ناخودآگاه چیست و چگونه کار میکند؟
ناخودآگاه چیست و چگونه کار میکند؟
«انسان در سرزمین خودش هم بیگانه است». این جمله را «زیگموند فروید»، واضع روانکاوی و اندیشمند شهیر اتریشی دربارهی ناخودآگاه گفته است. ضمیر ناخودآگاه به بخش بزرگی از روان گفته میشود که در دسترس آگاهی ما نیست ولی اثر قدرتمندی بر زندگی و اعمال ما دارد. فهم این بخش میراث فروید است. در واقع فروید برای اولینبار ضمیر ناخودآگاه را «صورتبندی» کرد، یعنی به آن معنا و مفهوم گسترده بخشید. پیش از او، کلمهی ناخودآگاه به اشکال مختلف توسط فلاسفه قرن نوزدهم استفاده شده بود ولی هیچکدام از آنها، آنطور که فروید ناخودآگاه را تبیین کرد، به بررسی آن نپرداخته بودند.
برای تشریح ناخودآگاه همان بهتر که از شیوهای که خودِ فروید استفاده میکرد بهره ببریم. برای توضیح ناخودآگاه بایستی به استعارهی «کوه یخ» متوسل شویم (هرچند که فروید هیچگاه خود از این استعاره استفاده نکرده است). کوه یخ شکل مشخصی دارد. ما از کوه یخ فقط قسمت کوچکی را میبینیم، ولی در واقع بخش اصلی و بزرگ آن در زیر آب پنهان است. «خودآگاه» چیزی شبیه به آن بخش کوچک کوه یخ است که در دیدرس ما قرار دارد و «ناخودآگاه» چیزی شبیه به آن بخش بزرگ کوه یخ است که زیر آب مانده و در دیدرس ما نیست. تمام عظمت کوه یخ به آن بخشی است که زیر آب است و تمام عظمت روان به نیروی ناخودآگاه و اثرگذاری آن است. روان، عمیقاً متأثر از ضمیر ناخودآگاه است، بخشی که ما اطلاع چندانی از آن نداریم و در دسترس آگاهی ما هم نیست. ما در سرزمین خودمان غریبه هستیم.
ناخودآگاه چگونه کار میکند؟
ضمیر ناخودآگاه در واقع یک مخزن فعال است. یک بایگانی بزرگ از تمام حسها، آسیبهای روانی و رویدادهایی که برای ما «گره» ایجاد کردهاند. البته بایستی تفاوت گذاشت بین «حافظه» و «ناخودآگاه». در حافظه تمام خاطرات، فارغ از بار هیجانی آنها و از ۳ سالگی به بعد ذخیره میشوند، از زمانی که ساختار مغز به طور کلی شکل میگیرد (یا در واقع زمانی که رشد جسم پینهای که دو نیمکره را به هم متصل میکند در مغز تکمیل میشود)، در حالی که ناخودآگاه غالباً مأمن خاطراتی با بار هیجانی است و زمانمند نیست. حافظه منعطف است و با هر روایت شکل تازهای میگیرد. فروید میگفت خاطرات با هربار فراخوانی شکل تازهای به خود میگیرند (چیزی که علم عصب-روانکاوی اخیراً توانسته این سازوکار را در مغز تشخیص دهد)، ولی ناخودآگاه در غالب موارد خشک و غیرمنعطف است.
ضمیر ناخودآگاه خیلی وابسته به «مکانیزمهای دفاعی» است. مکانیزمهای دفاعی سازوکاری برای مدیریت وضعیتهای بحرانی هستند. یعنی در موقعیت پرتنش به کار میافتند تا از روان ما محافظت کنند. برای مثال شما احتمالاً دیدهاید یا شنیدهاید که یک نفر با شنیدن خبری هولناک (مثلاً مرگ پدرش) درجا بیهوش میشود یا با خبر رسان درگیر میشود که چرا چنین چیزی میگوید. اینجا در واقع مکانیزم دفاعی «انکار» فعال شده است تا فرد را برای درک موقعیت آماده کند.
برای درک دقیقتر به این مثال توجه کنید:
دختری ۸ ساله توسط پدربزرگش مورد تجاوز قرار میگیرد. این اتفاق بسیار دردناک است. همینطور کودک نمیداند که چطور بایستی با این موقعیت کنار بیاید چراکه روان او تاب تحمل چنین چیزی را ندارد. او با چند سوال اساسی روبروست: چرا من؟ آیا من آدم بدی هستم؟ آیا من آدم کثیفی هستم؟ آیا اگر والدینام بفهمند مرا کتک خواهند زد؟ آیا من را طرد خواهند کرد؟ در اینجا روان چارهای ندارد جز اینکه بخشی از واقعیت را از دایرهی آگاهی خارج کند و به دایرهی ناخودآگاه بفرستد. اگر این سازوکار نباشد کودک در بحران میماند و کارکردهای زندگیاش مختل میشود. بنابراین بخشی از واقعیت (و در واقع بخش دردناک واقعیت) به ناخودآگاه رانده میشود. ولی این بخشی که در ناخودآگاه است بیکار نمیماند، و خودش را به اشکال مختلف به بالا و به سطح خودآگاه خواهد آورد.
چرا به اشکال مختلف؟ چون سیستم روان به این شکل است که چیزی که ناخودآگاه شده، درست به همان شکل امکان ورود به خودآگاه را ندارد، بنابراین به شکل دیگری در میآید تا خود را بروز دهد. در این مثال ممکن است دختر مورد تجاوز قرار گرفته، وقتی به سنین بزرگسالی میرسد و در موقعیت ارتباط عاطفی و جنسی قرار میگیرد، دچار مشکل شود، اعتماد نداشته باشد یا اینکه در رابطهی جنسی دچار مشکل شود، مثلاً مردها را آدمهایی ببیند که او را فقط برای سکس میخواهند. او نمیداند چرا این عقیده را دارد، شاید اگر بپرسیم چنین خواهد گفت که من با هر کس بودهام چنین درخواستی داشته، ولی واقعیت آن است که محتوای سرکوب شدهی ۸ سالگی، حالا خودش را به این شکل نشان میدهد.
ناخودآگاه دستور زبان متفاوتی با خودآگاه دارد.
در زندگی روزمره و در خودآگاه ما دستور زبان نسبتاً مشخصی داریم. برای مثال وقتی یک نفر درخواست رابطه میکند و ما به او میگوییم «نه!»، به نظر میرسد پیام مشخصی به او میدهیم. در خودآگاه «نه» به معنای «نه» است. اما ناخودآگاه دستور زبان متفاوتی دارد. فروید میگفت به طور کلی در ناخودآگاه چیزی به نام «نه» نداریم. ممکن است این خیلی رادیکال به نظر برسد، ولی پربیراه هم نیست. به همین مثال رابطه اگر برگردیم احتمالاً شما هم تجربه کردهاید که برخی از «نه»هایی که در رابطه میشنویم، به واقع «بله» هستند. این پدیده را فروید «پدیدهی نفی» مینامید.
این دستور زبان کاملاً متفاوت را در تعبیر رویاها (که بعداً دربارهی آن خواهیم نوشت) به وضوح میبینیم. رویا شاهراه ناخودآگاه است و اساساً ایدهی ناخودآگاه تا حد زیادی برآمده از تفسیر رویاهای خود فروید بوده است. برای مثال شما خواب میبینید که خانم الف شما را به خانهاش دعوت کرده و برایتان چای ریخته است، ولی وقتی میخواهید چای را بنوشید متوجه میشوید که داخل فنجان چای یک کرم ابریشم افتاده است. مهمترین کارکرد رویا، برآورده کردن یک آرزو است. بنابراین احتمالاً شما آرزو دارید که خانم الف شما را تحویل بگیرد. در عین حال انگار خانم الف در این پذیرایی نوعی بیمبالاتی کرده که متوجه نشده که داخل فنجان کرم ابریشم افتاده است. یعنی روان شما هم آرزوی تحویل گرفته شدن از سوی خانم الف را برآورده کرده، و هم با انداختن کرم ابریشم داخل چای، به شما این تسکین را میدهد که معاشرت با خانم الف چندان آش دهانسوزی هم نیست. البته حتا اینکه یک کرم ابریشم در چای افتاده و نه مثلاً یک کرم خاکی هم میتواند موجب گشایش بحثی جداگانه باشد که اینجا مجال آن نیست.
ناخودآگاه «زمانمند» نیست.
شبیه به آن چیزی که در مورد دستور زبان ناخودآگاه گفتیم، «زمان» نیز در ناخودآگاه شبیه به زمان آگاهی نیست، برای همین است که رویدادی آسیبزا در کودکی که ۳۰ سال از روی آن گذشته، همانقدر میتواند برای ناخودآگاه تازه و فعال باشد که طعم آلبالویی که ۳۰ ثانیه پیش خوردهاید و در حافظهی حسیتان باقی مانده است.
ناخودآگاه از «زبان» ساخته شده است.
این ایده را روانکاوی فرانسوی به نام «ژاک لاکان» ارائه داده است. به طور کلی روانکاوی بسیار وابسته به زبان است، چراکه در واقع اولین ارتباطهای ما با جهان بیرون از طریق شنیدن کلمات شکل میگیرد. نوزاد امنیت خود را با «سکوت» و «صدا» تنظیم میکند. وقتی صدا میآید (صداهایی که برای او نامفهوم هستند ولی در واقع جملاتی معنادار برای مراقبان او هستند) او حسی از آرامش دارد چراکه میتواند خود را متصل ببیند به یک منبع، وقتی «سکوت» است او احتمالاً دچار اضطراب خواهد بود. یکی از دلایلی که در روانکاوی بالینی، آنالیزان (مُراجع) روی کاناپه دراز میکشد و روانکاو پشت سر او مینشیند، همین است که آن موقعیت اولیه بازآفرینی شود. اینجا هم گویی مراجع با صدا و سکوت به یک منبع متصل میشود. بنابراین روان بر اساس کلمات و جملات و در واقع بر اساس زبان شکل میگیرد.
این مقاله با عنوان «ناخودآگاه چیست؟» توسط تیم تألیف تداعی نوشته شده و در تاریخ ۳ شهریور ۹۸ در مجلهی روانکاوی تداعی منتشر شده است. |
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
راه نفوذ به این صندوقچهی مهر و موم شده چیست؟ فقط رویا؟ من مدتیه خیلی دارم زور میزنم خواب ببینم یا به عبارت درستتر خوابهام یادم بمونه اما به جز چند تصویر بیربط کاملا ناکام بودهام.
به جز رویا که مستلزم به یاد آوردن اونه آیا راه دیگهای وجود داره؟ خیلی دوست دارم بدونم اون زیر چه خبره.
به طور سنتی چند پدیده برای کاوش در ناخودآگاه مورد نظر بوده است: مهمترین آن «رویا»ست، و رویا گاهی نیاز به یک ناظر بیرونی دارد تا بتوان آن را فهمید. مورد دیگر «لغزشهای کلامی و عملی» است. لغزشهای لکنتهایی در زبان و عمل هستند که گویی چیزی را لو میدهند. کاوش در لغزشهای زبانی همواره محتوایی ناخودآگاه به همراه دارد. مورد بعدی «روانکاوی» است و در واقع مهمترین ابزار است. در روانکاوی با استفاده از «تداعی آزاد» به تمام موارد مذکور پرداخته میشود و روانکاوی لزوماً نیاز به یک متخصص دارد.
با سلام و احترام
میتونیم رو لغزشهای کلامی و عملی خودمون ،خودمون رو روانکاوی کنیم؟
خوشبینانه است، ولی طبعاً ناممکن نیست. خود فروید هیچگاه به طور کلاسیک روانکاوی نشده است و صرفاً نامهنگاریهایی با فیلیس داشته که احتمالاً تا حدودی کارکرد درمانی برایش داشته است. او صرفاً با تحلیل رویاهایش به اکتشاف دنیای درونی خودش پرداخته است. بنابراین این یک امکان است ولی من شخصاً فکر میکنم روش مناسبی نیست، الان شما میتوانید به سادگی از یک درمانگر کمک بگیرید که هم روند حرفهایتری است و هم سریعتر نتیجه میگیرید تا با تحلیل لغزشهای خودتان.
سلام
از عوامل این سایت بابت ارائه ی مطالب عمیق و پرمحتوا متشکرم
سپاس از حضورتان
انتشار دانش و دیدگاهایمان در مرحله ی اول برای خودمان مفید است و در مرحله ی بعد برای کسی که خواننده یا شنونده ی آن است. در هر حال به نظر من بسیار کار پسندیده ای است. و بابتش از گردانندگان سایت ممنون و سپاسگزارم. موفق باشی.
ممنون از بازخورد و همراهیتان
سلام و خسته نباشید
من پدری دارم که اختلال دو قطبی شدید داره و همواره با انتقادات ایشون رو به رو بودم ، همیشه و بخاطر همه چیز حتی بیماری مادر زادی من سبب انتقاد ایشون اززمن بود، الان هم که من میانسال هستم و ایشون بسیار پیر ، این رابطه شدید تر شده و مرتبا پیش تمام اشناها مشغول انتقاد از منه ، از کودکی تا حالا مرتب خواب افتادن ، پرت شدن و فرار کردن از دست ادمهای اشنا و غریبه ، منو رها نمی کنه و خوابم رودچار مشکل کرده ، چه کاری از دست من برمیاد تا دیگه این خواب رو نبینم؟
سلام
ممنون
پاسخی بیرون از شما وجود ندارد، بایستی واکاوی کنید بفهمید این خوابها چه پیامی میتوانند داشته باشند. میتوانید کمک حرفهای بگیرید.
اگر در خواب ترس از افتادن دارید بدلیل عدم حمایت هست از طرف اطرافیان و فرار از دست دیگران هم ترس هایی هست که بدلیل آسیب از طرف دیگران و گیر افتادن بوجود می آید باید یاد بگیرید اینقدر رو خودتون کار کنید که استقلال عاطفی پیدا کنید بدون اینکه رفتار دیگران رو شما تاثیر بزاره نیاز به یک روانشناس دارید کمک کنه روی خودتون کار کنید
این مدل پذیرفتهای در روانکاوی نیست، بدون پیشینهی فردی نمیتوانیم در مورد خوابها قضاوت کنیم. تعیین کنندهی اینکه یک عنصر در خواب چه معنایی دارد، ناخودآگاه رویابین است نه دانش رواندرمانگر.
سلام .واقعا ممنون چقدر روان بیان کرردیدد
خیلی خوب توضیح داده بودین عالی بود
سلام وقت بخیر، قسمتی از مغز که مسئول ناهشیار است کجاست؟ این سوالی بود که در مصاحبه دکتری از من پرسیده شد
سلام
این سوال اشتباه است، اول اینکه ربط دادن ناهشیار به یک بخش از مغز بسیار تقلیلگرایانه است و دوم ناخودآگاه در نظریات مختلف روانکاوی گسترهی متفاوتی دارد، از این رو کسی که چنین سوالی میپرسد به نظر ایدهای از ناخودآگاه ندارد. ما چند مقاله دربارهی عصب-روانکاوی ترجمه کردهایم که کمی شما را با جایگاه ناهشیار در ساختار مغز آشنا میکند. این مقالات را مطالعه نمایید:
https://tadaei.com/tell-it-about-your-mother/
https://tadaei.com/the-second-coming-of-sigmund-freud/
https://tadaei.com/biology-of-freedom/
من چند ماه دارم روی ناخودآگاه م تمرکز میکنم اما نمیتونم اونو فعال کنم یه را حل بدید
چیزی به اسم فعال کردن ناخودآگاه وجود ندارد. من متوجه نیستم این چنین ایدههایی از کجا برآمده است. ناخودآگاه همواره فعال است و به طور عمده روی زندگی شما اثر میگذارد. سرکوب کردن ایدهی نسبتاً منطفیتری است تا فعال کردن (هرچند که خیلی سخت است ایدهی سرکوب کردن را هم بپذیریم). چطور که همین حالا که شما در تلاش برای فعال کردن ناخودآگاه هستید، در یک سطحی در حال سرکوب کردن تجربهی برآمده از ناخودآگاه هستید!
کیفیت این کوه یخی… و عمق نفوذ این کوه در آب…. چگونه در زندگی ما شکل و فرم می گیرد؟؟؟چه طوری میشه به عنوان پدر ومادر باعث شد این کوه معکوس به خوبی رشد کند و در آینده برای بچه ها مفید باشد…..
[…] رابطه جنسی رضایتبخش را در دل پنهان میکنیم که به طور ناهشیاری بازتولید رابطهی والدین است. بسیاری از زوجها تا […]
[…] از ناخودآگاه در کودکی شکل میگیرد (ناخودآگاه چیست؟ اینجا را بخوانید). ناخودآگاه از دستور زبان و قوانینی پیروی […]
چه چیزی به ضمیر ناخودگاه آسیب میزند ؟!
منظورتان چیست؟ ضمیر ناخوداگاه خود منبع آسیبهایی است که فرد در طول زندگی تجربه کرده است. آیا ایدهای در ذهن دارید که من متوجه آن نمیشوم؟
با درود و سپاس از تلاشهای ارزنده شما ، پرسشم اینه که در پروسه درمان افراد توسط یک رواندرمانگر که از طریق نفوذ به ناخودآگاه و مکاشفه اون صورت میگیره آیا شاخصهای ویژه فردی (مانند خصوصیات ژنتیکی ، جنسیت ، میزان سن و …) در نوع روش و یا مدت زمان درمان موثرن؟
آیا پارامترهای دیگه ای قبیل شرایط محیطی (بطور مثال زندگی فرد در مکان و یا همراه با شخصی که به نوعی یادآور تجارب منفی گذشته هستن) بر جزییات درمان میتونن تاثیرگذار باشن؟
سلام
ما از عبارت «نفوذ به ناخودآگاه» غالباً استفاده نمیکنیم و به خاطر اینکه چنین ادبیاتی ممکن است یادآور روشهای تبلیغی برخی افراد سودجو برای مکاشفه روان باشد کمی هم نسبت به آن گارد داریم. جدا از این مسئله ولی، بله البته که اثر دارند. برخی ویژگیها ژنتیکی یا سرشتی بسیار اثرگذار هستند از تجربه رشدی ما. همچنین سن شروع درمان میتواند فرایند درمان متأثر کند. روانکاوی در سنین پایینتر غالباً در دسترستر است.
اما در مورد بخش دوم سؤالتان، این یک موقعیت پیچیده است و نمیشود در اینجا و با این اطلاعات آن را بررسی کرد. ما افراد را اتفاقی انتخاب نمیکنیم و نیز در دینامیکهای شکل گرفته در ارتباط، ما سهیم هستیم. بنابراین اگر در ارتباط با فردی هستید که یادآور تجارب منفی است، ابتدا به ساکن بایستی به «میل ناخودآگاه» خودتان رجوع کنید و نیز سهم خودتان را در بازسازی دینامیکهای ناخوشایند ببینید. چنین مواردی در جلسات روانکاوی دقیقتر بررسی میشوند.