skip to Main Content
سوگ

سوگ

سوگ به تنهایی نشان از پختگی در فرد دارد. ساز و کار سوگ پیچیده است و شامل فرایند زیر است: فردی که اُبژه را از دست داده است، آن اُبژه را درونی می‌کند و آن اُبژه در درون ایگو با نفرت مواجه می‌شود. به لحاظ بالینی میزان مردگی اُبژه‌ی درونی شده، بر اساس اینکه آن اُبژه در یک لحظه‌ی بخصوص مورد تنفر و یا عشق است، متغیر است. در فرایند سوگ، ممکن است فرد به طور موقتی شاد شود. به این می‌ماند که اُبژه زنده‌ شده باشد چرا که در درون فرد زنده‌ شده است اما نفرت با قدرت بیشتری در جریان است و دیر یا زود افسردگی بازمی‌گردد، گاه بدون علت مشخص و گاه به شکلی اتفاقی در سالگردهایی که ارتباط با اُبژه را یادآوری می‌کند و بر قصور اُبژه به خاطر ناپدید شدنش، تاکیدی دوباره می‌کند.

با گذر زمان و بهبودی، اُبژه‌ی درونی شده خود را از نفرتی که در ابتدا بسیار نیرومند بود آزاد می‌کند. به مرور زمان فرد ظرفیت شاد بودن را به‌رغم از دست دادن اُبژه باز می‌یابد، چرا که اُبژه بار دیگر در درون ایگوی فرد در حال زنده شدن است.

بخش‌هایی از مقاله‌ی «روانشناسی جدایی»

0 کامنت

دیدگاهتان را بنویسید

Back To Top
×Close search
Search