
عشق و ملانکولیا در تحلیل زنان توسط زنان

عشق و ملانکولی در تحلیل زنان توسط زنان
این مقاله حول محور این نظریه که در تحلیل زنان توسط زنان امکان وجود هستهای ملانکولیک در مرکز موقعیت فرایند انتقالی/ضدانتقالی[۱] میچرخد. این هسته به بیان فقدان اُبژهی مادرانهی اولیه میپردازد که پیش از این برای آن سوگواری نشده است. دلبستگی به اُبژهی اولیه و از دسترفته میتواند به شکلی ملانکولیک و نامرئی باقی بماند، و حسرت مرتبط با آن ممکن است تنها در پی فرآیند تحلیلی[۲] نمود پیدا کند. در این مقاله، پیوندهای میان عشق اولیه، ملانکولی و مواردی که قابلیت بازنمایی ندارند مورد بررسی قرار خواهند گرفت. این تحلیلها تا حد زیادی یادآور رابطه با تن [۳] هستند. درونیسازیِ جسم مادر، به عنوان یکی از پیشنیازهای تحول یک زن، میتواند دارای ویژگیهایی هراسناک، چندپاره[۴]، و پارت-اُبژهای[۵] باشد و در ادامه، نمونهای از یک دورهی تحلیلی که به صورت پنج روز در هفته انجام میشده نیز ارائه خواهد شد.
کلیدواژهها: هستهی ملانکولی، ایماگوی مادرانه[۶]، غیرقابل نمود[۷]، درهمشکستگیِ تنی[۸]، پیش-اودیپی، تلفیق[۹]، دوجنسگرایی[۱۰] در زنان، پیامد تحلیل[۱۱]
مقدمه
در مقالهی پیش رو، این نظریه را مطرح میکنم که در طی تحلیل زنان توسط تحلیلگران زن، امکان رویارویی با هستهای ملانکولیک در رابطه با یک ایماگوی مادرانهی درونی وجود دارد. دلبستگی به این اُبژهی عشقِ اولیه میتواند به شکلی ملانکولیک و نامرئی پایدار باقی بماند و تنها در پی فرآیند تحلیلی ظهور پیدا کند. نظریهی من این است که حملههایی که در طی چنین تحلیلی به بدن صورت میگیرند تجلی حملههایی هستند که بر ضد این اُبژهی اولیه در حین حفظ اُبژه در فرد انجام میگیرند.
چنین تحلیلهایی تجربههای بدنی حادی را نمایان میکنند که معمولاً از طریق عباراتی چندپاره و پارت-اُبژهای اِبراز میشوند به طوری که موارد تجلییافته در حین تحلیل اعضای جسمانی مانند پستانها، رحم، تخمدانها، و مقعد هستند (مراجعه کنید به کورنات-جنین، ۱۹۹۸). این فرآیند چندپارگیِ جسمانی، در مواردی، پاسخ به این سؤال که آیا با تغییر لهجهی هیستریک[۱۲] مواجه هستیم یا ملانکولی را برایمان دشوار میکند. همانطور که در این مقاله نشان داده خواهد شد، این تفاوت خود را در فرایند ضدانتقالِ تحلیلگر نشان خواهد داد، طوری که مسألهی مورد نظر از طرف تحلیلگر نه به شکل نبردی میان عشق و تنفر، بلکه به بیانی دقیقتر، به شکل دوگانهی زندگی و مرگ تجربه میشود. در چنین تجربهای، زندگیِ بیمار نیز در خطر تلقی میشود.
رابطهی پیش-اودیپی با مادر یکی از آخرین کشفیات فروید بود. او به رابطهی کهن میان دختربچه و مادر او به شکل «اقلیمی تاریک» اشاره میکند که دسترسی به آن در طی تحلیل دشوار است زیرا این اقلیم متعلق به حوزهی پیش-گفتاری و حسی است.[۱۳] امید فروید این بود که زنان تحلیلگر بتوانند این فرآیندها را روشنتر کنند. با این حال، او حسرتهای جنسی دختربچهها نسبت به مادر را شناسایی کرد و از میل به بچهدار کردن مادر از طرف دختربچهها آگاهی داشت.
به تازگی، ژولیا کریستوا این نظریهای را مطرح کرده است که نوعی رخوت روانتنی در میان زنان وجود دارد که نشان از عدم اختیار آنان در «انتخاب جنسیت اُبژهی شهوانی دارد زیرا آنها نتوانستهاند مسألهی دوجنسگرایی خود را حل کنند» (۲۰۱۲، ص. ۱۱۵). زنان در موقعیت دشواری قرار دارند که در آن هم نسبت به مادر و هم نسبت به پدر به شکل یک اُبژهی عشق واحد تمایل دارند. این مسأله منجر به یک دوجنسگرایی ذاتی در زنان میشود زیرا آنها هرگز عشق خود به مادر را فراموش نمیکنند.
بر این باور هستم که ملانکولی را میتوان در تحلیل زنان مشاهده کرد و این که ملانکولی در تحلیل زنان توسط زنان شدت پیدا میکند.
یکی از ویژگیهای ملانکولی، بر خلاف سوگواری، این است که شخص به طور هشیار نمیداند چه چیزی را از دست داده است؛ به نوعی میتوان گفت این مسأله با اُبژه از دست رفته [۱۴] در ارتباط است که از هشیاری حذف شده است. نظر من این است که تنها در فرآیند تحلیلی است که اُبژهی شهوانی از دسترفتهی اولیه یافت خواهد شد و در فراز و نشیبهای انتقال و ضدانتقال شکل خواهد گرفت.
فروید هم به این مسأله اشاره میکند که «در سوگواری، این جهان است که فقیر و تهی شده؛ در ملانکولی، این خودِ ایگو است که فقیر و تهی شده» (۱۹۱۷ [۱۹۱۵]، ص. ۲۴۶)؛ بیمار ایگوی خود را به شکل وجودی بیارزش به ما ارائه میکند. فروید توضیح میدهد که این مسأله به دلیل دوسوگرایی است. به این ترتیب، تحلیل یک بیمار ملانکولیک میتواند به بنبستهایی ختم شود که منجر به ایجاد رابطهای دگرآزارانه-خودآزارانه در تحلیل میشوند.
لازم به ذکر است که ایدههایی مرتبط با هم در شکلگیری این تفکر نقش دارند که عبارتند از:
۱) دلبستگی به اُبژهی اولیهی از دسترفته به شکلی ملانکولیک و نامرئی پابرجا میماند، و حسرت مرتبط با آن تنها در پی فرآیند تحلیل قابلیت بروز پیدا میکند. پیوندهای میان این عشق اولیه، ملانکولی و موارد غیر قابل نمود در تحلیل زنان، و همینطور بروز آنها که در فراز و نشیبهای انتقال و ضدانتقال قابل دسترسی میشوند، در این مقاله بیشتر بررسی خواهند شد.
۲) در بسیاری از این تحلیلها تلاش میشود این تجربههای جسمانیِ نیمهتمام، و در مواردی هراسناک را به شکل رابطهای دگرآزارانه-خودآزارانه با تحلیلگرِ زن طبقهبندی کنند. اما دگرآزاری-خودآزاری و رنج ناشی از آن نسبت به ملانکولی که بروزچنین تجربههایی را پنهان میکنند، در درجهی دوم اهمیت قرار دارند. این دیدگاه منجر به ایجاد سؤالات مهمی در مقوله تکنیک در درمان میشود زیرا تفسیرهای متمرکز بر عملکرد مخرب حملات دگرآزارانه (در برابر خود و دیگری) ممکن است حسرتهای ضمنیِ پنهانشده توسط این حملات را نادیده بگیرند. گرین به نکتهای اساسی اشاره میکند: «تفسیر تنفر در ساختارهایی که دارای ویژگیهای افسردگی هستند به مثابه نادیده گرفتن هستهی اصلی این مجموعه است» (۱۹۸۶، ص. ۱۴۶). این نظر مشابه چیزی است که خودِ ریویر[۱۵] نیز بیان کرده بود: «هیچچیز به اندازهی کنار گذشتن تمام موارد به جز تهاجم در موارد ارائهشده توسط بیمار موجب یک پاسخ درمانی منفی در او نمیشود» (۱۹۳۶، ۲. ۳۱۰).
۳) لازم است اشاره کنم که موارد تنی در روانکاوی، شامل فانتزیهای ناهشیار در خصوص جسم نیز باشند. این دیدگاه یادآور آن چیزی است که فروید از آن به عنوان جهش اسرارآمیز از موارد روانی به موارد تنی نام میبرد که اساس روانکاوی در بررسیهای مربوط به هیستری محسوب میشود. در روانکاوی، موارد تنی ذاتاً در ارتباط با موارد جنسی تلقی میشوند و شامل حیات خیالی در دوران نوزادی هم هستند.
۴) پیوند میان موارد تنی و رابطهی اولیه با اُبژهی مادرانه قابل گسستن نیست.
محدودیت دسترسی به ادامهی مطلب
دسترسی کامل به محتوای تخصصی تداعی صرفاً برای اعضای ویژهی تداعی در نظر گرفته شده است.
با عضویت در تداعی و فعال کردن عضویت ویژه به امکان مطالعهی آنلاین این مقاله و تمام مقالات تداعی که در حال حاضر بیش از ۳۵۰ مقالهی تخصصی شامل نظریات روانکاوی، رویکردهای مختلف، تکنیکهای بالینی و مواردی از این دست است دسترسی خواهید یافت. عضویت ویژه فقط برای مطالعهی آنلاین در سایت است و امکان دانلود پیدیاف با عضویت ویژه وجود ندارد. اگر نیاز به پیدیاف مقالات دارید، آنها را بایستی جداگانه تهیه کنید.
در این صفحه میتوانید پلنهای عضویت ویژه را مشاهده کنید و از این صفحه میتوانید نحوهی فعال کردن عضویت ویژه را ببینید.
اگر اکانت دارید از اینجا وارد شوید.
اگر اکانت ندارید از اینجا ثبتنام کنید.
- 1.در باب انتقال-متقابل
- 2.قدرت مطلق در انتقال و انتقال متقابل
- 3.عشق و ملانکولیا در تحلیل زنان توسط زنان
- 4.تجربهی پوست در روابط اولیه
- 5.انتقالمتقابل: حوزهی مورد توافق
- 6.واکنش مراجعان به بارداری درمانگران
- 7.انتقال؛ وضعیت تام