دربارهٔ ماهیت و اهداف درمان روانکاوانه
دربارهٔ ماهیت و اهداف درمان روانکاوانه
با توجه به چشمانداز نظریای که اتخاذ کردهام، بر آن شدم تأملاتی را ثبت کنم که بهدنبال مطالعهٔ مقالهای تازه از توماس س. ساس[۱] با عنوان «دربارهٔ نظریهٔ درمان روانکاوانه[۲]» در ذهنم پدید آمد؛ مقالهای که با لطف نویسنده، پیش از انتشار در این نشریه، توفیق مطالعهٔ آن را یافتم.
موضع نظری من، بهاجمال، بر چهار صورتبندی مفهومی اصلی استوار است: (الف) نظریهای دربارهٔ ساختار پویای روان، (ب) نظریهای مبتنی بر این گزاره که فعالیت لیبیدویی بهطور ذاتی و مقدم، اُبژهجو است، (ج) نظریهای دربارهٔ رشد لیبیدویی که نه بر پایهٔ فرضیهٔ غلبهٔ نواحی بدنی، بلکه بر مبنای کیفیتِ دلبستگی صورتبندی شده است، و (د) نظریهای از شخصیت که منحصراً بر مبنای روابط اُبژهای درونی تدوین شده است. دو صورتبندی نخست، در کنار یکدیگر، میتوانند بدیلی برای دو نظریهٔ بنیادی فروید بهشمار آیند، یعنی نظریهٔ کلاسیک لیبیدو و نظریهٔ نهایی او دربارهٔ سائقها. صورتبندی سوم، یک بازنگری است در روایت آبراهام از نظریهٔ رشد لیبیدویی فروید. و نهایتاً، نظریهٔ روابط اُبژهای من دربارهٔ شخصیت، جایگزینی است برای توصیف فروید از ساختار روان، که بر سهگانهٔ اید، ایگو و سوپرایگو مبتنی بود. این نظریه بهشکل توصیفی از ایگوی لیبیدویی، ایگوی مرکزی، و ایگوی ضدلیبیدویی درآمده است، بههمراه اُبژههای درونی متناظر با هر یک از آنها؛ و وضعیت درونروانی بنیادین حاصل از این ساختار، که نتیجهٔ انشقاق ایگوی واحد، ذاتی و اصیل، و اُبژهٔ درونفکنیشدهٔ نخستین آن دانسته میشود.
آنان که با دیدگاههای نظری من آشنایی ندارند، میتوانند برای شرح مفصل، به بخشهای مربوطه در نوشتههایم رجوع کنند (برای نمونه، منابع ۱ و ۴)[۳]. همچنین میتوان به خلاصهای از موضع نظری من که در مقالهای در سال ۱۹۵۴ منتشر شده اشاره کرد (منبع ۲)[۴]؛ و بهویژه به این نکته توجه بایستی کرد که در آن خلاصه، اصطلاح «ایگوی ضددلیبیدویی» جایگزین تعبیر پیشین من، یعنی «خرابکار درونی[۵]»، شده است؛ اصطلاحی که پیشتر برای اشاره به ساختار روانی مورد نظر بهکار برده بودم.
ممکن است عجیب بهنظر رسد که تاکنون فقط اشاراتی بسیار اندک و گذرا در آثارم به پیامدهای این صورتبندیهای نظری برای کاربست عملی درمان روانکاوانه داشتهام. از این امر میتوان چنین استنباط کرد که حتی از دید خود من، این دیدگاهها صرفاً جنبهای نظری دارند و بهکارگیری آنها در عمل، تأثیری در تکنیک روانکاوی نخواهد داشت. اما چنین استنباطی بهکلی نادرست است، واقعیت آن است که پیامدهای عملی این دیدگاهها چنان دامنهدار و ژرف مینمودند که تنها بهتدریج و با بیشترین احتیاط میتوان آنها را در عمل آزمود، اگر بخواهیم از داوریهای شتابزده یا رواندرمانیهای نابهنگام و خام بپرهیزیم. با اینهمه، مقالهٔ ساس با عنوان «دربارهٔ نظریهٔ درمان روانکاوانه» انگیزهای شد تا نهتنها با برخی دیدگاههای او مخالفت خود را ابراز کنم، بلکه برخی از پیامدهای بالینی دیدگاه نظریام را نیز صورتبندی نمایم.
محدودیت دسترسی
دسترسی کامل به محتوای تخصصی تداعی صرفاً برای اعضای ویژهٔ تداعی در نظر گرفته شده است.
با عضویت در تداعی و فعال کردن عضویت ویژه به امکان مطالعهٔ آنلاین این مقاله و تمام مقالات تداعی شامل نظریات روانکاوی، رویکردهای مختلف، تکنیکهای بالینی و مواردی از این دست دسترسی خواهید یافت. عضویت ویژه فقط برای مطالعهٔ آنلاین در سایت است و امکان دانلود پیدیاف با عضویت ویژه وجود ندارد. اگر نیاز به پیدیاف مقالات دارید، آنها را باید جداگانه از طریق فروشگاه مقالات تهیه کنید.
در این صفحه میتوانید پلنهای عضویت ویژه را مشاهده کنید و از این صفحه میتوانید نحوهٔ فعال کردن عضویت ویژه را ببینید.