در باب تحمیق (گس لایتینگ)
در باب تحمیق (گس لایتینگ)
بدشانسی است اگر با افرادی ملاقات کنیم که میخواهند ما اشتباه کنیم تا ما را تحقیر کنند و از ما سوءاستفاده کنند، اما این در برابر مواجهه با افرادی که همهی این کارها را با ما انجام میدهند، در حالی که ماهرانه تظاهر میکنند که اینطور نیستند چیزی نیست. آن مداخلهگران چیرهدستی که بیگناه به نظر میرسند در عین حال که در اعماق وجودشان عمیقاً فریبکار هستند. این افراد نه تنها به ما آسیب میرسانند، بلکه اثر عمیقتری هم دارند: آنها درک ما از خودمان را مختل میکنند و اعتماد پایهای ما را سلب میکنند و منجر به این میشوند که در طول مسیر، برای مدتی قضاوت ذهنیمان را از دست بدهیم.
هر چقدر هم که ما در مراقبت از خودمان در برابر متخاصمان خوب عمل کنیم، بسیاری از ما برای شناسایی متخاصمانی که وارد رابطهی صمیمانه با ما میشوند، آمادگی نداریم. ما میتوانیم از خودمان در برابر بدنیتهایی که در آفیس کارمان با آنها مواجه میشویم از خودمان مراقبت کنیم، چه که انتظار چنین تخاصمی را در دفتر کارمان داریم، اما اتاق خواب مانند یک پناهگاه امن است که مراقبت ما از خودمان در آن بسیار پایین است. با این حال، این بدان معنا نیست که برخی وجوه بسیار تاریک نمیتوانند در آنجا آشکار شوند.
ممکن است با افرادی مواجه شویم که در اوایل زندگیشان به قدری آسیب دیدهاند که خود را متعهد کردهاند از هرکسی که خیلی به آنها نزدیک میشود انتقام بگیرند. آنها ممکن است نیمهخودآگاه به دنبال دفع پنهانی شریک زندگیشان باشند، که میتواند حاصل خشم علیه والدین مرده یا افسرده باشد، یا ممکن است بخواهند یک خواهر یا برادر قلدر را تنبیه کنند یا خود را از احساس آسیبپذیری غیرقابل تحملی که در اثر یک رویداد آسیبزای اولیه ایجاد شده رها کنند.
چرا ما (گاهی) امیدواریم افرادی که دوستشان داریم بمیرند؟ اینجا بخوانید. |
از چنین احتمالات تاریکی بهندرت با عبارات مناسب صحبت میشود. ارجاعات رایج زیادی به «روانیها» و «دیوانهها» وجود دارد، اما تحلیلهای صبورانهی کمتری در مورد این وجود دارد که در زیر لبخندها و مهرورزیها، چگونه میتوان اذهان دیگران را مخدوش کرد و چه اشتیاق گسترده برای انتقام ممکن است پشت اخلاق خوب پنهان شده باشد.
وقتی ما با مشکلات روبرو میشویم، دو توضیح داریم که باید به آن بازگردیم: اول اینکه به خودمان شک کنیم. دوم این است که بدانیم چگونه ممکن است فرد دیگر بیمار باشد. اگر تقریباً همیشه اولی را انتخاب میکنیم، به این دلیل است که نپذیرفتن طرف خودمان چقدر آشنا و اطمینانبخش است. برای ما بسیار سادهتر است که فکر کنیم (همانطور که آنها به سرعت به ما میگویند) به طور غیرمنطقی مستعد عصبانیت، هیجان بیش از حد، «دیوانگی» و شکایتهای بیدلیل هستیم، نه اینکه عمیقاً در رابطه با یک روح بیرحم باشیم.
چرا افراد در روابط تدافعی میشوند؟ اینجا بخوانید. |
متأسفانه کسانی که در عشق بزرگسالی بیشتر مستعد گس لایت هستند، همان افرادی هستند که ممکن است توسط والدین خودشان گس لایت شده باشند. این ایده جالبتوجه به نظر میرسد، اما والدین نیز میتوانند در تطهیر کردن سابقهی خود ماهر باشند و اصرار به مهربانی داشته باشند؛ در حالی که همزمان خصومت زیادی را برای کودک کاملاً گیج خود به خرج دهند.
غفلت عاطفی چیست؟ اینجا بخوانید. |
با وجود چندین دهه آموزش در مورد شک و تردید به خود (در رابطه با چنین والدینی)، ممکن است نیاز به انجام یک کار قابل توجه داشته باشیم: اعتماد به تجربهی ناراحتکنندهی خودمان در رابطه با افرادی که فکر میکنیم افراد خوبی هستند و با ما رفتار خوبی دارند. موضوع این نیست که آنها به ما میگویند ما را دوست دارند یا نه، بلکه موضوع این است که ما چگونه در کنار آنها احساس آرامش میکنیم.
آیا باید یک عمر زندگی همراه با حس بد را تحمل کرد؟ اینجا بخوانید. |
ممکن است مجبور باشیم بپذیریم که دنیا پر از افراد ناامنی است که از نظر چشمان آموزش ندیدهی ما کاملاً ایمن به نظر میرسند. ممکن است لازم باشد در مورد خودمان کمی مهربانتر باشیم و تمام بیکفایتیها را به خودمان نسبت ندهیم و در عین حال به برخی از شخصیتهای بهظاهر شیرین زندگیمان که با صداقت زیاد ادعا میکنند ما را دوست دارند، بدبین باشیم.
مقالهی «علیه خودانتقادگری» را اینجا بخوانید. |
این مقاله با عنوان «ON GASLIGHTING» در وبسایت مدرسهی زندگی منتشر شده و توسط تیم تداعی ترجمه و در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ در بخش مجله وبسایت گروه روانکاوی تداعی منتشر شده است. |
اصطلاح «گسلایتینگ» از کجا وام گرفته شده است؟اصطلاح گس لایت (gaslight) یا چراغ گازی در فارسی (در ادبیات عامه به آن روشنایی گازی میگوییم که در دهههای گذشته به هنگام قطع برق در خانهها از آن استفاده میشد) از نمایشنامهای به همین نام از پاتریک همیلتون برگرفته شده است که در سال ۱۹۳۸ به نگارش درآمده است. بعدها فیلمی با همین نام و از روی همین نمایشنامه توسط جرج کیوکر ساخته شد که به فراگیر شدن این ایده کمک کرد. فیلم دربارهی رابطه زن و شوهری است که در آن، شوهر تلاش میکند با دستکاری و اعمال تغییرات ظریف در محیط اطراف زن، از جمله کم کردن آرام و پیوستهی شعله چراغ گازی و سپس انکار آن، همسرش را وادار کند که فکر کند در حال از دست دادن مشاعرش است. او نه تنها محیط او را به هم میزند و او را به این باور میرساند که دیوانه شده، بلکه او را مورد آزار قرار میدهد و از این طریق او را تحت کنترل درمیآورد و ارتباط زن را با خانواده و دوستانش قطع میکند. در نتیجه، زن شروع به بازبینی احساسات، ادراکات و خاطراتش میکند. علاوه بر این، او احساس خشم، تکانش و حساسیت غیرقابل کنترلی میکند که در واقع هدف گس لایت همین است، همین که اُبژهی مورد نظر را بیقرار و نامطمئن کند، تا متوجه این نشود که چه چیزی درست است و چه چیزی نادرست. |
گس لایتینگ در زبان تخصصی روانکاویدر زبان روانکاوی چنین دینامیکهایی با «همانندسازی فرافکنانه» قابل تبیین هستند. در همانندسازی فرافکنانه، فرد یک بخشی از خود را روی دیگری فرافکنی میکند و بعد به دیگری تحمیل میکند تا چیزی که او فرافکنده را درونفکنی کند و با آن همانندسازی کنند. در واقع بخشی از یک نفر، با این مکانیزم روی دیگری فرافکنده میشود و در حین این فرافکنی دیگری تحت این تحمیل قرار میگیرد تا موضوع فرافکنی شده روی او را بخشی از خودش و هویتش بداند و با آن همانندسازی کند. همانندسازی فرافکنانه در دیدگاه تخصصی ضرورتاً آسیبشناختی نیست و بخشی طبیعی از فرایند رشد در اوایل کودکی است. همینطور همانندسازی فرافکنانه بخشی طبیعی در هر رابطهای است، در واقع هر رابطهای در دل خود همانندسازی فرافکنانه دارد، منتها چیزی که آن را قابل تأمل میکند، محتوا و شدت آن است. برای فهم مفصل همانندسازی فرافکنانه، این مقالهی تخصصی از تامس آگدن را مطالعه کنید. |