skip to Main Content
اشتیاق ما برای اجتناب از عشق

اشتیاق ما برای اجتناب از عشق

اشتیاق ما برای اجتناب از عشق

اشتیاق ما برای اجتناب از عشق

عنوان اصلی: Our Longing to Avoid Love
انتشار در: وب‌سایت مدرسه زندگی
تعداد کلمات: ۷۷۶ کلمه
تخمین زمان مطالعه: ۵ دقیقه
ترجمه: تیم ترجمه تداعی

اشتیاق ما برای اجتناب از عشق

ما تا زمانی که حقیقتی بسیار عجیب و ناخوشایند را درک نکنیم، در فهم ماهیت انسانی به‌واقع به جایی نخواهیم رسید: به نظر می‌رسد ما به همان اندازه که برای عشق تلاش می‌کنیم، برای اجتناب از آن نیز وقت می‌گذاریم. ما انرژی فراوانی را صرف گریز از امکان رابطه‌های موفقی می‌کنیم که در آن‌ها احتمال مهربانی متقابل، شناخت، عطوفت و صمیمیت وجود دارد. در عوض، خود را به وضعیت‌های گوناگون ناکام‌کننده‌ای پرتاب می‌کنیم که با انزوا، ناامیدی و فاصله مشخص می‌شوند، و البته، این وضعیت‌ها اگرچه ناخوشایند هستند، اما مزیت‌شان در این است که ما را از چالش‌هایی که (در عمق ذهن و درون‌ روان‌مان) با تحقق عاطفی مرتبط می‌دانیم، دور نگه می‌دارند.

میزان خلاقیتی که در طراحی استراتژی‌های اجتناب از عشق به خرج می‌دهیم، تحسین‌برانگیز است. فردی که صرفاً عاشق افراد متأهل می‌شود. فرد دیگری که به محض جدی شدن یک رابطه، سرد شده و راهی برای خروج می‌یابد. آن دیگری شور و اشتیاق خود را محدود به رهگذرانی می‌کند که هرگز با آن‌ها صحبت نخواهد کرد. دیگری در عشق به یک معشوق دبیرستانی خود غرق است و برای شصت سال آینده تمام کسانی را که ملاقات می‌کند رد می‌کند. فردی دیگر به محض اینکه کسی را پیدا می‌کند که به او علاقه نشان می‌دهد، موفق می‌شود با پرخاشگری یا تغییرات خلقی او را از خود دور کند. دیگری رابطه‌هایش را با نگرانی‌های بی‌مورد دربارهٔ سلامت یا شغلش خراب می‌کند. فردی دیگر هر شریک وفاداری را که پیدا می‌کند، با خیانت رها می‌کند.

این رفتارها ممکن است متنوع باشند، اما یک نکتهٔ مشترک همهٔ آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد. دلیل اجتناب ما از عشق، به همان اندازه که اساسی است، از زوایایی، تحقیرآمیز، کلیشه‌ای و ملال‌آور به نظر می‌رسد. ما از عشق اجتناب می‌کنیم چون عشق در کودکی برای ما شکست خورده است. اکنون از عشق دوری می‌کنیم چون در گذشته، تجربه‌ای از آن داشته‌ایم که به شکلی غیرقابل تحمل برای ما آزاردهنده بوده و هنوز آن را نفهمیده‌ایم و در نتیجه نمی‌توانیم بر آن غلبه کنیم.

شاید والد یا مراقبی بوده که آسیب‌پذیری ما را نمی‌توانست تحمل کند؛ یا ما را تحقیر می‌کرد، یا رفتارش غیرقابل پیش‌بینی و ناپایدار بود، یا ما را ترک کرده، یا زندگی‌اش را از دست داده، یا ما را فریب داده، یا خواهر یا برادرمان را ترجیح داده، یا کاری کرده که احساس کنیم تنها موفقیت‌هایمان برایش اهمیت دارند، یا از موفقیت‌های ما تهدید شده، یا نمی‌توانست جنسیت، هوش، مهارت‌های ورزشی یا تردیدهای ما را تحمل کند.

ما دربارهٔ اشتیاق خود به عشق بسیار می‌دانیم، اما دربارهٔ هراس‌هایی که عشق برای بخش بزرگی از جمعیت ایجاد می‌کند به ندرت صحبت می‌کنیم. هنوز راه ساده‌ای نیافته‌ایم تا دربارهٔ ترس از اینکه کسی بخواهد ما را در آغوش بگیرد و به ما باور داشته باشد صحبت کنیم، به‌ویژه بعد از آنکه سال‌ها در تنهایی رنج برده‌ایم، بعد از آنکه کل شخصیت‌مان تحت فرمانی شکل گرفته که ما را با ناامیدی سازگار کرده است، بعد از آنکه در مواجهه با خیانت‌های مکرر مجبور به کشتن اعتماد شده‌ایم، بعد از آنکه با ترکیبی از بی‌رحمی و عطوفت که نزدیک‌ترین افراد به ما ارائه داده‌اند، به شکلی تأسف‌بار دچار سردرگمی شده‌ایم.

چقدر برای ما رهایی‌آور است که بتوانیم بن‌بستی ایجاد کنیم: اینکه عاشق کسی شویم که مرده است یا سه قاره دورتر زندگی می‌کند یا خانواده‌ای دیگر دارد، یا بتوانیم او را با خشم و غیرقابل پیش‌بینی بودن خود برانیم.

برای کمک به خود و هشدار دادن به خویشتن، ممکن است لازم باشد پیش‌بینی کنیم: اگر عشق در کودکی برای ما خوب پیش نرفته باشد، تقریباً در بزرگسالی نیز در تحمل عشق مشکل خواهیم داشت. هرچقدر هم که به خود بگوییم به دنبال عشق فرح‌بخش هستیم، بخشی از وجودمان به شکلی شدید و هوشمندانه در حال طراحی راه‌هایی پنهان و نامحسوس خواهد بود تا در نهایت عشق را نیابیم.

در موقعیت‌های اجتماعی، گویی به‌طور جادویی، همیشه به سمت کسانی که اهمیتی نمی‌دهند هدایت خواهیم شد. در لحظات حساس، خود را مشاجره‌جو یا خاموش، خودبیزار یا بی‌قرار خواهیم یافت.

این را نمی‌گوییم که خود را افسرده کنیم، بلکه می‌خواهیم خطری را آشکار کنیم که در غیر این صورت، صرفاً در بخش‌های ناهشیار ذهن باقی می‌ماند. دوران کودکی ما به شکلی غالب اما بی‌صدا به ما آموخته است که عشق امن نیست. اکنون برای ما ممکن است که درک کنیم تاکنون چه چیزی را جذب کرده‌ایم و اطمینان حاصل کنیم که از این پس —از طریق تأمل فراوان و شجاعت— بتوانیم به تدریج تنش، بیگانگی و زیبایی هراس‌آور عشق حقیقی را تحمل کنیم.

این متن با عنوان «Our Longing to Avoid Love» در وب‌سایت مدرسه زندگی منتشر شده و توسط تیم تداعی ترجمه و در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳ در بخش مجله وب‌سایت گروه روانکاوی تداعی منتشر شده است.
0 کامنت

دیدگاهتان را بنویسید

Back To Top
×Close search
Search