نظریهی فرویدی رویا | سر کلاس با دان کاروت | ویدئو
دان کاروت در ویدئوی «نظریهی فرویدی رؤیا» به فرمولبندی فروید از تعبیر و تفسیر خواب میپردازد. تراکم، جابجایی، بازنمایی منعطف، نمادگرایی، و بازبینی ثانویه، پنج مؤلفه از کار رؤیا و پنج قانون ذهن ناهشیار هستند که کاروت نشان میدهد که این عناصر چگونه در تعبیر رویای مراجعان به کار میرود.
این ویدئو ذیل مجموعه ویدئوهای آموزشی «سر کلاس با دان کاروِت» است و با عنوان اصلی «فروید و فراسوی او» در کانال یوتیوب دان کاروت منتشر شده و ما ترجمه و زیرنویس کردهایم.
پینوشت یک: ویدئو در کانال یوتوب تداعی بارگذاری شده است و بنابراین نیاز دارید که با فیلترشکن آن را مشاهده کنید و اگر ویپیان شما روشن نباشد، شما ویدئو را در این زیر مشاهده نخواهید کرد. اگر تمایل داشتید کانال یوتوب تداعی را نیز سابسکرایب کنید.
بخشهایی از اسکریپت ویدئوی نظریهی فرویدی رؤیا:پیش از هر چیز، مهم است به این نکته اشاره کرد که در کار اولیه او، یعنی «تعبیر رؤیاها» که در سال ۱۹۰۰ به نگارش درآمد، فروید در کار اولیه خود، ناهشیار را قانونمند توصیف میکند. او قوانین حاکم بر آن را کشف میکند تراکم، جابجایی، بازنمایی منعطف، نمادگرایی، و بازبینی ثانویه، پنج مؤلفه از کار رؤیا و پنج قانون ذهن ناهشیار هستند. پس ذهن ناهشیار تابع قانون و قاعده است. میتوانید هنرمندی را تصور کنید که میخواهد خود را در آن غرق کند تا نوعی سازماندهی خلاق یا اصل خلاقانه را از دل آن بیرون بیاورد. فروید بعداً گرایش خود نسبت به ناهشیار را تغییر داد. در سال ۱۹۲۳، او به جای اینکه اینها را تابع این سازوکارهای قانونمند توصیف کند همچون یک آشوب توصیفش میکند، شبیه به دیگی با هیجانات جوشان همچون دیگی که ساحرهها در آن قورباغه میاندازند و به هم میزنند مارها، حیوانات، حشرات در آن میجوشند. پس در سال ۱۹۲۳ ناهشیار محتوی دیگ جوشان آشفته و تهدید کنندهای است که ساحرهها آن را میجوشانند. منظورم این است که فروید جوان احساس کرد که جامعه سرکوبکننده است، او میخواست از این سختگیری بکاهد، به ویژه در قبال سکسوالیته. بعدها فروید مؤخر که ناهشیار را همچون معجون ساحرهها میدید، نگرش محافظهکارانهتری را بسط میدهد چراکه ما به قانون اجتماعی نیاز داریم، ما به سوپر ایگو نیاز داریم تا نیروهای آشوبگر ناهشیار را مهار کرده و دور بداریم. نیروهایی که اکنون او به بربریت نسبت میدهد او حالا از روکش نازک تمدن سخن میگوید، که در زیر آن، رانههای بربر سکس و تخاصم وجود دارند. به نظرم نامعمول نیست که مردان جوان تندرو باشند و مردان مسنتر محافظهکار شوند. این قطعاً دربارهی فروید صدق میکند، ولی در این فرایند او برداشت خود از ذهن ناهشیار را از یک چیز خلاق نظاممند به یک چیز آشوبناک تغییر داد. در متون روانکاوی به این تغییر بزرگ در گرایش فروید نسبت به ذهن ناهشیار توجه کافی نشده است. |