سوپر ایگو (Super-ego) چیست؟
«سوپرایگو[۱]» ترجمهای ظاهراً تاسفآور توسط جیمز استراچی[۲]، نخستین مترجم انگلیسی آثار فروید، از واژهی آلمانی سرراستتر و ظریفتر «Uber-ich» است، که خیلی تحتاللفظی معنای «فرامن[۳]» میدهد. مراد فروید از «فرامن»، سویهای از ذهن است که بر مسندی مافوق آگاهی عادی روزمرهی ما مینشیند، رفتار ما را قضاوت میکند و نگهبان هنجارهای اجتماعی و اخلاقیات است.
سوپرایگو عبارت است از درونیسازی افراد واقعیای که در اوایل عمر خود با آنها مواجه شدهایم، معمولاً والدین، و به ویژه پدر. ما بدون اینکه متوجه این فرایند باشیم، صداهایی که اطرافمان شنیدهایم را در خود یکپارچه میکنیم به طوری که در نهایت با خودمان به همان شیوهای که دیگران با ما صحبت میکردند صحبت میکنیم. گاهی اوقات، صدای سوپرایگو میتواند دلگرمکننده و پدرانه باشد. ما به خودمان میگوییم که بار دیگر تلاش کن و رؤسای ما درک خواهند کرد و ما را خواهند بخشید. اما بعد در موارد دیگر، سوپرایگو میتواند به غایت بیرحم و مجازاتگر باشد. میتواند به قالب بداخلاقترین، خصمانهترین و انتقادیترین صداهایی که تاکنون شنیدهایم دربیاید. در رابطه با شکستهای ما، بیرحمانه تنبیهمان میکند و ما را با این حس واگذارد که حقیقتاً لیاقت زندگی را نداریم. میتواند در حد افراط ما را به خودکشی سوق دهد.
اکثر اوقات، سوپرایگو ما بسیار انتقادیتر از آن چیزی است که واقعیت ضرورت میبخشد. میتواند موجب شود که ما حس کنیم بدترین نوع جنایتکاران هستیم، حتی با این که خطاهای واقعی ما نسبتا جزئی هستند. میتواند احساس اشمئزاز از سکس و به طور کلی احساس گناه بسیاری پیرامون لذت به ما بدهد.
یکی از اهداف بزرگ درمان این است که سوپرایگو را مجددا آموزش دهیم. ما میتوانیم سوپرایگو زورگو، ناعادلانه و خردکنندهای که از دوران کودکی ساختهایم را با صدای بسیار منصفتر درمانگر جایگزین کنیم. ما یاد میگیریم به همان طریق ملایم و مفیدی که درمانگر با ما صحبت میکرد، با خودمان (و بسط آن به دیگران) سخن بگوییم. ما نوعی وجدان را حفظ میکنیم، اما دیگر مجبور نیستیم احساس کنیم که بیارزشیم یا (احساس تراژیک رایج) باید بمیریم.
این مقاله با عنوان «Super Ego» در سایت مدرسهی زندگی منتشر شده و توسط تیم تداعی ترجمه شده و در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ در بخش مجله وبسایت گروه روانکاوی تداعی منتشر شده است. |
[۱] Super-ego
[۲] James Strachey
[۳] Over-I