نامه به ویلهلم فلیس (۱۸۹۷) درآمد: این نامه برای نخستین بار تردیدهای فروید پیرامون نظریهاش…
لغزشها (نتیجهگیری) | زیگموند فروید
درسگفتار چهارم: لغزشها (نتیجهگیری)
مجموع چهار درسگفتار ابتدایی پیرامون لغزشها
خانمها و آقایان، ممکن است نتیجهی تمام تلاشهایی که تاکنون انجام دادهایم و مبنای بیشتر تحقیقات ما این باشد که لغزشها معنی و هدف دارند. اجازه دهید یک بار دیگر تاکید کنم که من ادعا نمیکنم – و برای هدف ما نیز ضرورتی ندارد که هر لغزش که رخ میدهد، معنی داشته باشد، اگرچه من چنین احتمالی را در نظر میگیرم. اگر بتوانیم بیشتر اوقات، در شکلهای مختلف لغزش به چنین معنایی اشاره کنیم، برای ما کافی است. علاوه بر این، در این رابطه، شکلهای مختلف لغزش، رفتارهای متفاوتی نیز دارند. ممکن است نمونههایی از لغزش زبان و لغزش قلم و غیره بر یک مبنای کاملاً فیزیولوژیکی رخ دهند. اما نمیتوانم باور کنم که در انواع مواردی که وابسته به فراموشی هستند (فراموشی نام یا نیات، گم کردن و …) چنین باشد. بسیار محتمل است مواردی از گم کردن وجود داشته باشد که بتوان آن را ناخواسته و غیرعمد تلقی نمود. در کل، این موضوع درست است که فقط نسبت معینی از خطاهایی که در زندگی عادی رخ میدهند، از دیدگاه ما قابل بررسی هستند. از این پس، هنگامی که با این فرض شروع میکنیم که لغزشها اعمال و رفتارهای روانی هستند و از تداخل متقابل بین دو نیت ناشی میشوند، شما باید این محدودیتها را در ذهن داشته باشید.
این اولین محصول روانکاوی است. روانشناسی تا کنون چیزی از وقوع چنین تداخلهای متقابل یا این احتمال که ممکن است آنها منجر به چنین پدیدههایی شوند، نمیدانست. ما گسترش قابل توجهی به دنیای پدیدههای روانی داشتهایم و برای روانشناسی، پدیدههایی را به ارمغان بردهایم که قبلاً جزو تعلقات آن محسوب نمیشد. اجازه دهید توقف طولانیتری در بررسی این ادعا داشته باشیم که لغزشها «اعمال روانی» هستند. آیا نسبت به آنچه پیشتر گفتیم – این ادعا دلالت بیشتری بر معنی و هدف لغزشها دارد؟ من اینطور فکر نمیکنم. بلکه فکر میکنم، ادعای قبلی [مبنی بر اینکه آنها اعمال روانی هستند] مبهمتر و نامشخصتر است و به راحتی سوءتفاهم ایجاد میکند. هر چیزی که در زندگی روانی قابل مشاهده است، ممکن است گهگاه به عنوان یک پدیده ذهنی توصیف شود. پس پرسش این خواهد بود که آیا پدیدههای ذهنیِ خاص به طور مستقیم از تاثیرات بدنی، ارگانیک، و مادی به وجود آمدهاند –که در این صورت، بررسی آن بخشی از روانشناسی نخواهد بود– یا اینکه در وهله اول از سایر فرآیندهای ذهنی ایجاد شدهاند، و جایی در پسِ آن، مجموعهای از تاثیرات ارگانیک آغاز میشود. هنگامی که پدیدهای را به عنوان فرآیند ذهنی توصیف میکنیم، همین وضعیت آخری را مد نظر داریم، و به همین دلیل، مصلحت در این است که ادعای خودمان را به این شکل پوشش دهیم: «این پدیده دارای معنی است.» وقتی از کلمه معنی[۱] استفاده میکنیم، کلماتی مانند «مفهوم»، «نیت»، «هدف» و «موقعیت در یک بستر روانی پیوسته» درک میشود.
محدودیت دسترسی به ادامهی مطلب
دسترسی کامل به محتوای تخصصی تداعی صرفاً برای اعضای ویژهی تداعی در نظر گرفته شده است.
با عضویت در تداعی و فعال کردن عضویت ویژه به امکان مطالعهی آنلاین این مقاله و تمام مقالات تداعی شامل نظریات روانکاوی، رویکردهای مختلف، تکنیکهای بالینی و مواردی از این دست دسترسی خواهید یافت. عضویت ویژه فقط برای مطالعهی آنلاین در سایت است و امکان دانلود پیدیاف با عضویت ویژه وجود ندارد. اگر نیاز به پیدیاف مقالات دارید، آنها را بایستی جداگانه از طریق فروشگاه مقالات تهیه کنید.
در این صفحه میتوانید پلنهای عضویت ویژه را مشاهده کنید و از این صفحه میتوانید نحوهی فعال کردن عضویت ویژه را ببینید.
اگر اکانت دارید از اینجا وارد شوید.
اگر اکانت ندارید از اینجا ثبتنام کنید.
2.
لغزشها (نتیجهگیری) | زیگموند فروید
این پست 0 دیدگاه دارد.