skip to Main Content
کاناپه

کاناپه

کاناپه

کاناپه

عنوان اصلی: Le divan
نویسنده: اریک فاوِرو
انتشار در: liberation
تاریخ انتشار: 3 ژوئیه‌ی 1999
تعداد کلمات: 750 کلمه
تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
ترجمه: تیم تداعی

اریک فاوِرو: نقش کاناپه در روانکاوی چیست؟

ژاک آلن میلر: کاناپه مطمئناً اُبژه‌ی نمادین روانکاوی است. اما در عین حال، کاناپه نیست که روانکاوی را تعریف می‌کند. تحلیل‌هایی وجود دارند که کاملاً رو در رو صورت می‌گیرند و بیمار روی صندلی می‌نشیند. برای برخی بیماران حتی لازم است که ]با تحلیل‌گر رو در رو[ بنشیند. برای مثال، زمانی کاناپه این معنا را پیدا می‌کند: در امان دیگری بودن، در پندار دیگری قرار گرفتن. این یک فانتزی است. اما، این مسلم است که بیمار به سمت تحلیلگر حرکت می‌کند، چراکه او در موقعیت تقاضا (demand) قرار  دارد، که این تقاضا مستلزم واگذاری است، یک تسلیم مشخص به دیگری است و کاناپه ممکن است بازنماییِ آن باشد.

اریک فاوِرو: آیا کاناپه اُبژه‌ی روانکاوی است؟

ژاک آلن میلر: اُبژه در روانکاوی بیشتر خودِ روانکاو است. این اوست که خود را در کنار سریال‌های شما، در کنار خودکارها و قرص‌های شما جا می‌دهد. آنچه فروید ابداع کرد این اُبژه‌ی جدید است، شخصی که قادر است خود را به این اُبژه تبدیل کند. یک اُبژه‌ی خیلی خاص، که به شخص دیگر اجازه می‌دهد خودش را به مثابه یک سوژه، به مثابه شخصی تجربه کند که صحبت می‌کند بدون آنکه بداند چه می‌خواهد، یا چه می‌گوید، یا حتی با چه کسی صحبت می‌کند. کاناپه بازنمایانگر آستانه این دنیای برزخی است. اما اُبژه‌ی سخت روانکاو است. این آن چیزی است که جدید است. در حالی که همیشه کلینیک[۱] در کنار تختخواب وجود داشته است.

اریک فاوِرو: آیا کاناپه صرفاً یک تختخواب است؟

ژاک آلن میلر: البته که کاناپه نوعی تختخواب است. این یک تختخواب است که فضای درونی ندارد: شما درون ملافه‌ها فرو نمی‌روید، بلکه روی یک سطح کشیده می‌شوید. مانند یک فیگور دراز کشیده ، با حوادث کُشنده‌ای که می‌توانند در اطراف مواج شوند. این جمله از بودلر است: «کاناپه‌هایی عمیق به‌سان مقبره‌ها». تختخواب معمولاً مکانی است که شخص می‌تواند بدن خود را در آن پیدا کند، جسمی که فرد در زندگی پرمشغله فراموش کرده است، یکی دیگر بدن دیگری را در آنجا پیدا می‌کند. برعکس، کاناپه یک تخت یک نفره است. کاناپه رابطه‌ی جنسی را به حضور می‌خواند و در عین حال فقدان آن را به نمایش می‌گذارد. شاید بتوان گفت که کاناپه رخت‌کنی است که در آن شخص بدن خود را به آن می‌سپارد، جایی که بدن فعال را عریان می‌کند، جایی که بدن پنداری، یعنی تصویر خود را نیز رها می‌کند. پس از آن یک بدن سوم باقی می‌ماند، بدنی که لباس مندرس ماست، این ضایعاتی که سوژه همراه خود می‌کشد و برای او بسیار عزیز است.

اریک فاوِرو: کاناپه مهمتر از آنچه انتظار می‌رفت از کار درآمد…

ژاک آلن میلر: به عنوان یک قطعه از مبلمان، کاناپه مهم است، مانند سطل آشغال ساموئل بکت. چنین ایده‌ای، این پارادوکس را شامل می‌شود: شما باید بدن خود را به جلسه بیاورید و در عین حال باید آن را از تن خارج کنید. کاناپه یک ماشین است، یک گیوتین چندکاره، که بدن را قطع می‌کند، مهارت‌های حرکتی، توانایی کنش‌ورزی، قامت عمود و توانایی دیدن را از بدن می‌گیرد. کاناپه بدن رها شده، بدن شکسته و بدن ذبح‌شده را مادی می‌کند. دراز کشیدن روی کاناپه به معنای خالص بودن گفتار است، در حالی که فرد خود را به مثابه جسمی مبتلا به گفتار تجربه می‌کند، بدن نحیف مبتلا به بیماری کسی که صحبت می‌کند.

اریک فاوِرو: آینده کاناپه چه خواهد بود؟

ژاک آلن میلر: فناوری، در حال توسعه‌ی حالت‌های جدید حضور است. تماس بلادرنگِ از راه دور به امری عادی در طول قرن تبدیل شده است. خواه این تلفن باشد که هم‌اکنون قابل حمل است، خواه اینترنت و کنفرانس ویدیویی باشد. این جریان ادامه خواهد یافت، تکثیر خواهد شد، همه‌جاحاضر خواهد شد. اما آیا در نهایت حضور مجازی تأثیری اساسی در جلسه تحلیلی خواهد داشت؟ خیر. دیدن همدیگر و گفتگو با یکدیگر نیست که یک جلسه را تحلیلی می‌کند. در جلسه، دو نفر با هم هم‌گام می‌شوند، اما همانطور که در استفاده از کاناپه نشان دادیم، برای دیدن یکدیگر آنجا نیستند. هم-حضوری در گوشت و خون لازم است، فقط اگر برای ایجاد یک رابطه غیر جنسی باشد. اگر واقعیت را تخریب کنیم، پارادوکس از بین می‌رود. تمام حالت‌های حضور مجازی، حتی پیچیده‌ترین‌ها، علیه این تلوتلو می‌خورند.

به طور خلاصه کاناپه باقی خواهد ماند. هرچه حضور مجازی به امری معمول تبدیل شود، حضور واقعی نیز ارزشمندتر خواهد شد. در گذشته، برای اینکه توسط فروید تحلیل شوید نیاز بود که در وین یا لندن زندگی کنید. امروزه اما، شما می‌توانید در میلان یا حتی در بوینس‌آیرس زندگی کنید و در پاریس تحلیل شود، یا برعکس.

این مصاحبه با عنوان «Le divan» در liberation منتشر شده و در تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۹۹ توسط تیم تداعی ترجمه و در مجله‌ی روانکاوی تداعی منتشر شده است.

[۱] واژه‌ی «کلینیک» از «κλίνειν» آمده است که به معنی «کنار تخت» است و به تمرین یا آموزش پزشکی در بستر بیمار اشاره دارد.

این پست یک دیدگاه دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

Back To Top
×Close search
Search