نیمهی تاریک میراث فرویدی ما
نابردباری ما در برابر یکدیگر و مسئلهی اخلاق در روانکاوی
ایزیریک[۱] در سال ۱۹۹۷ نوشت: «حملههای عمومی به روانکاوی که جوامع روانکاوی بسیاری از کشورها را به چالش انداخته باعث رشد آگاهی ما به نوعی از انزوای مؤسسات روانکاوی در محیط اجتماعی، فکری و علمی شده است». اخیراً شاهد مقالات زیادی (گرازا-گررو[۲] و دیگران) دربارهی بحران در روانکاوی بودهایم. این امر رشد نگرانی از رفتار ما با یکدیگر را تصدیق میکند و این سوال را که چگونه میتوانیم دید عمومی منفی را نسبت به روانکاوی تغییر دهیم برجستهتر میسازد. در این باره مقالهی حاضر به این حوزه میپردازد. ما باید با احترام بیشتری با هم رفتار کنیم و بعضی از مشکلات سیستمی را در سازمانمان شناسایی کنیم. تنها وقتی اوضاع درون ساختاریمان رو به سامان باشد میتوانیم با هم کار کنیم تا به حملات وارد بر روانتحلیلی پاسخ دهیم و با آنها مقابله کنیم.
درحالیکه روانکاوی به طور تصاعدی با روشهای درمانی دیگر جایگزین میشود ما وقتمان را صرف حمله به همدیگر بر سر مسائلی میکنیم که باید میتوانستیم با گفتگوی منطقی مدنی حلشان کنیم. تاریخ روانکاوی پر از تعارض و دوپارگی و نابردباری خود منزهپندارانه در برابر اختلافنظرها -چه دربارهی تئوری، چه اداره و چه آموزش- است. به واقع خود همین آموزش باعث تداوم مشکل است.
محدودیت دسترسی به ادامهٔ مطلب
دسترسی کامل به محتوای تخصصی تداعی صرفاً برای اعضای ویژهٔ تداعی در نظر گرفته شده است.
با عضویت در تداعی و فعال کردن عضویت ویژه به امکان مطالعهٔ آنلاین این مقاله و تمام مقالات تداعی شامل نظریات روانکاوی، رویکردهای مختلف، تکنیکهای بالینی و مواردی از این دست دسترسی خواهید یافت. عضویت ویژه فقط برای مطالعهٔ آنلاین در سایت است و امکان دانلود پیدیاف با عضویت ویژه وجود ندارد. اگر نیاز به پیدیاف مقالات دارید، آنها را باید جداگانه از طریق فروشگاه مقالات تهیه کنید.
در این صفحه میتوانید پلنهای عضویت ویژه را مشاهده کنید و از این صفحه میتوانید نحوهٔ فعال کردن عضویت ویژه را ببینید.
- 1.آیا عقدهی اُدیپ هنوز سنگ بنای روانکاوی است؟
- 2.سیاست در اتاق درمان
- 3.روانکاوی چه چیزی نیست؟
- 4.بارداری روانکاو
- 5.جنگ سرد در سیاست روانکاوی
- 6.روانکاوی و ابطالپذیری
- 7.جنگهای درمانی: انتقام فروید
- 8.نیمهی تاریک میراث فرویدی ما
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فکر نمیکنم نویسنده این مقاله نه فرویدی باشه و نه لکانی. اگر هم دوره ای روانکاوی شده از فانتسم عبور نکرده. یا از همون غریزه مرگ فروید. خصومتش به فروید هم عجیبه. بنظر نمیاد مراحل عمیقتر روانکاوی رو طی کرده باشه وگرنه دلیل اینهمه اصرار فروید برای نکشوندن روانکاوی به سمت ایگو سایکولوژی و ادلر و یونگ رو نفهمیده. مقاومت کسانی مثل آدلر یا یونگ برای نرسیدن به مراحلی از ازدست دادن همه چیزی و مواجهه با پوچی ترسناک عبور از فانتسم باعث راه دیگه ای جدا از روانکاوی و شناخت ناخودآگاهه و در جهت قدرت ایگوست نه از بین بردن ایگو. توی کانالتون نوشته بودین برای همه کسایی کخ با روانکاوی درگیرن این مقاله هیلی عالی و لازمه. اما دوباره دارن در مورد همون جنگ قدیمی با فروید و لکان نیجنگن. تکرار هیستریک گذشته بود دلایلشون.
ولی ممنون از زحماتتون و ترجمه های زیباتون.