دلبستگی اضطرابی (Anxious Attachment) چیست؟
دلبستگی اضطرابی[۱] به الگویی از رابطه اشاره دارد که بنا بر آن، وقتی مشکلی پیش میآید ما مداخلهگر، منضبط[۲] و کنترلکننده میشویم. احساس میکنیم که شریک ما به لحاظ هیجانی از ما میگریزد، اما به جای اقرار به احساس خسران خود، با تلاش برای نگاه داشتن اجباری آنها واکنش نشان میدهیم. ما بیخود و بیجهت کجخلق میشویم چون آنها هشت دقیقه دیر کردهاند، آنها را برای انجام ندادن کارهای معینی به شدت مجازات میکنیم. تمام اینها به جای اعتراف به این حقیقت: «من نگرانم که برای تو اهمیتی ندارم» است. هدف این نیست که واقعاً تمام مدت همه چیز را تحت کنترل داشته باشیم، فقط نمیتوانیم به ترس خود از این که چقدر به شریک زندگی خود نیاز داریم اعتراف کنیم. سپس چرخهی تراژیک دیگری به حرکت میافتد. ما سمج و ناخوشایند میگردیم. از نظر شخص دیگر، چنین احساس میشود که احتمالاً دیگر نمیتوانیم او را دوست داشته باشیم. با این حال، حقیقت این است که دوست داریم، در عوض فقط بیش از حد میترسیم که آنها ما را دوست نداشته باشند. اگر این رفتار مضطرب تند و بیرحمانه را بتوان حقیقتاً همان طور که هست درک کرد، نه به عنوان طرد، بلکه به عنوان خواهشی عجیب و تحریفشده برای ملاطفت -با اینحال بسیار واقعی و بسیار تأثرآور- احساس واقعی پشت آن آشکار خواهد شد.
در درمان، ما میتوانیم میل خود برای کنترل درمانگر را به کنش دربیاوریم، در این زمینه شکست بخوریم و هنوز شاهد باشیم که هفته به هفته توجه درمانگر را حفظ میکنیم -که میتواند به ما اعتماد به نفسی ببخشد تا در باقی عمر خود به همراه داشته باشیم. ما درسی را یاد میگیریم که دوران کودکی ممکن است از ما دریغ کرده باشد: کسی که نمیتوانیم کنترلش کنیم میتواند هنوز نسبت به نیازهای ما وفادار باشد.
این مقاله با عنوان «Anxious attachment» در مدرسهی زندگی منتشر شده و توسط تیم تداعی ترجمه و در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۹۷ در مجلهی روانکاوی تداعی منتشر شده است. |
[۱] Anxious attachment
[۲] Procedural