skip to Main Content
شخصیت‌های وسواسی-جبری

شخصیت‌های وسواسی-جبری

شخصیت‌های وسواسی-جبری

شخصیت‌های وسواسی-جبری

عنوان اصلی: Obsessive–Compulsive Personalities
نویسنده: ویـتّوریـو لینـجـیـاردی و نانسی مک‌ویلیامز
انتشار در: ویراست دوم راهنمای تشخیصی روان‌پویشی
تاریخ انتشار: ۲۰۱۷
تعداد کلمات: ۱۰۳۵
تخمین زمان مطالعه: ۷ دقیقه
ترجمه: گروه روانکاوی تداعی

شخصیت‌های وسواسی-جبری

افراد مبتلا به شخصیت وسواسی-جبری از نظر عاطفی محدود و مقید به قواعد و چارچوب‌ها هستند. آن‌ها ترجیح می‌دهند به گونه‌ای عمل کنند که گویی احساسات هیچ اهمیتی ندارند و از طریق انعطاف‌ناپذیری، تقید به چهارچوب‌ و عقلانی‌سازی افراطی، در برابر احساسات و تمایلات تهدیدآمیز، دفاع می‌کنند. این افراد تمایل دارند بیش از حد به قوانین، رویه‌ها، نظم، سازماندهی، برنامه‌ها و غیره اهمیت دهند و ممکن است به کار و «بهره‌وری» تا جایی که به تفریح و روابطشان آسیب بزند، بیش از حد وفادار باشند. آن‌ها برای دفاع از خود به روشنفکرنمایی تکیه می‌کنند و تمایل دارند خود را منطقی و عقلانی و بدون تأثیر احساسات ببینند. اگر از آن‌ها پرسیده شود که چه احساسی دارند، به احتمال زیاد، آنچه فکر می‌کنند را توصیف خواهند کرد. آن‌ها تمایل دارند به صورت انتزاعی فکر کنند یا روی جزئیات بیش از حد تمرکز کنند. در زیر پوسته‌ی «منظم» و مقید، آن‌ها دغدغه‌ی کنترل را دارند و درگیر یک کشمکش ناخودآگاه بین احساس تسلیم در برابر خواسته‌های دیگران (که خشم و شرمندگی را برمی‌انگیزد) و یا طغیان و سرپیچی از آن‌ها (که اضطراب و ترس از تلافی را برمی‌انگیزد) گرفتار شده‌اند. انعطاف‌ناپذیری، نظم و روشنفکرنمایی، دفاعی در برابر آگاهی از این کشمکش درونی و احساساتی است که آن را همراهی می‌کند.

[restrict]

موضوع محوری در روان‌شناسی وسواسی-جبری، مقاومت در برابر احساس «بی‌کنترلی» است. این مسئله ممکن است از چالش‌های اولیه با مراقبین و یا شخصیت‌های اقتدارگرا در دوران کودکی نشأت بگیرد. فروید (۱۹۱۳) تحت تأثیر شباهت‌های رفتار لجبازانه، وسواسی و احتکارگونه‌ی بزرگسال وسواسی-جبری با واکنش مقاومت‌آمیز کودک در برابر آموزش دستشویی قرار گرفت. جهشی که نظر معاصران او را جلب کرد و کلمه‌ی «مَقعدی» را به عنوان توصیف‌گر این وضعیت روان‌شناختی به ما داد. او تمایل به این سبک شخصیتی را با سطوح بالای پرخاشگری ذاتی مرتبط دانست که می‌تواند آموزش دستشویی را به چالش بکشد، اما همچنین می‌تواند هر موقعیتی که از کودک نیازمند کنترل بر تکانه‌ها و خواسته‌ها (غذا خوردن، تمایلات جنسی، فرمانبرداری کلی) باشد را تشدید کند. والدینی با تمایلات کنترل‌گری ممکن است در شکل‌گیری این الگوی شخصیتی و ویژگی‌های متعارض آن، یعنی بخشش در برابر دریغ کردن، سخاوتمندی در برابر خودخواهی و تسلیم در برابر سرکشی و طغیان نقش داشته باشند.

افرادی با شخصیت وسواسی-جبری، که رایش (۱۹۳۳/۱۹۷۲) به صورت تحریک‌آمیزی آن‌ها را «ماشین‌های زنده» توصیف کرده است، به نظر می‌رسد با مراقبینی که از آن‌ها انتظار داشتند بیشتر از سن‌شان بالغ رفتار کنند، همانندسازی کرده‌اند. آن‌ها ابراز اکثر احساسات را «کودکانه» تلقی می‌کنند، بیش از حد به عقلانیت بها می‌دهند و زمانی که احساس می‌کنند رفتار کودکانه‌ای داشته‌اند، احساس تحقیر می‌کنند. تنها زمانی که یک احساس از نظر منطقی قابل دفاع یا اخلاقی توجیه‌پذیر باشد –برای مثال، خشم برحق– آن را قابل قبول می‌دانند.

پژوهش‌های روانکاوانه (فیشر و گرینبرگ، ۱۹۸۵؛ سولزمن، ۱۹۸۰؛ شاپیرو، ۱۹۶۵) نشان می‌دهد که افراد با سبک‌های شخصیتی وسواسی-جبری از ازکنترل خارج شدن تمایلات خود به ویژه تمایلات پرخاشگرانه هراس دارند. اکثر افکار وسواسی و رفتارهای جبری، تلاش‌هایی برای خنثی کردن یا مقابله با تمایلات به تخریب‌گری، حرص و بی‌نظمی هستند. از آنجایی که احساس گناه ناشی از آرزوهای غیرقابل قبول شدید است، وجدان یک فرد وسواسی-جبری به طور افراطی سخت‌گیر و تنبیه‌کننده است. خودانتقادی شدید است؛ چنین افرادی خود و دیگران را با معیارهای ایده‌آل می‌سنجند. آن‌ها به معنای تحت‌اللفظی از قوانین پیروی می‌کنند، در جزئیات گم می‌شوند و تصمیم‌گیری را به تعویق می‌اندازند زیرا می‌خواهند بهترین تصمیم را بگیرند. وجدان‌کاری آن‌ها بی‌نقص است، اما ممکن است در آرامش، شوخی و صمیمیت دچار مشکل شوند.

اگرچه صفات وسواسی و جبری مشغله‌های ناخودآگاه مشابهی را نشان می‌دهند و به همین دلیل با هم ظاهر می‌شوند، اما برخی افراد ویژگی‌های وسواسی را با وسواس کم و برخی دیگر ویژگی‌های جبری را با وسواس کم نشان می‌دهند.

افراد وسواسی به طور مداوم در ذهن خود هستند: فکر می‌کنند، استدلال می‌کنند، قضاوت می‌کنند و به طور مداوم همه جوانب یک مسئله را بررسی می‌کنند. عزت نفس آنها ممکن است به تفکر وابسته باشد. در مقابل، افراد جبری به طور مداوم انجام می‌دهند و لغو می‌کنند: تمیز می‌کنند، جمع‌آوری می‌کنند و به دنبال کمال هستند. عزت نفس آنها به انجام کارها بستگی دارد.

بیماران وسواسی تمایل به تفکر عمیق و نشخوار ذهنی دارند. آنها ممکن است درگیر افکار وسواسی شوند و در جزئیات غرق شوند. در حالی که افراد جبری تمایل به مشغله‌ی زیاد، وسواس و کمال‌گرایی دارند. آنها ممکن است به طور وسواس‌گونه‌ای بر نظم و ترتیب، جزئیات و کارایی تمرکز کنند.

این تمایز بین «تفکر» و «عمل» در افراد با شخصیت وسواسی-جبری، ریشه در ترس آنها از احساسات و تمایلاتشان دارد. آنها از غرق شدن در احساسات یا از دست دادن کنترل بر تکانه‌های خود می‌ترسند. در نتیجه، آنها به طور وسواس‌گونه‌ای بر افکار یا اعمال خود تمرکز می‌کنند تا از تجربه احساسات یا تمایلات ناخواسته اجتناب کنند.

در خلال درمان، فرد با شخصیت وسواسی-جبری ممکن است علناً با درمانگر همکاری کند اما به طور پنهانی در برابر تلاش‌های او برای کاوش در دنیای عاطفی بیمار مقاومت کند. بیمار ممکن است با مخالفت‌های ظریف، مانند تأخیر در جلسات، فراموش کردن پرداخت هزینه و یا شروع پاسخ‌های خود به صحبت‌های درمانگر با عبارت «بله، اما…» ناخودآگاه مخالفت خود را ابراز نماید. این فرد ممکن است حرف درمانگر را قطع کرده و بیش از حد صحبت کند. از دیدگاه درمانگر، رابطه درمانی ممکن است به طور ظریف (یا نه چندان ظریف) مانند یک کشمکش دائمی قدرت به نظر برسد. با اصرار بیمار بر بحث‌های مغلطه‌آمیز به جای تعامل عاطفی اصیل، درمانگر ممکن است بی‌صبر و عصبانی شود.

درمان مؤثر مستلزم کاوش مداوم و صبورانه‌ی جنبه‌هایی از شخصیت است که افراد با شخصیت وسواسی-جبری معمولاً انرژی هنگفتی صرف سرکوب آن‌ها می‌کنند.

خصائص کلیدی:

الگوهای بنیادی-رشدی مرکزی: پرخاشگری احتمالی، تحریک‌پذیری، نظم‌گرایی

تنش/دغدغه مرکزی: تسلیم در برابر یا طغیان علیه اقتدار کنترل‌کننده

احساسات مرکزی: خشم، گناه، شرم، ترس

باور آسیب‌زای غالب درباره خود: «اکثر احساسات خطرناک هستند و باید کنترل شوند».

باور آسیب‌زای غالب درباره دیگران: «دیگران به اندازه من دقیق و کنترل‌گر نیستند، بنابراین من باید اعمال آنها را کنترل کنم و از کنترل شدن توسط آنها مقاومت کنم».

مکانیسم‌های دفاعی اصلی: انزوای عاطفی، واکنش وارونه، عقلانی‌سازی، موعظه، ابطال

این مقاله با عنوان «Obsessive–Compulsive Personalities» در ویراست دوم راهنمای تشخیصی روان‌پویشی منتشر شده و توسط تیم تداعی ترجمه و در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۳ در بخش آموزش وب‌سایت گروه روانکاوی تداعی منتشر شده است.
[/restrict]
0 کامنت

دیدگاهتان را بنویسید

Back To Top
×Close search
Search