عشق در بعدازظهر: بازنگری رابطهایِ میل و وحشت در انتقال متقابل اروتیک
عشق در بعدازظهر: بازنگری رابطهایِ میل[۱] و وحشت[۲] در انتقال متقابل
کاوش روانکاوانهی انتقال متقابل اروتیک روانکاو موضوعی است که بهندرت در گفتگوهای صریح دانشگاهی به آن پرداخته شده است. در این مقاله، این سکوت حرفهای به عنوان نمود دو مقاومت درهمتنیده بررسی میشود. اول، اجتناب از زیربناهای مبتنی بر فیزیولوژی سازمانِ خود و اُبژه که از برخی پیشفرضهای ناشی از یک مدل سائق غریزی ساختاری[۳] سرچشمه گرفته، و دوم، عدمتمایل به دیدن والد/روانکاو به عنوان شرکتکنندهی کامل[۴] در کشمکشهای اُدیپی عاشقانهی کودک. یک فرمولبندی جایگزین مبتنی بر مدلی رابطهای از ساختارهای ذهنی که از نو تنظیم شده، مطرح میشود. در اینجا، تجربهی جسمانی خود در رابطه با تعداد زیادی از دیگریهای درونیشدهی مهم[۵] به جزء سازماندهندهی مهمی برای بیمار و روانکاو تبدیل میشود، جزءی که باید در کاوش در حال پیشرفت نمودهای انتقال-انتقال متقابل گنجانده شود. به همین ترتیب، وضعیت اُدیپی آشکارشونده[۶] بین والد و کودک، بیمار و روانکاو، از دیدگاه مدلی دو-نفره دیده میشود که در آن مشارکت نمادین مشترک هر دو نفر به پیشنیازی ضروری برای نوع فرونشانی[۷] خاصی که زمینه را برای عشق بالغانه فراهم میکند، تبدیل میشوند. مثالی بالینی که در آن روانکاو لازم میداند حضور انتقال متقابل اروتیک را افشا کند، از چندین دیدگاه بررسی میشود.
اشتیاق[۸]، مضمون مورد علاقه و همیشگی شاعران و فیلسوفان، موضوعی است که در ادبیات روانکاوی عصر ما سرسختانه از آنها اجتناب میشود. ما، به ویژه وقتی چنین فشارهایی شروع به تأثیرگذاری بر تجربهی انتقال متقابل روانکاو میکنند، در پاسخ به بیماران و در صراحت گفتگوهایمان با یکدیگر سنجیده و محتاطانه عمل میکنیم. به نظر میرسد بیمار و درمانگر همزمان دیگر تمایزی بین فکر و عمل تشخیص نمیدهند. جهانشمولی فانتزی اُدیپی وابسته به محرمآمیزی و وحشتهای اروتیک پیشااُدیپی و بیحدومرز در وحشت و نامفهومیِ کنشنمایی واقعی محرمآمیزی گم میشود. یکی از خطرهای ناخواستهی علاقه و نگرانی فعلی در مورد ترومای جنسی اولیه و در مورد موضوع به همان اندازه واقعیِ تماس جنسی حقیقی بین بیمار و درمانگر این است که این امر عرصهی محدود کنونی را برای گفتگو، آزمایش و نقشآفرینی میانفردی را محدودتر خواهد کرد.
عشق در بعدازظهر: بازنگری رابطهایِ میل[۱] و وحشت[۲] در انتقال متقابل
کاوش روانکاوانهی انتقال متقابل اروتیک روانکاو موضوعی است که بهندرت در گفتگوهای صریح دانشگاهی به آن پرداخته شده است. در این مقاله، این سکوت حرفهای به عنوان نمود دو مقاومت درهمتنیده بررسی میشود. اول، اجتناب از زیربناهای مبتنی بر فیزیولوژی سازمانِ خود و اُبژه که از برخی پیشفرضهای ناشی از یک مدل سائق غریزی ساختاری[۳] سرچشمه گرفته، و دوم، عدمتمایل به دیدن والد/روانکاو به عنوان شرکتکنندهی کامل[۴] در کشمکشهای اُدیپی عاشقانهی کودک. یک فرمولبندی جایگزین مبتنی بر مدلی رابطهای از ساختارهای ذهنی که از نو تنظیم شده، مطرح میشود. در اینجا، تجربهی جسمانی خود در رابطه با تعداد زیادی از دیگریهای درونیشدهی مهم[۵] به جزء سازماندهندهی مهمی برای بیمار و روانکاو تبدیل میشود، جزءی که باید در کاوش در حال پیشرفت نمودهای انتقال-انتقال متقابل گنجانده شود. به همین ترتیب، وضعیت اُدیپی آشکارشونده[۶] بین والد و کودک، بیمار و روانکاو، از دیدگاه مدلی دو-نفره دیده میشود که در آن مشارکت نمادین مشترک هر دو نفر به پیشنیازی ضروری برای نوع فرونشانی[۷] خاصی که زمینه را برای عشق بالغانه فراهم میکند، تبدیل میشوند. مثالی بالینی که در آن روانکاو لازم میداند حضور انتقال متقابل اروتیک را افشا کند، از چندین دیدگاه بررسی میشود.
اشتیاق[۸]
برای دسترسی کامل به محتوای تخصصی تداعی بایستی اشتراک ویژه تهیه کنید.
با فعالسازی اشتراک ویژه، امکان مطالعهٔ آنلاین تمام مقالات تداعی—از نظریات روانکاوی تا تکنیکهای بالینی—برای شما فراهم میشود.
اشتراک ویژه صرفاً برای مطالعهٔ آنلاین است و دانلود پیدیاف در آن گنجانده نشده است.
برای فعالسازی اشتراک، ابتدا وارد حساب کاربری شوید و سپس در بخش «اشتراک ویژه» پلن موردنظر را انتخاب کنید.