چرا اخبار کذب سریعتر از اخبار واقعی پخش میشود؟
ما اخیراً متوجه شدیم که شرکتی به نام کمبریج آنالیتیکا[۱]، اطلاعات خصوصی را از دادههای فیسبوک جمعآوری و برای انتشار اطلاعات جعلی مورد استفاده قرار میدهد. گرچه ما تدریجاً به این ایده که دادههای شخصی ما برای اهداف تجاری و سیاسی استفاده میشوند عادت کردهایم، اما میزان استفاده از آنها علیه ما برای دستکاری سیاسی، هم ناخوشایند و هم هراسآور است. میلیونها نفر از ما به لحاظ روانشناختی دستکاری شدند تا بر نتایج انتخابات ریاستجمهوری ما [آمریکا] اعمال نفوذ شود. به علاوه این خبر در پرتوی گزارشی از M.I.T. دانشکده مدیریت اسلوان نگرانکنندهتر نیز میگردد، که متوجه شد «اخبار کذب» به طور قابلتوجهی سریعتر از اخبار واقعی در سراسر رسانههای اجتماعی پخش میشوند.
چرا اخبار کذب به این اندازه سریع پخش میشود؟
شاید داستانهای ساختگی صرفا ما را سرگرم میکنند. آنها مانند شایعات معمولاً تحریککننده و احساساتبرانگیز هستند، و بسیاری از مواقع تبهکار آشکاری را به تصویر میکشند که میتوان تمام تقصیرها را به گردن او انداخت. گاهی اوقات، اخبار کذب فقط مسخره و طنزآمیز هستند. اما قضیه عمیقتر از این حرفهاست. برانگیختن اخبار کذب، میل به خلاصی از مشکلات زندگی واقعی ما را ارضا میکند.
بیش از ۱۰۰ سال پیش، بنیانگذار روانکاوی، زیگموند فروید، متوجه شد که خواستهها و امیال قدرتمند شخصی (اصل لذت) و قواعد دنیایی که در آن زندگی میکنیم (اصل واقعیت) در تعارض مداومی هستند. به عبارت دیگر، خواست و آرزوی انسانی ما لزوماً با آن چه واقعیت در چنته دارد همخوان نیست. آشتی دادن آرزوهایمان با واقعیت زندگی ما کار میبرد. در واقع، بخش زیادی از بزرگ شدن چالش برقراری تعادل میان این دو جنبه از حیات هیجانی است. ما در زمان کودکی شروع به پروراندن ارادهی خودمان میکنیم، و اغلب خواستههای ما قشقرقهای آشنا و مشابهی به پا میکنند، اما همانطور که بالغ میشویم از استبداد پرتوقع این خلق و خوهای آرزومندانه نیز رهایی مییابیم. با این حال، مهم نیست که چقدر بزرگ و بالغ هستیم، ما هرگز تکانش محرک خواست و لذتجویی را از دست نمیدهیم. این تکانش هم موتور و هم چاشنی حیات انسان است!
رسانههای اجتماعی و اصل لذت
حوزهی اجتماعی ما از این آرزوی شخصیمان مستثنی نیست، کاملاً برعکس. در دههی گذشته، رسانههای اجتماعی به مکان بسیار مهمی تبدیل شدهاند که در آن به دنبال روابط انسانی میرویم. ما خودمان را وارد آن میکنیم. به میل و رغبت و ناهشیار اطلاعاتی را دربارهی خودمان فاش میکنیم، از جمله بیان ناخواستهی آنچه دوست داریم و آنچه میخواهیم – به عبارت دیگر، خواستههای ما.
برانگیختن اخبار کذب، میل به خلاصی از مشکلات زندگی واقعی ما را ارضا میکند.
رسانههای اجتماعی هم به واسطهای برای نمایش دادن زندگی زیستهی ما و هم به مکانی برای حواسپرتی لذتبخش از واقعیات کمتر رضایتبخش خود تبدیل شدهاند. FOMO۲، یا «ترس از جا ماندن»، عبارتی است که احساس واقعی اضطرابی را توصیف میکند که برخواسته از این تصور است که شبکهی اجتماعی ما، بدون خودمان، در حال تفریح و سرگرمی است (حس اینکه اگر در آنجا نباشیم اتفاقات خوبی را که در آن میافتد را از دست دادهایم). برای ما نامعمول نیست که با حسادت به عکسهای سفر و ماجراهای دوستمان نگاه کنیم. شاید حتی این عکسها را برای برانگیختن حسادت دوستان و خانوادهمان پست کنیم؟
واقعیت و داستان احتیاطی اخبار کذب
در حالی که خانههای عبادت مذهبی، مدرسه، کار و سراهای محله همچنان مهمترین مراکز آجری و سیمانی اجتماع برای جمع شدن و محلی و اشتراک اخبار همچنان پابرجا هستند، رسانههای اجتماعی ثابت کردهاند که سرعت و نفوذ بینظیری دارند. و با لذتی که اخبار کذب در ترکیب با اتصال به شبکههای اجتماعی به همراه دارند، اغلب مانند ویروس گسترش مییابند.
با این حال، ما مشکوک نبودیم که کارکنان سیاسی و شرکتهای داده، اطلاعات شخصی ما را با قصد ویرانگر به راه اندختن یک جنگ فرهنگی سیاسی سرقت خواهند کرد. کمبریج آنالیتیکا خواستهها و واقعیتهای ما که به صورت آنلاین به اشتراک گذاشته میشوند را گرفت و از طریق فرایند نمایهبندی رواننموداری[۳] طبقهبندی کرد. آنها تشخیص دادند که چه چیزی ما را به حرکت درمیآورد و به ما انگیزه میبخشد، و آن را به بالاترین پیشنهاد دهنده فروختند. این اطلاعات برای خلق اخبار ساختگی مورد استفاده قرار گرفت، که بر اساس آن اطلاعاتی ساخته شدند تا ما را غلغلک بدهند. آنها عمداً اخبار کذبی را ارائه کردند که طراحی شده بودند تا ما را به قلاب نظریههای توطئه بیندازند. به این ترتیب، خصوصیات روانشناختی فردی ما گردونه را به امر اجتماعی انداختند، و واقعیت مشترک ما «آلوده» میشود.
سپس پدیدهی اخبار کذب داستانی احتیاطی را تدارک میبیند. ما کشف کردهایم که این فعالیت انسانی قابل فهم برای به اشتراک گذاشتن واقعیتها و امیالمان در اینترنت، در برابر بهرهبرداری آسیبپذیر میشود. به همین دلیل، بر ما واجب میشود که بیشتر راجع به این بدانیم که چرا اخبار کذب پیش از این که آنها را به اشتراک بگذاریم برایمان جذاب هستند. ما همچنین باید انتظار پاسخگویی از کسانی را داشته باشیم که از دادههای ما محافظت میکنند و کسانی را محکوم کنیم که رسانه را با خرابکاری سیاسی در فضای اجتماعی مشترک ما فاسد میکنند.
در نهایت، ما باید مسئولیتهای اصلی واقعیتمان را به خودمان یادآوری کنیم. صفحهی نمایش اینترنتی در مقابل هر یک از ما، دروازهی مشترکی است. ما فقط مخاطبان یکدیگر نیستیم، بلکه حافظان و نگهبانان جامعهای مشترک هستیم. آرزوهای ما همان قدر برایمان مهم هستند که اخلاقیات و واقعیات زندگی ما.
این مقاله با عنوان «Why Does Fake News Spread Faster than Real News» در Psychology Today منتشر شده و توسط تیم تداعی ترجمه و در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۳۹۷ در بخش مقالات عمومی وبسایت گروه روانکاوی تداعی منتشر شده است. |
[۱] Cambridge Analtica
[۳] Psychographic