skip to Main Content
لوح سفید بودن روانکاو

لوح سفید بودن روانکاو

علیرغم تفاوت زیادی که هم­چنان در نگرش مکاتب مختلف روانکاوی وجود دارد، ولی در مورد مفید بودن انتقال­‌متقابل در درک بهتر بیمار، تفاهم وجود دارد. تلاش بیمار برای تبدیل روانکاو به اُبژه انتقالی به‌­عنوان یکی از وجوه غیرقابل اجتناب درمان به­‌طور گسترده مورد پذیرش قرار گرفته است. همچنین انتقال متقابل روانکاو به‌­صورت آفرینش مشترک بیمار و روانکاو که هر دو در شکل‌­گیری آن سهم دارند، پذیرفته شده است و به نظر می‌­رسد بخشی از آنچه روانکاو تجربه می‌کند، بازتابی از دنیای درونی بیمار است.

بنابراین یکی از وظایف روانکاو در تعامل با بیمار، تلاش برای پیدا کردن راه خروج از کنش‌­نمایی انتقال- انتقال‌­متقابل است، تا بتواند به­‌صورت تحلیلی و همراه با بیمار اتفاقی که در جریان است، را بفهمد. در این شرایط قلمرو تحلیلی و قلمرو درون­‌روانی به­‌هم پیوسته هستند و لذا به‌­نظر می­‌رسد انتظار لوحِ سفید بودن روانکاو در عمل امکان‌پذیر نباشد. همچنین وظیفه دیگر روانکاو، بازبینی و آنالیز مداوم خود خواهد بود. همان­طور که شافر تاکید می‌­کند که: «می‌­توانیم درمانی را تحلیلی درنظر بگیریم که از سه بخش تحلیل انتقال­‌متقابل، تحلیل انتقال و تحلیل­ دفاع­‌های در جریان را شامل شود».

در این رابطه قلمرو تحلیلی و درون‌روانی به هم پیوسته هستند و دیدگاه خوشبینانه لوح سفید بودن روانکاو امکان‌پذیر نیست. وظیفه دیگر روانکاو تحت آنالیز و بازبینی مداوم خود بودن است.

بخش‌هایی از مقاله‌ی «انتقال­‌متقابل: حوزه‌ی مورد توافق»

0 کامنت

دیدگاهتان را بنویسید

Back To Top
×Close search
Search
error: این محتوا محافظت‌شده است.
×