حکایت حس تنهایی | ملانی کلاین

حکایت حس تنهایی | ملانی کلاین

• ۲۶ خرداد ۱۳۹۹
• روابط اُبژه‌ای, ملانی کلاین

ملانی کلاین در مقاله‌ی «حکایت حس تنهایی» که ۳ سال پس از مرگ او در سال ۱۹۶۳ منتشر شده است، درباره‌ی «معضلات یکپارچگی» می‌نویسد. او در مقدمه می‌نویسد:

«مقاله‌ی پیشِ رو تلاشی است در جهت بازجستن خاستگاهِ حسّ تنهایی. مقصود من از حس تنهایی شرایط عینیِ آن وضعیتی که فرد از مصاحبت دیگری محروم گشته نیست. منظور من حس تنهاییِ درونی است؛ حسی از تنها بودن فارغ از وضعیت احتمالی بیرونی، احساس تنهایی حتی در جمع دوستان، حتی آن گاه که عشق دریافت می‌داری. اینجا خواهم گفت که این حالت تنهایی درونی، نتیجه‌ی آرزویی ازلی و ابدی است برای یک حالت آرمانی دست‌نیافتنیِ درونی».

او می‌نویسد:

«رابطه‌ی رضایت‌بخش اولیه با مادر  )نه الزاماً مبتنی بر تغذیه از سینه، چراکه شیشه‌ی شیر نیز می‌تواند به طور نمادین جای سینه باشد) دلالت بر تماس نزدیک میان ناهشیار مادر و ناهشیار کودک دارد. این مایه‌ای است از کاملترین تجربه‌ی درک شدن، و ضرورتاً در پیوند با مرحله‌ی پیش‌کلامی است. هر قدر هم که این نیاز در ادامه‌ی زندگی در ابراز افکار و احساسات با یک همدم ارضا شود، باز هم عطشی فرونشانده نشده از درک‌شدنی بی‌وساطتِ کلمات باقی می‌ماند؛ چیزی که در نهایت امر متعلق است به ابتدایی‌ترین رابطه با مادر. این عطش در حس تنهایی دست دارد و از احساسِ افسرده‌وارِ یک از دست دادنِ جبران‌ناپذیر مایه می‌گیرد. با این حال، حتی در بهترین شرایط، رابطه‌ی شاد با مادر و سینه‌ی او هرگز بدون پریشانی نخواهد بود، چرا که ظهور اضطراب گزندوآسیب مقدّر است».

شما را دعوت می‌کنیم به مطالعه‌ی این مقاله‌ی خواندنی. برای دریافت فایل پی‌دی‌اف مقاله روی لینک زیر کلیک (یا تَپ) کنید.

On the Sense of Loneliness