۲۰ مکانیزم دفاعی که برای محافظت از خود بهکار میبریم.
۲۰ مکانیزم دفاعی که برای محافظت از خود بهکار میبریم.
برخی از شناختهشدهترین مکانیزمهای دفاعی چنان در زبان روزمره ما ریشه دواندهاند که گویی از آغاز با ما بودهاند. برای نمونه، ممکن است دربارهٔ کسی بگویید که در «انکار» مشکلیست که با آن روبهروست. یا هنگامی که فردی به شیوههای قدیمی و کودکانهٔ خویش بازمیگردد، او را در حال «واپسروی» به مرحلهای پیشین از رشد توصیف کنید. مکانیزمهای دفاعی، پاسخهایی روانی و ناهشیارند که انسان را از اضطراب، تهدیدهای وارده بر عزت نفس، یا اندیشهها و تجربههایی که نمیخواهد با آنها مواجه شود، محافظت میکنند.
مفهوم مکانیزمهای دفاعی نخستینبار توسط زیگموند فروید در بستر نظریهٔ روانکاویاش معرفی شد. به باور فروید، این مکانیزمها از ذهن هشیار در برابر تنشها و تضادهایی که میان اید غریزی و سوپرایگوی آرمانگرایانه پدید میآید، محافظت میکنند. آنها در خدمت حفظ نوعی «انسجام روانی» هستند و مانع از آن میشوند که ایگو در مواجهه با این کشمکشها از هم فروبپاشد.
۱۰ مکانیزم دفاعی کلیدی
آنا فروید، دختر زیگموند فروید، نظریهٔ پدرش را بسط داد و مکانیزمهای دفاعی گوناگون را که ایگو از آنها بهره میگیرد، شرح داد.
نمونه | توصیف | مکانیزم دفاعی |
از دست رئیس خود خشمگین هستید، اما خشمتان را بر همسرتان خالی میکنید. | بیرون ریختن احساسات بر سر کسانی که ربطی به منشأ آن احساس ندارند. | جابهجایی |
قربانی یک جرم خشونتآمیز بودهاید، اما انکار میکنید که چنین حادثهای اتفاق افتاده است. | انکار اینکه واقعه یا پدیدهای وجود دارد یا رخ داده است. | انکار |
در کودکی مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاید، اما هیچ خاطرهای از آن در ذهن ندارید. | نگهداشتن ناهشیار اطلاعات ناخوشایند خارج از دسترس ذهن هشیار. | واپسرانی |
در کودکی مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاید، اما آگاهانه تصمیم میگیرید آن را از ذهن خود بیرون کنید. | بهصورت هشیار، تلاش برای کنار گذاشتن آگاهانهٔ اطلاعات ناخوشایند از ذهن. | سرکوبی |
از دست همسرتان ناراحت هستید، اما بهجای مشاجره، برای پیادهروی بیرون میروید. | تبدیل تکانههای غیرقابلقبول به شکلهایی مقبولتر و اجتماعیتر. | تصعید |
به فردی غیر از همسرتان احساس کشش دارید، اما دچار این ترس میشوید که مبادا همسرتان به شما خیانت کند. | نسبت دادن احساسات یا ویژگیهای غیرقابلقبول خود به دیگری. | فرافکنی |
یکی از عزیزانتان را از دست دادهاید، اما بهجای اندوهگین شدن، خود را درگیر جزئیات مراسم و تشریفات میکنید. | اندیشیدن دربارهٔ امور استرسزا به شیوهای بیاحساس. | عقلانیسازی |
برای خانهٔ رؤیاییتان وام تعلق نگرفته، اما با خود میگویید که «خوب شد نشد، خانه زیادی بزرگ بود!» | منطقی جلوه دادن احساس یا رفتاری غیرقابلقبول. | توجیه |
هنگام استرس، خرس عروسکیتان را در آغوش میگیرید، درست مانند زمانی که کودک بودید | بازگشت به رفتارهای مربوط به مراحل ابتداییتر رشد. | واپسروی |
از جدایی اخیر خود اندوهگین هستید، اما ظاهری شاد و بیتفاوت به خود میگیرید. | جایگزین کردن تکانهای ناخواسته با رفتاری متضاد با آن. | واکنش وارونه |
جابهجایی (Displacement)
آیا تاکنون روزی واقعاً سخت و آشفته در محل کار داشتهاید، و سپس به خانه برگشتهاید و خشم و ناکامیتان را بر سر خانواده یا دوستانتان خالی کردهاید؟ اگر پاسختان مثبت است، تجربهای زیسته از مکانیزم دفاعی «جابهجایی» داشتهاید؛ یکی از سازوکارهای ناهشیار ایگو برای حفظ تعادل روانی. جابهجایی یعنی بیرون ریختن احساسات، تکانهها و ناکامیهای خود بر افراد یا چیزهایی است که تهدید کمتری دارند. در این مکانیزم، فرد احساساتی را که نمیتواند مستقیماً بر هدف اصلیاش اعمال کند، به سوژهای امنتر منتقل میکند. برای نمونه، پرخاشگریِ جابهجاشده (displaced aggression) یکی از اشکال رایج این پدیده است. بهجای آنکه خشمتان را مستقیماً متوجه کسی کنید که ممکن است پیامدهای ناخوشایندی داشته باشد —برای مثال مشاجره با رئیستان— خشم را به سمت کسی میافکنید که تهدیدی ندارد؛ مانند همسر، فرزند یا حتی حیوان خانگی. این کنش، هرچند در ظاهر راهی برای رهایی لحظهای از تنش است، اما در حقیقت نشان از تلاشی ناهشیار برای گریز از واقعیتی تهدیدکننده دارد.
انکار (Denial)
انکار، شاید آشناترین و شناختهشدهترین مکانیزم دفاعی باشد؛ نوعی امتناع صریح از پذیرش یا بهرسمیت شناختن این واقعیت که رخدادی روی داده یا در حال وقوع است. این سازوکار روانی برای محافظت از ایگو در برابر اموری بهکار میرود که فرد توانایی مواجهه با آنها را ندارد، و اغلب در توصیف وضعیتهایی بهکار میرود که در آنها، افراد از پذیرش واقعیت یا حقیقتی آشکار ناتواناند. بهعنوان مثال، افرادی که با اعتیاد به مواد مخدر یا الکل دستوپنجه نرم میکنند، اغلب انکار میکنند که مشکلی دارند. یا کسانی که دستخوش رویدادهای تروماتیک شدهاند، ممکن است حتی وقوع آن حادثه را منکر شوند. هرچند انکار ممکن است بهصورت موقتی شما را از اضطراب یا درد محافظت کند، اما این دفاع ناهشیار بهای سنگینی دارد؛ چرا که مستلزم صرف انرژی روانی عظیمیست. و دقیقاً به همین سبب، معمولاً مکانیزمهای دفاعی دیگر نیز به خدمت گرفته میشوند تا احساسات غیرقابلقبول را از آگاهی هشیار دور نگه دارند. در بسیاری از موارد، حتی زمانی که شواهد فراوانی بر حقیقتِ رخدادی وجود دارد، فرد همچنان وجود یا درستی آن را انکار میکند، چرا که پذیرش آن، بیش از حد رنجآور یا تهدیدکننده است.
انکار میتواند بهصورت انکار کاملِ وجودِ یک واقعیت یا حقیقت جلوهگر شود. در برخی موارد، فرد ممکن است اصل ماجرا را بپذیرد، اما اهمیت آن را کماهمیت جلوه دهد یا ناچیز بشمارد. گاه نیز فرد واقعیت و حتی وخامتِ آن را میپذیرد، اما مسئولیت خود را در قبال آن انکار میکند و تقصیر را متوجه دیگران یا نیروهایی بیرونی میسازد. در هر شکل، انکار کوششی ناهشیار برای محافظت از ایگو در برابر اضطرابی است که حقیقتی نامطلوب در پی دارد، چه با نادیده گرفتن اصل آن، چه با تخفیف معنا، و چه با واگذاری مسئولیت.
واپسرانی (Repression)
واپسرانی فرایندی ناهشیار است که بهواسطهٔ آن، اطلاعات، خاطرات یا تجربههای رنجآور و تهدیدکننده از دسترس آگاهی هشیار دور نگه داشته میشوند. اما این بدان معنا نیست که این محتواها محو یا فراموش میشوند؛ آنها همچنان در اعماق روان باقی میمانند و بر رفتار، واکنشها و روابط ما تأثیر میگذارند. برای نمونه، فردی که خاطرات مربوط به سوءاستفاده در دوران کودکی را واپس رانده است، ممکن است در بزرگسالی در ایجاد پیوندهای عاطفی یا روابط نزدیک دچار دشواری باشد.
سرکوبی (Suppression)
گاه فرد بهگونهای هشیار تلاش میکند تا اطلاعات یا افکار ناخوشایند را از ذهن خود بیرون کند یا از آنها چشمپوشی کند، این حالت را سرکوبی مینامند. با اینحال، در اغلب موارد، حذف خاطرات اضطرابزا از آگاهی نه بهصورت آگاهانه، بلکه از طریق واپسرانی و بهشکلی ناهشیار رخ میدهد. سرکوبی حالتی است میان آگاهی و دفاع، جایی که فرد، هرچند میداند چه چیزی آزارش میدهد، میکوشد آن را به کناری براند.
تصعید (Sublimation)
تصعید، مکانیزمی دفاعی و بالغانه است که به فرد امکان میدهد تا تکانهها و امیال غیرقابلقبول را در قالبهایی پذیرفتنی و حتی ستودنی بروز دهد. برای مثال، فردی که خشم شدیدی را تجربه میکند، ممکن است به ورزشهایی چون کیکبوکسینگ روی آورد تا بدینگونه هیجان خود را تخلیه کند. فروید بر این باور بود که تصعید نشانهای از بلوغ روانیست؛ زیرا به ما اجازه میدهد تا با بهرهگیری از نیروهای غریزی، به شیوههایی اجتماعی و سالم عمل کنیم، بیآنکه درگیر تخریب یا گناه شویم.
مکانیزم دفاعی فرافکنی (Projection)
فرافکنی یکی از مکانیزمهای دفاعی است که در آن فرد، ویژگیها یا احساسات غیرقابلقبول خود را به دیگران نسبت میدهد. برای نمونه، اگر نسبت به کسی احساس دلزدگی شدیدی داشته باشید، ممکن است بهجای پذیرش این احساس در خود، باور کنید که آن شخص است که از شما خوشش نمیآید. فرافکنی از طریق مجاز شمردن بیان آرزو یا تکانهای ناخوشایند، ولی بهگونهای که ایگو آن را بازنشناساند، اضطراب را کاهش میدهد.
مکانیزم دفاعی عقلانیسازی (Intellectualization)
عقلانیسازی از طریق تفکر دربارهٔ رویدادها بهشیوهای سرد، درصدد کاهش اضطراب برمیآید. این مکانیزم دفاعی به ما امکان میدهد که از مواجهه با بُعد هیجانی و پُراسترس موقعیت پرهیز کرده و صرفاً بر جنبهٔ عقلانی آن تمرکز کنیم. برای نمونه، فردی که بهتازگی دچار بیماری لاعلاجی شده است، ممکن است تمام نیروی خود را صرف آموختن همهچیز دربارهٔ آن بیماری کند، تا از رنج و اضطراب ناشی از واقعیت موقعیت و احساسات خود نسبت به آن، فاصله بگیرد.
مکانیزم دفاعی توجیه (Rationalization)
توجیه سازوکاری دفاعی است که در آن فرد، رفتار یا احساس غیرقابلقبولی را از راه توضیحی منطقی یا عقلانی تبیین میکند، بیآنکه به دلایل واقعی آن رفتار اشاره کند. برای نمونه، فردی که درخواست او برای قرار ملاقات رد شده، ممکن است موقعیت را چنین توجیه کند که در هر صورت به آن شخص علاقهای نداشته است. یا دانشجویی که نمرهٔ بدی در امتحان گرفته، ممکن است آن را به ضعف استاد نسبت دهد، نه به کاستی در آمادگی خود. توجیه نهتنها اضطراب را کاهش میدهد، بلکه ممکن است از عزت نفس و تصور فرد از خود نیز پاسداری کند. افرادی که در مواجهه با کامیابی یا شکست از این سازوکار بهره میگیرند، گرایش دارند کامیابی را به ویژگیها و تواناییهای خود نسبت دهند، در حالیکه شکست را بر گردن دیگران یا عوامل بیرونی میاندازند.
مکانیزم دفاعی واپسروی (Regression)
در مواجهه با رویدادهای پُراسترس، گاه افراد شیوههای مقابلهای خود را رها کرده و به الگوهای رفتاریای بازمیگردند که در مراحل پیشین رشد بهکار میبردند. آنا فروید این سازوکار دفاعی را واپسروی نامید و بر آن بود که افراد، رفتارهایی را بازنمایی میکنند که با مرحلهای از رشد روانی-جنسی همخوان است که در آن تثبیت شدهاند. برای نمونه، فردی که در مرحلهای پیشین تثبیت یافته است، ممکن است پس از شنیدن خبری ناخوشایند، به گریه کردن یا قهر کردن متوسل شود. بر پایهٔ نظریهٔ فروید، رفتارهای بازگشتی بسته به مرحلهای که فرد در آن تثبیت یافته است، بهگونهای چشمگیر متفاوت خواهند بود. برای مثال، فردی که در مرحلهٔ دهانی تثبیت یافته باشد، ممکن است بهافراط خوردن یا سیگار کشیدن را از سر گیرد، یا پرخاشگری کلامی از خود نشان دهد. تثبیت در مرحلهٔ مقعدی ممکن است به افراط در نظمطلبی یا آشفتگی بینجامد.
مکانیزم دفاعی واکنش وارونه (Reaction Formation)
واکنش وارونه از طریق پذیرش احساسی، تکانهای یا رفتاری که در تضاد کامل با احساس یا تکانهٔ واقعی فرد است، اضطراب را کاهش میدهد. بهعنوان نمونه، فردی که نسبت به شخصی دلزدگی شدیدی احساس میکند، ممکن است برای پنهان ساختن این احساس راستین، با او رفتاری بیشازحد دوستانه در پیش گیرد. چرا افراد چنین رفتاری از خود نشان میدهند؟ بهزعم فروید، آنان از واکنش وارونه بهعنوان سازوکاری دفاعی بهره میگیرند تا احساسات راستین خود را از راه رفتار کردن بر پایهٔ مغایرترین شکل ممکن، پنهان دارند.
هفت مکانیزم دفاعی اصلی
گاه این فهرست بهصورت مختصر، در قالب هفت سازوکار دفاعی اصلی عرضه میشود که عبارتاند از:
۱. مکانیزم دفاعی انکار (Denial)
۲. مکانیزم دفاعی جابهجایی (Displacement)
۳. مکانیزم دفاعی فرافکنی (Projection)
۴. مکانیزم دفاعی توجیه (Rationalization)
۵. مکانیزم دفاعی واکنش وارونه (Reaction Formation)
۶. مکانیزم دفاعی واپسرانی (Repression)
۷. مکانیزم دفاعی تصعید (Sublimation)
۱۰ مکانیزم دفاعی شایع دیگر
از زمانیکه فروید نخستین مکانیزمهای دفاعی را توصیف کرد، پژوهشگران دیگر نیز روشهای گوناگون کاهش اضطراب را شناسایی و تبیین کردهاند. برخی از این مکانیزمهای دفاعی عبارتاند از:
کنشنمایی (Acting Out)
مواجهه با استرس از طریق کنش، بهجای پذیرش و تحمل احساسات خاص. برای نمونه، بهجای آنکه به کسی بگویید از دست او خشمگین هستید، ممکن است بر سر او فریاد بزنید یا شیئی را به دیوار بکوبید.
بازداری هدف (Aim Inhibition)
پذیرش شکلی تعدیلیافته از هدف اصلی. مثلاً، فردی ممکن است بهجای تبدیل شدن به یک ورزشکار حرفهای، به مربیگری بسکتبال در دبیرستان روی آورد.
نوعدوستی (Altruism)
ارضای نیازهای درونی از راه یاری رساندن به دیگران. بهعنوان نمونه، فردی که در حال بهبودی از اعتیاد است، ممکن است برای کنار آمدن با هوسهای دارویی، داوطلبانه به دیگر افراد در حال بهبودی کمک کند.
پرهیز (Avoidance)
امتناع از مواجهه یا رویارویی با اُبژهها یا موقعیتهای ناخوشایند. مثلاً، بهجای گفتوگو دربارهٔ مشکلی با یک فرد، ممکن است او را بهطور کامل نادیده بگیرید تا از مواجهه با آن مسئله اجتناب کرده باشید.
جبران (Compensation)
دستیابی به موفقیت در یک حوزه بهمنظور جبران ناکامی در حوزهای دیگر. برای نمونه، فردی که از نظر تحصیلی احساس نابسندگی میکند، ممکن است با درخشش در عرصهٔ ورزش این احساس را جبران کند.
گسست (Dissociation)
گسست یا فاصله گرفتن از تجربهٔ زیستهٔ خود. برای نمونه، در رویارویی با موقعیتی استرسزا، فرد ممکن است از نظر روانی و هیجانی خود را از آن موقعیت جدا کند.
فانتزی (Fantasy)
گریز از واقعیت از طریق پناه بردن به مکانی امن در ذهن. هنگامیکه چیزی در زندگی واقعی ایجاد اضطراب میکند، فرد ممکن است به جهان درونیاش عقبنشینی کند، جایی که منشأ اضطراب دیگر نمیتواند آسیبی برساند.
مکانیزم دفاعی شوخطبعی (Humor)
برجستهسازی وجوه خندهدار یا طعنهآمیز یک موقعیت. برای نمونه، در شرایطی استرسزا یا تروماتیک، فرد ممکن است با گفتن لطیفهای فضا را تغییر دهد.
پرخاشگری منفعلانه (Passive-aggression)
بیان غیرمستقیم خشم. بهجای آنکه مستقیماً به کسی بگویید آزردهاید، ممکن است با او قهر کنید و سکوت پیشه سازید.
مکانیزم دفاعی ابطال (Undoing)
کوششی برای جبران افکار، احساسات یا رفتارهایی که فرد آنها را نامناسب یا گناهآلود میداند. برای نمونه، اگر باعث رنجش کسی شده باشید، ممکن است با انجام کاری نیکو در حق او، اضطراب یا احساس گناه خود را کاهش دهید.
هرچند مکانیزمهای دفاعی اغلب واکنشهایی منفی تلقی میشوند، همگان به آنها نیاز دارند تا در برهههای بحرانی، بهطور موقت از شدت استرس بکاهند و از عزت نفس خود پاسداری کنند؛ این کار به ما امکان میدهد که تمرکز خود را بر آنچه در لحظه ضروری است، حفظ کنیم. برخی از این مکانیزمهای دفاعی میتوانند سودمندتر از دیگران باشند. برای نمونه، بهرهگیری از طنز در مواجهه با موقعیتی پُراسترس و اضطرابانگیز، درواقع میتواند یک سازوکار دفاعی سازگارانه بهشمار آید.
جمعبندی
مکانیزمهای دفاعی انواع گوناگونی دارند که میتوانند ایگو را در برابر اضطراب محافظت کنند. برخی از آنها از سلامت روانی بیشتری برخوردارند و میتوانند کارکردی یاریگرانهتر داشته باشند.
مکانیزمهای دفاعی چگونه عمل میکنند؟
در الگوی شخصیتی زیگموند فروید، «ایگو» بخشی از شخصیت است که با واقعیت سروکار دارد. در عین حال، ایگو بایستی با مطالبات متعارض «اید» و «سوپرایگو» نیز کنار بیاید.
- اید: آن بخش از شخصیت است که در پی ارضای تمامی امیال، نیازها و تکانههاست. اید، ابتداییترین و غریزیترین بخش شخصیت ماست و به ملاحظاتی چون تناسب اجتماعی، اخلاق یا حتی واقعیتِ امکان تحقق امیال و نیازها توجهی ندارد.
- سوپرایگو: بخشی از شخصیت که میکوشد ایگو را به رفتارهایی آرمانگرایانه و اخلاقی وادارد. سوپرایگو از تمامی ارزشها و اصول اخلاقی درونیشدهای ساخته شده که از والدین، دیگر اعضای خانواده، تأثیرات دینی و جامعه کسب کردهایم.
برای رویارویی با اضطراب، فروید بر این باور بود که مکانیزمهای دفاعی به ایگو کمک میکنند تا خود را در برابر کشمکشهای ناشی از اید، سوپرایگو و واقعیت محافظت کند. پس چه رخ میدهد زمانیکه ایگو دیگر قادر نیست با مطالبات امیال، محدودیتهای واقعیت، و معیارهای اخلاقی ما کنار بیاید؟
بهگفتهٔ فروید، اضطراب وضعیتی ناخوشایند درونی است که انسانها میکوشند از آن اجتناب کنند. اضطراب به منزلهٔ نشانهای برای ایگو عمل میکند که اوضاع آنگونه که باید نیست. ازاینرو، ایگو بهکارگیری نوعی سازوکار دفاعی را در پیش میگیرد تا این احساس اضطراب را کاهش دهد.
انواع اضطراب
همهٔ گونههای اضطراب یکسان نیستند؛ همچنین، سرچشمهٔ آنها نیز یکسان نیست. فروید سه نوع اضطراب را متمایز میسازد:
- اضطراب اخلاقی (Moral Anxiety): ترس از نقض اصول اخلاقیِ درونیشدهٔ خود.
- اضطراب نوروتیک (Neurotic Anxiety): نگرانی ناهشیار از اینکه مهار تکانههای اید را از دست بدهیم و در نتیجه، به سبب رفتاری نامناسب تنبیه شویم.
- اضطراب واقعیتمحور (Reality Anxiety): ترس از رویدادهای واقعی در جهان بیرون. منشأ این اضطراب معمولاً بهآسانی قابل شناسایی است. برای نمونه، فردی ممکن است هنگام نزدیک شدن به سگی تهدیدآمیز، از گزیده شدن بترسد. رایجترین شیوهٔ کاهش اینگونه اضطراب، اجتناب از اُبژهٔ تهدیدکننده است.
گرچه ممکن است آگاهانه از راهبردهایی برای مدیریت اضطراب بهره بگیریم، در بسیاری موارد، این مکانیزمهای دفاعی بهشکلی ناهشیار عمل کرده و واقعیت را دگرگون میسازند.
چگونه با مکانیزمهای دفاعی ناسازگار کنار بیاییم؟
گرچه تمامی مکانیزمهای دفاعی میتوانند ناسالم باشند، در عین حال ممکن است نقش سازگارانهای نیز ایفا کنند و ما را قادر سازند که بهگونهای طبیعی عمل کنیم. برای مثال نوعدوستی، شوخطبعی، تصعید و سرکوب آگاهانه چهار سازوکار دفاعی پختهاند که نشانگر میزان بالاتری از سازگاریاند.
با این حال، هنگامیکه فرد از مکانیزمهای دفاعی بهنحو افراطی برای پرهیز از مواجهه با مسائل استفاده میکند، ممکن است مشکلاتی پدید آید. برای جلوگیری از چنین وضعیتی، چند راهکار برای رویارویی با دفاعهای ناسالم پیشنهاد میشود:
آگاهی بیشتر نسبت به خود پرورش دهید.
خودآگاهی به شما یاری میرساند تا تشخیص دهید که چه هنگام ممکن است یک یا چند سازوکار دفاعی را بهدفعات بهکار میبرید. با برداشتن این گام، آگاه میشوید که در کجا نیاز به تغییر دارید.
مهارتهای مقابلهای مؤثر بیاموزید.
اگر از یک سازوکار دفاعی ناسازگارانه استفاده میکنید، آموختن مهارتهای جدید برای مواجهه با هیجانات ناخوشایند میتواند مفید باشد. مهارتهای مقابلهای میتوانند شامل خودآگاهی، ایجاد مرزهای سالم در روابط، و درخواست حمایت باشند.
رواندرمانی را در مدنظر قرار دهید.
رواندرمانی روانکاوانه میتواند به شما کمک کند تا مکانیزمهای دفاعی ناهشیار خود را شناسایی کرده و راههای سالمتر و سازگارانهتری برای مواجهه با اضطراب و رنج عاطفی بیابید.
مایلید با رواندرمانگران تداعی آشنا شود؟ اینجا را ببینید. |
فراموش نکنید که مکانیزمهای دفاعی میتوانند هم سودمند باشند و هم زیانبار. در برخی موارد، این مکانیزمها نقشی یاریگر دارند؛ چرا که ایگو را در برابر فشار روانی محافظت کرده و مجرایی سالم برای بیان هیجانات فراهم میآورند. در موارد دیگر، این مکانیزمها ممکن است مانعی برای مواجهه با واقعیت شوند و بهشکلی از فریبدادن خویشتن بدل گردند. اگر دریافتهاید که استفادهٔ بیشازاندازه از برخی مکانیزمهای دفاعی تأثیری منفی بر زندگیتان نهاده است، سنجیدن مشاوره با یک متخصص سلامت روان میتواند گامی سودمند باشد. رواندرمانی —خواه بهشیوهٔ سنتی حضوری، خواه از طریق درمان آنلاین— میتواند در این مسیر راهگشا باشد.
این مقاله با عنوان «20Defense Mechanisms We Use to Protect Ourselves» در نشریهٔ verywellmind منتشر شده و توسط تیم تداعی ترجمه و در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴ در بخش مجله وبسایت گروه روانکاوی تداعی منتشر شده است. |