اولین سوپروایزر یک درمانگر، خود مراجع اوست.
اولین و در واقع مهمترین سوپروایزر یک درمانگر، در اصل خود مراجع اوست. خود مراجع است که غالباً با اعمال و واکنشهایش درمانگر را متوجه نوع حضورش در جلسات میکند.
دربارهٔ مراجعی که جلسهای را دیر میآید، یک احتمال این است که تلاش میکند درمانگر را منتظر بگذارد، شاید در جلسهٔ پیش انتظاری از درمانگر داشته که درمانگر متوجه نشده یا به هر طریقی نخواسته آن را محقق کند. بدینشکل، آن کس که جلسهٔ پیش منتظر ماند، این هفته منتظر میگذارد.
در مورد مراجعی که جلسهای را بدون اطلاع قبلی و در موقعیتی ناگهانی کنسل میکند، یک احتمال این است که او تلاش میکند تا پاسخی به حضور متورم درمانگر در جلسات بدهد، ممکن است در جلسات اخیر احساس کرده باشد که درمانگر زیادی فضای جلسات را اشغال میکند، گویی جایی برای او در جلسات نیست، بدینشکل با دستکاری در چارچوب جلسات، به شکلی با «غیاب»، «حضور» خود را یادآوردی میکند.
همینطور در کنسل کردن یک جلسه بعد از جلسهای که بهنظر درمانگر جلسهٔ پرباری بوده، میتوان اضطرابهای نزدیکی و صمیمت مراجع را ردگیری کرد. جلسهای که بیشترین نزدیکی عاطفی را به همراه داشته ممکن است مراجع را آنقدر شکننده کند که برای مدیریت وضعیت، جلسه بعد را کنسل کند تا دوباره بتواند فاصله را تنظیم کند.
دربارهٔ مراجعی که بعد از تفسیر درمانگر سکوت میکند و بعد بیکه به موضوع تفسیر اشارهای کند و بهروی خودش بیاورد، به حرف زدنش ادامه میدهد، یک احتمال این است که تفسیر او را شرمگین کرده باشد، ممکن است بخواهد با نادیده گرفتن درمانگر حسی که تجربه کرده را به درمانگر برگرداند، یا اگر تفسیر زیادی «دقیق» باشد، ممکن است مراجع را بترساند و بدینشکل با نادیدهگرفتن تفسیر، بهشکلی تلاش کند به درمانگر پیامی از این جنس بدهد که درمانگر زیادی پیش رفته است یا به چیزی اشاره کرده که او مایل نبوده در این موقعیت و در این زمان افشا شود.
در مورد مراجعی که در جلسات اخیر زیادی مهربان شده یا با مراقبت حرف میزند، یا مراجعی که اخیراً در جلسات شروع به دروغگویی کرده و تلاش میکند بهشکلی درمانگر را از موضوع اصلی منحرف کند (اگر فرض ما این است که ما با یک سایکوپاتولوژی نارسیستی یا سایکوپات مواجه نیستیم)، یک احتمال این است که او در حال تلاش است تا از غضب و قضاوت درمانگر پیشگیری کند. او پرچم سفیدش را بالا برده تا به درمانگر این پیام را بدهد که در لحظهٔ کنونی آسیبپذیرتر از آن است که بتواند چنین مواجههای را تاب بیاورد.
دربارهٔ مراجعی که اخیراً شروع کرده و جلسات را با روایتها و گزارشهای مختلف پر میکند، یک احتمال این است که او اعتراضی نسبت به پیش نرفتن جلسات دارد که در او به شکل یکجور ناکافی بودن روایتهای خود او نمود پیدا میکند. بدینشکل بیکه اعتراضی به درمانگر روانه کند، کمکاری مفروض خودش را جبران میکند.
همینطور است دربارهٔ مراجعی که مدتیست مسائلش را به جلسه نمیآورد، توگویی هیچ اتفاق معناداری در زندگیاش نمیافتد. یک احتمال این است که او ممکن است امیدش را از درمانگر بریده باشد که بتواند ظرفیت تحمل تجارب او را در جلسات داشته باشد. بدینشکل، به شکلی منفعلانه از ابراز تجاربش حذر میکند تا درمانگرش را از مکنونات درونیاش غیرقابلتحملاش مصون نگه دارد و درمانگر را زنده نگه دارد.
دربارهٔ مراجعی که بیرون از جلسات مدام به درمانگر پیام میدهد، یک احتمال این است که او به طور ضمنی تلاش میکند به درمانگر این پیام را بدهد که تعداد و فراوانی جلسات کافی نیست، گویی در فاصلهٔ بین دو جلسه که ممکن است یک هفته طول بکشد، درمانگر در ذهن مراجع محو میشود. بدینشکل او مجبور است برای حفظ ردی از درمانگر در ذهنش، به او پیام دهد تا ارتباط خود را با او حفظ کند.
دربارهٔ مراجعی که اصرار دارد هزینهٔ جلسات را پیش از برگزاری جلسه بدهد یا مایل است چند جلسه را پیشپیش پرداخت کند، یک احتمال این است که او انگار میخواهد به صورت ضمنی به درمانگر این را بفهماند که نمیخواهد بدهکار درمانگر باشد. حال این میتواند به واسطهٔ سایکوپاتولوژی خود مراجع باشد که خود را مستحق عواطفی که دریافت میکند نمیبیند و پیشاپیش میخواهد آن را جبران کند، یا یک احتمال هم این میتواند باشد که حساب و کتاب جلسات بر خاصیت عاطفی آن پیشی گرفته است. در هر دو شکل احتمالی، مراجع در تلاش است از آوردن احساس «نیازمندی» به جلسات اجتناب کند.
پینوشت: مواردی که خواندید تماماً احتمالات و امکانهای مواجهه با چنین موقعیتهایی است. طبیعی است که روان و درونیات هر مراجعی منحصربهفرد است و نیازها، انتظارات و مطالبات متفاوتی را طلب میکند که طبیعتاً انتظار میرود درمانگر توجه اختصاصی به هر مراجع و هر موقعیتی داشته باشد.
| این مقاله با عنوان «اولین سوپروایزر یک درمانگر، خود مراجع اوست.» توسط مهدی میناخانی نگارش شده و در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۴ در مجلهٔ روانکاوی تداعی منتشر شده است. |