skip to Main Content
ریشه‌ها و علل روانکاوانه‌ی اهمال‌کاری

ریشه‌ها و علل روانکاوانه‌ی اهمال‌کاری

ریشه‌ها و علل روانکاوانه‌ی اهمال‌کاری

ریشه‌ها و علل روانکاوانه‌ی اهمال‌کاری

عنوان اصلی: THE NATURE OF PROCRASTINATION
انتشار در: مدرسه‌ی زندگی
تعداد کلمات: ۵۰۰ کلمه
تخمین زمان مطالعه: ۴ دقیقه
ترجمه: تیم ترجمه‌ی تداعی

ریشه‌ها و علل روانکاوانه‌ی اهمال‌کاری

ایده‌ی اصلی روانکاوی این است که مشکلات زندگی بزرگسالی اغلب ریشه‌های عمیقی در دوران کودکی دارند. ما ممکن است در سنین خردسالی برای کنار آمدن با چالش‌های بسیار جدی کودکی راه‌های عملی و احساسی برگزیده باشیم، راه‌هایی که در آن زمان و برای توانایی‌های ذهنی و عملی کودکی بسیار هم مفید بوده‌اند. اما مسئله آنجایی آغاز می‌شود که ما متمایل می‌شویم در زندگی بزرگسالی نیز به همان الگوهای احساسی کودکی پایبند باشیم، حتی زمانی که دیگر آنها واقعاً مورد نیاز نیستند و هزینه‌های روانی-عاطفی سنگینی هم روی دست‌مان می‌گذارند.

در مورد اهمال‌کاری و به‌تعویق انداختن کارها، روانکاوی روی انگیزهای پنهان و سودهای ثانویه‌ی اهمال‌کاری دست می‌گذارد. روانکاوی ممکن است سؤالی عجیب اما مفید بپرسد: چرا ممکن است یک کودک بخواهد تأخیر کند؟ چه سودی می‌برد؟ و با بسط بیشتر همین ایده درباره‌ی بزرگسالی، چرا نسخه‌ی بزرگسال این کودک ممکن است بخواهد با اهمال‌کاری دست به خرابکاری بزند؟ چه سود ثانویه‌ای در این به‌ظاهر خرابکاری وجود دارد؟

پاسخ این است که یک زمانی در کودکی، در به‌موقع انجام دادن کارها بایستی «احساس خطری» بوده باشد. در آن زمان، تر و فرز بودن و معطل نکردن شاید یک ریسک محسوب می‌شده است. شاید کودک در خانواده‌ای بوده که موفقیت در کارها به عنوان خودنمایی تلقی می‌شده. شاید یک خواهر یا برادر بزرگترِ رقیب بوده که آماده‌ی حمله به هر نشانه‌ای از برتری بوده است. ممکن است این کودک والدینی داشته که شکننده و رقابت‌جو بوده‌اند و از موفقیت فرزند خود احساس خطر می‌کرده‌اند یا والدین مضطربی داشته که با کوچک‌ترین نشانه‌ای از شکست وحشت می‌کرده‌اند. در چنین شرایطی، کودک ممکن است برای اجتناب از این خطرات تلاش کند که توانایی‌های خود را تخریب کند، ممکن است برای اینکه با رقابت برادر و خواهرش مواجه نشود، برای اینکه با شکنندگی والدینش روبرو نشود، برای اجتناب از اینکه مبادا با این رقابت ناگزیری که در آن گرفتار شده توجه آنها را از دست بدهد. ممکن است احساس کند متمرکز بودن و نمایش توانمندی‌های خود بسیار خطرناک است و از این‌رو تصمیم بگیرد که توانمندی‌هایش را متوقف کند یا عقب نگه دارد و پنهان کند.

روانکاوی به ما این نوید را می‌دهد که با آگاهی از این پویایی‌های کودکی، می‌توانیم خود را از تکرار گذشته رها کنیم. چه‌بسا خواهر و برادر بزرگتر رقیب ما اکنون در شهر یا کشور دیگری زندگی می‌کنند. چه‌بسا والدین رقابتی شکننده اکنون مرده باشند یا کهنسالی آنها را به والدینی منزوی و مهربان تبدیل کرده باشد. با فهمیدن این پویایی‌ها و ریشه‌ی این اهمال‌کاری‌ها دیگر نیازی نیست به مکانیزم‌های دفاعی در رابطه با تهدیداتی که دیگر وجود ندارند ادامه دهیم. ما می‌توانیم جرأت کنیم دست به کار شویم، وقت بگذاریم و موفق شویم، بدون ترس از اینکه دستاوردهای ما کسانی را که دوست‌شان داریم تهدید یا جریحه‌دار کند.

این مقاله بخش‌های کوتاهی از مقاله‌ای بلند با عنوان «THE NATURE AND CAUSES OF PROCRASTINATION» است که در وب‌سایت مدرسه‌ی زندگی منتشر شده و با جرح و تعدیل توسط تیم تداعی ترجمه شده و در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ در بخش مجله‌ی وب‌سایت گروه روانکاوی تداعی منتشر شده است.
0 کامنت

دیدگاهتان را بنویسید

Back To Top
×Close search
Search