رویکرد روانشناسی خود
روانشناسی خود | Self Psychology
روانشناسی خود انشعابی از روانکاوی است که «همدلی» را به مثابه جنبهی اساسی فرایند درمانی در نظر میگیرد. نظریهی روانشناسی خود، که نظر زیگموند فروید درباب نقش محرکهای جنسی در سازمان روان را رد میکند، بر توسعهی همدلی نسبت به فردی که تحت روانکاوی است و کشف مؤلفههای اساسی رشد سالم متمرکز است.
تاریخچه
هاینتس کوهوت -روانکاو- که فعالیت خود را با پیروی از آموزههای فروید آغاز کرد، روانشناسی خود در دهه ۱۹۷۰ با تحلیل خود معرفی کرد. پیشرفت کار او با افرادی که به دنبال درمان بودند او را بر آن داشت که به طور فزایندهای از برخی محدودیتهای روش فروید روی برگرداند. به طور خاص، او نقصی اساسی در روش فروید برای پرداختن به شخصیتهای نارسیسیستیک (Narcissistic Personality) یافت. با این پیشداشت، کوهوت شروع به پرورش ایدهی «عشق به خود» کرد. با وجودی که نارسیسیزم در نظریهی رشد روانی-جنسی فروید، نابالغ و آسیبرسان صورتبندی شده بود، کوهوت اظهار داشت که درجاتی از نارسیسیزم در واقع میتواند در روابط فرد با دیگران سالم و مفید باشد.
همچنین کوهوت در مورد منبع نارسیسیزم با فروید اختلاف نظر داشت. کوهوت معتقد بود نارسیسیزم ناشی از فقدان همدلی والدین است، برخلاف فروید که آن را ناشی از رانههای متعارض در نظر میگرفت. کوهوت معتقد بود وقتی والدین در ارائهی پاسخهای همدلانه شکست بخورند، کودک نمیتواند حس عزت نفس سالمی رشد دهد و بنابراین برای کسب احساس ارزشمندی به دنبال منابع دیگر میگردد.
از این رو، همدلی به طور کلی به بخش مهمی از کار کوهوت بدل شد، زیرا او احساس کرد که پایبندی بیش از حد سختگیرانه به ایدههای فروید، اغلب تحلیلگران را تشویق میکند تا پیشداشتهای خود را به شخصی که تحت تحلیل است تحمیل کنند، در حالی که داشتن دیدگاه منحصر به فرد به روانکاویشونده موجب نتایج بهتر درمانی میشد. روانشناسی خود به همدلی، یا توانایی درمانگر در درک تجربهی از زاویه دید روانکاوی شونده، ارزش والایی قائل است.
مفاهیم اصلی روانشناسی خود
در روانشناسی خود، خود (Self) در مرکز جهان روانی یک فرد است. اگر محیط رشد کودک مناسب باشد، به طور معمول احساس سالم از خود ساخته میشود و به طور کلی فرد قادر خواهد بود الگوها/تجارب مداوم را حفظ کند و نیز توانایی خود-تنظیمی و تسکین خود در طول زندگی خواهد داشت. زمانی که فرد نتواند احساس سالمی از خود تشکیل دهد، ممکن است که نیاز داشته باشند تا از منابع بیرونی این نیازها را تأمین کنند. این دیگران را در اصطلاح «سلفاُبژه» (SelfObject) مینامند (چراکه آنها خارج از خود هستند). به زعم کوهوت، سلفاُبژهها بخشهایی طبیعی از روند رشد هستند. کودکان به این دلیل که توانایی تأمین نیازهای خود را ندارند، به سلفاُبژهها احتیاج دارند، اما در طی رشد سالم، افراد با ایجاد توان پاسخگویی به نیازهای خود بدون اتکاء به دیگران، این سلفاُبژهها را درونی میکنند.
«انتقال» (Transference) نیز در روانشناسی خود دارای اهمیت است. در روانکاوی، انتقال به عنوان فرایندی شناخته میشود که طی آن فرد تحت تحلیل احساسات و امیالش را از کودکی به یک اُبژهی جدید منتقل میکند (این اُبژه معمولاً روانکاو است). کوهوت سه نوع از این انتقال را صورتبندی کرده است که نیازهای برآورده نشده سلفاُبژهها را انعکاس میدهند:
–آینگی (Mirroring): در این نوع انتقال، دیگران به مثابه آینهای عمل میکنند که احساس خود-ارزشمندی را بازتاب میدهند. درست همانطور که افراد برای بررسی ظاهر خود از آینه استفاده میکنند، انتقال آینگی نیز شامل استفاده از پاسخهای تأییدی و مثبت دیگران برای دیدن صفات مثبت درون خود است.
–ایدهآلسازی (Idealizing): کوهوت معتقد بود که افراد به کسانی نیاز دارند که باعث آرامش آنها شوند. نمونهی آن را میتوان در کودکانی مشاهده کردن که پس از زمین خوردن و زخمی شدن برای دریافت احساس آرامش به سراغ یکی از والدین میروند. دیگریِ بیرونی به مثابه شخصی آرامبخش است که هر زمان فرد نتواند این آرامش را از منابع درونی خود تأمین کند، به آنها پناه میبرد.
-ایگوی دوقلویی (Twinship/Alter Ego): کوهوت پیشنهاد میکند که افراد بایستی احساس کنند که شبیه به دیگران هستند. برای مثال، کودکان میخواهند شبیه والدینشان باشند. از این رو، رفتارهایی را که مشاهده میکنند تقلید میکنند. در طی رشد سالم است که کودک توانایی تحمل تفاوت را پیدا میکند.
نقش نارسیسیزم سالم
نارسیسیزم بر اساس نظریهی روانشناسی خود بخشی طبیعی از رشد کودک است. کودکان ممکن است چنین فانتزیهایی داشته باشند که قدرتهای ماورایی دارند یا اینکه والدینشان را همهتوان و قادر مطلق ببینند. کوهوت معتقد بود که چنین تجربههایی بایستی به رسمیت شناخته شوند، چراکه کودکان در طول زمان به این درک خواهند رسید که تصور آنها از خودشان و والدینشان غیر واقعی بوده است. کودکانی که در یک محیط حمایتی بزرگ میشوند، معمولاً میتوانند ناامیدی و یأس ناشی از این ناکامی را تحمل کرده و سطحی از نارسیسیزم را تشکیل دهند که قادر به ایجاد حس امنیت و تابآوری است.
به زعم کوهوت، همدلی ناکافی والدین ممکن است به رشد شخصیت نارسیسیست کمک کند. زمانی همدلی ناکافی است که وقتی والدین نتوانند در برابر کودک واکنش بهینهای نشان دهند یا به اندازهی کافی او را مراقبت کنند و قادر به تامین نیازهای سلفاُبژهایِ کودک نباشند. هر یک یا همهی اینها ممکن است در توانایی کودک در تأمین نیازهای خود در مراحل بعدی زندگی اثرگذار باشد.
سهم روانشناسی خود
روانشناسی خود به درک روشنتر و جامعتری از نارسیسیزم کمک میکند و آن را به عنوان بخشی طبیعی از رشد در نظر میگیرد. از نظرگاه روانشناسی خود، گرچه شخصیت نارسیسیست یک دغدغهی جدی است، اما ویژگیهای شخصیتی نارسیسیست لزوماً آسیبرسان نیستند.
کوهوت با این رویکرد، درک ما از همدلی را گسترش داد. روانشناسی خود اهمیت همدلی را در چارچوب رابطهی درمانی به عنوان ابزاری برای درک و توضیح آنچه مشاهده میشود، بیش از یک عمل خاص، برجسته میکند و آن را به مثابه یک جزء ضروری در روند تحلیل میداند. زمانی که یک درمانگر قادر باشد دنیا را از زاویه دید افراد ببیند –آنچه کوهوت به آن تجربهی نزدیک به مشاهده میگوید- درمان احتمالاً با سرعت بیشتری پیش خواهد رفت.
محدودیتهای رویکرد روانشناسی خود
منتقدان روانشناسی خود معتقدند که این تئوری چیزی بیش از درمان حمایتی نیست. آنها معتقدند بعید است که تغییر پایداری برای افراد تحت تحلیل این رویکرد حاصل شود. همچنین گفته شده است که روانشناسی خود، گرچه سعی در تبیین بهتر نارسیسیزم دارد، اما لزوماً قابلیت استفاده در مورد هر شخصی که دارای شخصیت نارسیسیست است ندارد.
منتقدانی نیز اظهار داشتهاند که این نظریه ناقص است و به طور کافی به تمام عوامل روان مانند رانهها و ناهشیار که در رشد و سلامت فرد موثر هستند توجه نمیکند.
این مقاله با عنوان «Self Psychology» در GoodTherapy منتشر شده و توسط تیم ترجمه تداعی ترجمه و در تاریخ ۲۹ مهر ۱۳۹۹ در مجله روانکاوی تداعی منتشر شده است. |
- 1.تأویل درمانی: دیدگاههای روانشناسی خود
- 2.روانشناسی خود از زمان کوهوت
- 3.روانشناسی خود و جنبش روانکاوانه: مصاحبهای با دکتر هاینتس کوهوت
- 4.روانشناسی خود معاصر: مصاحبهای با جیمز فاسهاگی
- 5.روانشناسی خود رواندرمانی حمایتی نیست.
- 6.روانشناسی خود پس از کوهوت
- 7.در باب همدلی | هاینتس کوهوت
- 8.اختلالات خود و درمان آنها | هاینتس کوهوت
- 9.رویکرد روانشناسی خود
- 10.وضعیتهای تروماتیک در بیماران نارسیسیستیک | هاینتس کوهوت
- 11.عواطف و سلفاُبژهها | سایکوپاتولوژی بوردرلاین
- 12.ملاحظات کلی درباب انتقالهای نارسیسیستیک | هاینتس کوهوت
- 13.روانشناسی خود: خاستگاه و مرور کلی
- 14.روانشناسی خود تحلیلی
- 15.چشمانداز روانشناسی خود
- 16.آفرینش خود: رواندرمانی تحلیلی و هنر امکان (مرور کتاب)