تروما (Trauma) چیست؟
کلمهی « تروما »[۱] در زبان یونان باستان به معنای جراحت فیزیکی است. رواندرمانی حول این ایده بنا میشود که دوران کودکی همواره شامل میزان اجتنابناپذیری از جراحت هیجانی است. اصلاً نیازی نیست که اتفاق مشخصاً ناخوشایندی برای ما رخ داده باشد تا در نهایت به طرقی تروماتایز شویم که به شانس ما برای یافتن رضایت در دوران بزرگسالی آسیب برسد. کودکان خردسال، پیرامون چیزهای بسیار معمولی عمیقاً آسیبپذیر هستند: والدین با هم مشاجره میکنند یا اندکی بیتوجه هستند؛ وحشتناکتر زمانی که عصبانی شوند؛ در این مواقع کودک میتواند ترس شدیدی از رها شدن و درماندگی تجربه کند – حتی وقتی به لحاظ عینی در امان است. والدین بدون این که هیولا باشند، ممکن است شدیداً سختگیر یا بیش حمایتگر، نسبتاً تحقیرکننده یا کمی بیعلاقه باشند. این تجارب بسیار معمولی مدتها پیش از آن که بتوانند پردازش یا به درستی درک شوند روی میدهند و به همین سبب است که میتوانند موجب تحریف یا آسیب به «خود[۲]» نابالغ و شکنندهی کودک شوند. فروید در کتاب مبانی روانکاوی[۳]، ترومای کودکی را به عنوان «ناتوانی از مواجهه با چالشهای هیجانی اولیه که شخص بعداً میتواند با حداکثر راحتی تاب آورد» تعریف میکند. به عبارت دیگر، به هیچ وجه لزومی ندارد که تروما برای «خود» بزرگسال ما بد به نظر برسد تا تأثیر شدید و ماندگاری بر رشد ما داشته باشد. بلوغ یعنی شناختن تروماهای خودمان، پیش از آن که این تروماها قادر باشند بیش از این زندگی بزرگسالی ما را خراب کنند.
این مقاله با عنوان «Trauma» در سایت مدرسهی زندگی منتشر شده و توسط تیم تداعی ترجمه شده و در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۹۷ در بخش مدرسه روانکاوی وبسایت گروه روانکاوی تداعی منتشر شده است. |
[۱] Trauma
[۲] self
[۳] Outline of Psychoanalysis