skip to Main Content
صحبت­ کردن به مثابه‌ی رؤیاورزی

صحبت­ کردن به مثابه‌ی رؤیاورزی

در ابتدا محیطی که گفتگوی تحلیلی در آن رخ می‌دهد به گونه‌ای طراحی می‌شود که به بیمار و تحلیل‌گر فرصت رؤیاورزی در اشکال مختلف رؤیاورزیِ در بیداری (خیال‌پروری) مانند «صحبت­ کردن به مثابه‌ی رؤیاورزی» (آگدن ۲۰۰۷)

«تفکر رؤیاگون» و «تفکر دگرگون کننده» داده شود. در تلاش برای ایجاد چنین فضایی برای رؤیاورزی، پشت کاناپه می‌نشینم درحالی‌که بیمار روی آن دراز می‌کشد. به هر کدام از بیمارانم در شروع تحلیل توضیح می‌دهم که استفاده از کاناپه به من آن حریم خصوصی را می‌دهد که برای تفکر به شکلی متفاوت از تفکر در گفتگوی چهره به چهره نیاز دارم. اضافه می‌کنم که ممکن است بیمار نیز به این نتیجه برسد که این موضوع برای او هم صدق می‌کند. بیمارانم را صرف نظر از تعداد جلساتی که با آنها داشته‌ام روی کاناپه می‌برم (آگدن ۱۹۹۶).

مورد دوم اینکه من به “قاعده بنیادینفروید پایبند نیستم. هم مبتنی بر تجربه‌ی خودم و هم در کار با تحلیل‌گرانی که از من مشورت گرفته‌اند به این موضوع پی‌بردم که فرمان “هرچه در ذهنت داری بگو” موجب نقض حریم خصوصی بیمار می‌شود، چیزی که برای آزادیِ رؤیاورزی در جلسه ضروری است. پس به جای اینکه از بیمار بخواهم هر چیزی که به ذهنش می‌آید بگوید به او می‌گویم (گاهی صریح، گاهی ضمنی) آزاد است هر چه را که دوست دارد بیان کند و هر چه را که نمی‌خواهد پیش خود نگه دارد و این کاری است که خودم هم انجام می‌دهم (آگدن ۱۹۹۶).

نتیجه‌­ی این جنبه‌­های مهارورزی در جلسه (مدیریت چهارچوب تحلیلی) نوعی روند در گفتگو است که با گفتگوهای دیگر متفاوت است. این روندی است که در آن همیشه حضور دارم (همیشه گوش می‌دهم، گاهی صحبت می‌کنم) و طی آن خودم و بیمار انواع گوناگونی از رؤیاها را تجربه کرده و از آنها عبور می‌کنیم. بیدار شدن از رؤیاورزیِ در جلسه‌ی تحلیلی به اندازه‌ی ارزش درمانی ذاتی خود رؤیاورزی حائز اهمیت است. به عبارت دیگر، به نظر من صحبت درباره‌ی رؤیاورزی – فهم چیزی درباره‌ی معنای رؤیایمان بخشی اساسی از فرآیند درمان است.

بخش‌هایی از مقاله‌ی «تاملاتی در باب کاربست روان‌کاوی»

0 کامنت

دیدگاهتان را بنویسید

Back To Top
×Close search
Search
×