تجدید نظر در همجنسگرایی
تجدید نظر در همجنسگرایی
این مقاله رابطهی رو به گسترش میان روانکاوی و همجنسگرایی را مورد بحث قرار میدهد، ده سال پس از آنکه انجمن روانکاوی امریکا یک سیاست عدم تبعیض در ارتباط با گرایش جنسی اتخاذ کرد. مقالهی حاضر سه بخش دارد: (۱) فرایند تغییر سیاست و از بین بردن بیعدالتی؛ (۲) روند سوگیری تحلیلی و بیمارانگاری همجنسگرایی پس از مرگ فروید، کشمکشها برای غلبه بر این انحرافات و درسهایی که میتوان از این تاریخ آموخت، و در نهایت (۳) جستجویی که در دههی پیشرو، برای درکی جدید از همجنسگرایی و همهی جوانب تمایلات جنسی خواهد بود.
این رویداد یادآور دهمین سالگرد تصمیم تاریخی انجمن روانکاوی امریکا برای خاتمه دادن به تبعیض علیه همجنسگرایان در سازمان ما و نهادهای وابسته به آن است. بنابراین تصمیم گرفتم دربارهی رابطهی اغلب خصمانه اما رو به تغییر میان همنجسگرایی و روانکاوی سخن بگویم.
این لحظه شخصاً برای من باور نکردنی است. این دعوت به سخنرانی برای شما در یک جلسه عمومی مستقیماً با چیزی در ارتباط است که تقریباً شصت سال است فکر میکردم باید به عنوان یک راز به دقت حفظ شود، مبادا زندگیام را، خانوادهام را و حرفهام را ویران کند. از قضا، دعوت شدنم به سخنرانی برای شما در این روز نتیجهی مستقیم فاش شدن همان راز است که پنج سال پیش اتفاق افتاد. برداشتن این گام خطیر خودشناسی، این آزادی و گشودگی را به من بخشیده که در تغییرات نفسگیری که با تجدیدنظر ما در مفاهیم همجنسگرایی و پذیرش کامل مردان و زنان همجنسگرا به عنوان کاندیدا و اعضای خودمان، در زندگی سازمانی ما رخ میدهد مشارکت کامل داشته باشم. همه ما به نوعی فرایند برونآیی (come out of the closet) را تجربه کردهایم. بعضی از ما از پستوهای شخصی ترس و شرم بیرون آمدهایم؛ در کنار اینکه به عنوان یک سازمان، همگی از پستوی بزرگ ترس و نادانی بیرون آمدیم – آن ترس و نادانی که ما را به انزوا کشیده بود، که ما را در تفکر انعطافناپذیر کرده بود و موجب نوعی بیگانههراسی در ما شده بود که تلاش داشتیم آن را کنترل کنیم. آن نادانی که موجب شده بود به هرکس که شبیه ما نبود مشکوک بودیم و پذیرش او ما را مجبور به تفکر خارج از چارچوب تنگ و سختگیرانهمان میکرد. اکنون زمان یک شروع جدید فرا رسیده است.
تجدید نظر در همجنسگرایی
این مقاله رابطهی رو به گسترش میان روانکاوی و همجنسگرایی را مورد بحث قرار میدهد، ده سال پس از آنکه انجمن روانکاوی امریکا یک سیاست عدم تبعیض در ارتباط با گرایش جنسی اتخاذ کرد. مقالهی حاضر سه بخش دارد: (۱) فرایند تغییر سیاست و از بین بردن بیعدالتی؛ (۲) روند سوگیری تحلیلی و بیمارانگاری همجنسگرایی پس از مرگ فروید، کشمکشها برای غلبه بر این انحرافات و درسهایی که میتوان از این تاریخ آموخت، و در نهایت (۳) جستجویی که در دههی پیشرو، برای درکی جدید از همجنسگرایی و همهی جوانب تمایلات جنسی خواهد بود.
این رویداد یادآور دهمین سالگرد تصمیم تاریخی انجمن روانکاوی امریکا برای خاتمه دادن به تبعیض علیه همجنسگرایان در سازمان ما و نهادهای وابسته به آن است. بنابراین تصمیم گرفتم دربارهی رابطهی اغلب خصمانه اما رو به تغییر میان همنجسگرایی و روانکاوی سخن بگویم.
این لحظه شخصاً برای من باور نکردنی است. این دعوت به سخنرانی برای شما در یک جلسه عمومی مستقیماً با چیزی در ارتباط است که تقریباً شصت سال است فکر میکردم باید به عنوان یک راز به دقت حفظ شود، مبادا زندگیام را، خانوادهام را و حرفهام را ویران کند. از قضا، دعوت شدنم به سخنرانی برای شما در این روز نتیجهی مستقیم فاش شدن همان راز است که پنج سال پیش اتفاق افتاد. برداشتن این گام خطیر خودشناسی، این آزادی و گشودگی را به من بخشیده که در تغییرات نفسگیری که با تجدیدنظر ما در مفاهیم همجنسگرایی و پذیرش کامل مردان و زنان همجنسگرا به عنوان کاندیدا و اعضای خودمان، در زندگی سازمانی ما رخ میدهد مشارکت کامل داشته باشم. همه ما به نوعی فرایند برونآیی (come out of the closet . . .