دوپارهسازی (Splitting) چیست؟
ملانی کلاین (۱۸۸۲ – ۱۹۶۰) رواندرمانگری اهل وین بود که گرایش عمیق انسانی برای دوپارهسازی[۱] را مطالعه میکرد. ما در سراسر زندگی، بهویژه در دوران کودکی، با ناکامی و ناامیدی مواجه میشویم. افرادی به ما آسیب میزنند و ناامیدمان میکنند که عمیقاً میل داریم بر آنها تکیه کنیم. این ناکامیها میتوانند حسی آنقدر غیرقابل تحمل داشته باشند که ما با دوپارهسازی مردم به صرفاً خوب و صرفاً بد، از خودمان دفاع میکنیم. ما شخصیتهای خاصی را تماماً سیاه میسازیم تا امید خالصمان دربارهی دیگران را حفظ کنیم. هر کس که ما را آزار میدهد شرور، و هر کس که ما را خشنود میسازد کامل است. واکنش درمانی به دوپارهسازی این است که ما را به آرامی به سمت آن چه با عنوان یکپارچگی[۲] شناخته میشود حرکت دهد. با کمک درمانگر، ما مشفقانه یاد میگیریم تا ببینیم چرا دوپارهسازی کردیم، اما بعد به شکلی آهسته و دردناک شروع به تصدیق واقعیت پیچیدهتری میکنیم. یکی از والدین میتواند از برخی جهات آزاردهنده و با این حال از جهاتی دیگر دوستداشتنی باشد؛ کسی میتواند ما را مورد انتقاد قرار دهد بدون این که پست یا احمق باشد؛ ما خودمان میتوانیم شکستهای واقعی فراوانی داشته باشیم و با این حال همچنان افراد خوبی باشیم. دوپارهسازی اغلب در زندگی رمانتیک مشاهده میشود، جایی که میتوانیم از شخصی به شخص دیگر حرکت کنیم، همواره عمیقاً عاشق شویم و بعد ناگهان وقتی عیب و نقصی را کشف میکنیم جدا شویم. درمان به ما یاد میدهد که ماهیت دوپهلوی همه، به ویژه خودمان را تحمل کنیم. ما میتوانیم اقرار کنیم که برخطا هستیم بدون این که بیش از حد احساس تحقیر شدن داشته باشیم. میتوانیم به درستی عذر بخواهیم و معذرتخواهی دیگران را بپذیریم. جهان به این شکل اندکی خاکستریتر میشود، اما همچنین بسیار قابل تحملتر است.
این مقاله با عنوان «Splitting» در سایت مدرسهی زندگی منتشر شده و توسط تیم تداعی ترجمه شده و در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۹۷ در بخش مدرسه روانکاوی وبسایت گروه روانکاوی تداعی منتشر شده است. |
[۱] Splitting
[۲] Integration