دربارهٔ حمل و دربرگیری، بودن و رؤیابینی | تامس آگدن
دربارهٔ حمل و دربرگیری، بودن و رؤیابینی
مفهوم «حمل»[۱] در آثار وینیکات و ایدهٔ «ظرف-مظروف»[۲] در آثار بیون، برای هر یک از این دو تحلیلگر، از مهمترین مشارکتهای آنها در تفکر روانکاوانه به شمار میآید. از اینرو، مایهٔ شگفتی است که این دو دستگاه مفهومی تا این اندازه بهغلط فهم شده و با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند.
در این مقاله، نویسنده جنبههای اساسی هر یک از این مفاهیم را همانگونه که خود درک میکند تبیین مینماید و شیوهای را که در کار بالینی خویش از آنها بهره میگیرد نشان میدهد. بهزعم نویسنده، حمل در وینیکات مفهومی هستیشناختی[۳] است که بیش از هر چیز با «بودن» و نسبت آن با «زمان» سر و کار دارد. در آغاز، مادر استمرار بودن نوزاد را تا اندازهای از طریق محافظت از او در برابر جنبهٔ «غیر من»[۴] زمان حفظ میکند. بالندگی[۵] دربرگیرندهٔ درونفکنی تدریجیِ توانایی مادر در حمل استمرار بودنِ کودک در گذر زمان و دگرگونیهای عاطفی است.
در مقابل، ایدهٔ بیون از «ظرف-مظروف» بهطور مرکزی با فرایندِ پردازش[۶] یا «رؤیابینی»[۷] افکار برآمده از تجربهٔ عاطفی زیسته سروکار دارد. این مفهوم به پویاییِ تعاملی میان افکار عمدتاً ناهشیار (مظروفها) و ظرفیت رؤیابینی و تفکر آن افکار (ظرفها) میپردازد.
کلمات کلیدی: وینیکات، بودن، حمل، بیون، ظرف، مظروف، رؤیابینی، زمان
مفهوم وینیکات از «حمل» و ایدهٔ بیون از «ظرف-مظروف» (با آنکه در متون روانکاوی اغلب به جای یکدیگر بهکار میروند) به نظر من هر یک به جنبهای متفاوت از تجربهٔ انسانی اشاره دارند و گونهای متمایز از تفکر تحلیلی را دربرمیگیرند. اشتباه گرفتن این دو مفهوم، خطر از دست دادنِ آن چیزی را در پی دارد که در دیدگاههای روانکاوانهٔ وینیکات و بیون اصیل و مهم است.
بهزعم من، سردرگمی در باب مفاهیم «حمل» و «ظرف-مظروف» تا اندازهٔ زیادی از گرایش بیون به بازآفرینی واژگان برمیخیزد (آگدن، ۲۰۰۴). در دست بیون، واژهٔ «ظرف» (که دلالتی خوشخیم از کارکردی پایدار، استوار و مرزگذار دارد) بدل میشود به واژهای که گسترهٔ کاملِ شیوههای پردازش تجربه را بازمینماید: از ویرانگرترین و نابودکنندهترین تا خلاقترین و استعلادهندهترین حالات.
در این مقاله، ویژگیهای بنیادینِ مفاهیم «حمل» و «ظرف-مظروف» را چنانکه درک میکنم شرح خواهم داد و از رهگذر مقایسهٔ آن دو، تفاوتهای میان این دو دستگاه فکری را روشن میسازم. با این حال، در سراسر بحث بایستی به خاطر داشت که مفاهیم حمل و ظرف-مظروف نه در تقابل با یکدیگر، بلکه همچون دو چشمانداز متفاوت برای نگریستن به یک تجربهٔ عاطفی عمل میکنند.
دربارهٔ حمل و دربرگیری، بودن و رؤیابینی
مفهوم «حمل»[۱] در آثار وینیکات و ایدهٔ «ظرف-مظروف»[۲] در آثار بیون، برای هر یک از این دو تحلیلگر، از مهمترین مشارکتهای آنها در تفکر روانکاوانه به شمار میآید. از اینرو، مایهٔ شگفتی است که این دو دستگاه مفهومی تا این اندازه بهغلط فهم شده و با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند.
در این مقاله، نویسنده جنبههای اساسی هر یک از این مفاهیم را همانگونه که خود درک میکند تبیین مینماید و شیوهای را که در کار بالینی خویش از آنها بهره میگیرد نشان میدهد. بهزعم نویسنده، حمل در وینیکات مفهومی هستیشناختی[۳] است که بیش از هر چیز با «بودن» و نسبت آن با «زمان» سر و کار دارد. در آغاز، مادر استمرار بودن نوزاد را تا اندازهای از طریق محافظت از او در برابر جنبهٔ «غیر من»[۴] زمان حفظ میکند. بالندگی[۵] دربرگیرندهٔ درونفکنی تدریجیِ توانایی مادر در حمل استمرار بودنِ کودک در گذر زمان و دگرگونیهای عاطفی است.
در مقابل، ایدهٔ بیون از «ظرف-مظروف» بهطور مرکزی با فرایندِ پردازش[۶] یا «رؤیابینی»[۷] افکار برآمده از تجربهٔ عاطفی زیسته سروکار دارد. این مفهوم به پویاییِ تعاملی میان افکار عمدتاً ناهشیار (مظروفها) و ظرفیت رؤیابینی و تفکر آن افکار (ظرفها) میپردازد.
کلمات کلیدی: وینیکات، بودن، حمل، بیون، ظرف، مظروف، رؤیابینی، زمان
مفهوم وینیکات از «حمل» و ایدهٔ بیون از «ظرف-مظروف» (با آنکه در متون روانکاوی اغلب به جای یکدیگر بهکار میروند) به نظر من هر یک به جنبهای متفاوت از تجربهٔ انسانی اشاره دارند و گونهای متمایز از تفکر تحلیلی را دربرمیگیرند. اشتباه گرفتن این دو مفهوم، خطر از دست دادنِ آن چیزی را در پی دارد که در دیدگاههای روانکاوانهٔ وینیکات و بیون اصیل و مهم است.
بهزعم من، سردرگمی در باب مفاهیم «حمل» و «ظرف-مظروف» تا اندازهٔ زیادی از گرایش بیون به بازآفرینی واژگان برمیخیزد (آگدن، ۲۰۰۴). در دست بیون، واژهٔ «ظرف» (که دلالتی خوشخیم از کارکردی پایدار، استوار و مرزگذار دارد) بدل میشود به واژهای که گسترهٔ کاملِ شیوههای پردازش تجربه را بازمینماید: از ویرانگرترین و نابودکنندهترین تا خلاقترین و استعلادهندهترین حالات.
در این مقاله، ویژگیهای بنیادینِ مفاهیم «حمل» و «ظرف-مظروف» را چنانکه درک میکنم شرح خواهم داد و از رهگذر مقایسهٔ آن دو، تفاوتهای میان این دو دستگاه فکری را روشن میسازم. با این حال، در سراسر بحث بایستی به خاطر داشت که مفاهیم حمل و ظرف-مظروف نه در تقابل با یکدیگر، بلکه همچون دو چشمانداز متفاوت برای نگریستن به یک تجربهٔ عاطفی عمل میکنند.
برای دسترسی کامل به محتوای تخصصی تداعی بایستی اشتراک ویژه تهیه کنید.
با فعالسازی اشتراک ویژه، امکان مطالعهٔ آنلاین تمام مقالات تداعی—از نظریات روانکاوی تا تکنیکهای بالینی—برای شما فراهم میشود.
اشتراک ویژه صرفاً برای مطالعهٔ آنلاین است و دانلود پیدیاف در آن گنجانده نشده است.
برای فعالسازی اشتراک، ابتدا وارد حساب کاربری شوید و سپس در بخش «اشتراک ویژه» پلن موردنظر را انتخاب کنید.