skip to Main Content
علیه فهمیدن | بروس فینک

علیه فهمیدن | بروس فینک

علیه فهمیدن | بروس فینک

علیه فهمیدن | بروس فینک

عنوان اصلی: Against Understanding: Why Understanding Should not Be Viewed as an Essential Aim of Psychoanalytic Treatment
نویسنده: بروس فینک
انتشار در: ژورنال انجمن روانکاوی امریکا
تاریخ انتشار: ۲۰۱۰
تعداد کلمات: ۱۲۹۷۵ کلمه
تخمین زمان مطالعه: ۱۰۸ دقیقه
ترجمه: تیم ترجمه‌ی تداعی

علیه فهمیدن: چرا نباید فهم را به عنوان یک هدف اساسی در روانکاوی در نظر گرفت؟

اگر بپذیریم که اساسی‌ترین هدف روانکاویْ تغییر است، آنگاه تأکید فعلی بر فهمیدن[۱] در روانکاوی –از سوی روانکاوی‌شونده و همچنین روانکاو– بیش از حد است. می‌توان مشاهده نمود که فرآیند فهمیدن واقع در امر یا بُعد خیالی لکان، برای تقلیل ناآشنا به آشنا، و تبدیل اساسیِ دیگری (other) به همانند (same)، و برای سخت‌شنوا کردنِ روانکاو است. توانایی ما تحلیلگران برای تشخیص ناهشیار از طریق لغزش‌های زبان، کلمات نامفهوم، استعاره‌های ناسازگار، و مواردی از این دست، با تأکید بیش از حد ما بر فهمیدن به خطر می‌افتد و تنها با در نظر گرفتن این فرض پایه که ما نمی‌فهمیم روانکاوی‌شونده ما چه می‌گوید، می‌توان آن را اصلاح کرد. تأکید بر فهمیدن همچنین می‌تواند برای روانکاوی‌شوندگانی که یاد گرفته‌اند خودشان را مشاهده و بررسی کنند و احساسات و رفتارهایشان را برای خودشان و دیگران با عباراتی پیچیده و لزوماً بدون تغییر توضیح دهند، زیان‌بخش باشد. اما در غیاب فهمیدن، که در اغلب اوقات مانعی بر سر راه تغییر است، تغییر به خوبی می‌تواند اتفاق بیفتد.

هدف اصلی روانکاوی در مورد افراد روان‌نژند‌ فهمیدن آنها نیست، بلکه تغییر آنهاست. روانکاوی روان‌نژند‌ها، و بسیاری از افرادی که در بسترهای روان‌درمانی معاصر در زمره‌ی مرزی طبقه‌بندی می‌شوند، با وادار کردن افراد به گفتن چیزهایی که تأثیر عمده‌ای بر اقتصاد روانی آنها دارد، در ارتباط است. ما به عنوان متخصصان بالینی، شاید نتوانیم آنها را راهنمایی کنیم که چنین چیزهایی را خودشان بیان کنند، اما روانکاوی یعنی اینکه ما چیزهایی را به آنها بگوییم که تأثیر تحول‌آفرینی بر آنها داشته باشد. در بهترین موارد، بده و بستان قابل توجهی وجود دارد: ما با نشانه‌های یکدیگر کار می‌کنیم، و روانکاو و روانکاوی‌شونده در نهایت چیزی می‌گویند که تأثیر جدی بر روانکاوی‌شونده دارد و منبع و معنی آن اغلب کاملاً روشن نیست.

علیه فهمیدن: چرا نباید فهم را به عنوان یک هدف اساسی در روانکاوی در نظر گرفت؟

اگر بپذیریم که اساسی‌ترین هدف روانکاویْ تغییر است، آنگاه تأکید فعلی بر فهمیدن[۱] در روانکاوی –از سوی روانکاوی‌شونده و همچنین روانکاو– بیش از حد است. می‌توان مشاهده نمود که فرآیند فهمیدن واقع در امر یا بُعد خیالی لکان، برای تقلیل ناآشنا به آشنا، و تبدیل اساسیِ دیگری (other) به همانند (same . . .

محدودیت دسترسی
دسترسی ویژه

برای دسترسی کامل به محتوای تخصصی تداعی بایستی اشتراک ویژه تهیه کنید.

با فعال‌سازی اشتراک ویژه، امکان مطالعهٔ آنلاین تمام مقالات تداعی—از نظریات روانکاوی تا تکنیک‌های بالینی—برای شما فراهم می‌شود.
اشتراک ویژه صرفاً برای مطالعهٔ آنلاین است و دانلود پی‌دی‌اف در آن گنجانده نشده است.

برای فعال‌سازی اشتراک، ابتدا وارد حساب کاربری شوید و سپس در بخش «اشتراک ویژه» پلن موردنظر را انتخاب کنید.

0 کامنت

دیدگاهتان را بنویسید

Back To Top
×Close search
Search