نظریهی رویاهای بیون
نظریه رویاهای بیون
زمانی گفته میشد که انسان به دلیل سوءهاضمه کابوس میبیند و به همین دلیل با حالت پنیک بیدار میشود. نسخهی من این است: بیمار خفته، دچار پنیک شده و از خواب میپرد؛ به این خاطر که نمیتواند کابوس ببیند، نمیتواند از خواب بیدار شود یا به خواب برود؛ او از آن زمان دچار سوءهاضمهی روانی بوده است (Bion، ۱۹۶۲، ص.۸).
عدم عملکرد آلفا به این معنی است که بیمار نمیتواند رویا ببیند و بنابراین نمیتواند بخوابد. همانطور که عملکرد آلفا، دریافتهای[۱] حسی تجربهی هیجانی را برای آگاهی و اندیشهی رویا قابل دسترس میسازد، بیماری که نمیتواند رویا ببیند، نمیتواند به خواب رود و نمیتواند بیدار شود (Bion، ۱۹۶۲، ص. ۶-۷).
در نگاه اول، این گزیدهها از کتاب نخست بیون به نام «یادگیری از تجربه» (۱۹۶۲) برای خواننده مضحک و مبهم به نظر میرسد. منظورش چیست که کسی که نمیتواند کابوس ببیند، بنابراین نمیتواند بخوابد یا بیدار شود؟ آیا این گزارهها در مورد ماهیت رویاها و رویا دیدن را باید جدی گرفت، یا این که قرار است معما، یا حتی بازی موذیانهای با کلمات به سبک لویس کارول[۲] باشند، به عنوان مثال نوشتهاش در:
چسور: به نظر میرسد که شما از چنگالهای بدخو و تبهکار چیزی فرار کردید.
آلیس: اما من هنوز دارم رویا میبینم!
نظریه رویاهای بیون
زمانی گفته میشد که انسان به دلیل سوءهاضمه کابوس میبیند و به همین دلیل با حالت پنیک بیدار میشود. نسخهی من این است: بیمار خفته، دچار پنیک شده و از خواب میپرد؛ به این خاطر که نمیتواند کابوس ببیند، نمیتواند از خواب بیدار شود یا به خواب برود؛ او از آن زمان دچار سوءهاضمهی روانی بوده است (Bion، ۱۹۶۲، ص.۸).
عدم عملکرد آلفا به این معنی است که بیمار نمیتواند رویا ببیند و بنابراین نمیتواند بخوابد. همانطور که عملکرد آلفا، دریافتهای[۱] حسی تجربهی هیجانی را برای آگاهی و اندیشهی رویا قابل دسترس میسازد، بیماری که نمیتواند رویا ببیند، نمیتواند به خواب رود و نمیتواند بیدار شود (Bion، ۱۹۶۲، ص. ۶-۷).
در نگاه اول، این گزیدهها از کتاب نخست بیون به نام «یادگیری از تجربه» (۱۹۶۲) برای خواننده مضحک و مبهم به نظر میرسد. منظورش چیست که کسی که نمیتواند کابوس ببیند، بنابراین نمیتواند بخوابد یا بیدار شود؟ آیا این گزارهها در مورد ماهیت رویاها و رویا دیدن را باید جدی گرفت، یا این که قرار است معما، یا حتی بازی موذیانهای با کلمات به سبک لویس کارول[۲] باشند، به عنوان مثال نوشتهاش در:
چسور: به نظر میرسد که شما از چنگالهای بدخو و تبهکار چیزی فرار کردید.
آلیس: اما من هنوز دارم رویا میبینم!