روان-کاوی بیقاعده | زیگموند فروید
یادداشت سردبیر دربارهی روان-کاوی بیقاعده
جیمز استراچی ترجمهی حاضر، با عنوان تغییریافتهی «روان-کاوی بیقاعده» [Wild Psycho-Analysis]، بر اساس نسخهای است که در سال ۱۹۲۴ منتشر شد. زیگموند فروید در یک سخنرانی دربارهی رواندرمانی (۱۹۰۵ آ)، ویرایش استاندارد، ج۷ ص ۲-۲۶۱ به موضوع اصلی این مقاله (که در دسامبر ۱۹۱۰ منتشر شد) اشاره داشته است. مقاله «روان-کاوی وحشی» فارغ از موضوع اصلی خود، به خاطر اینکه حاوی یکی از اشارات نادر فروید به «نِوروزهای فعلی»، و یادآور اهمیت تمایز بین نِوروز اضطرابی و هیستری اضطرابی است (ص ۲۲۴ اف)، اهمیت خاصی دارد. |
روان-کاوی بیقاعده
چند روز پیش خانمی میانسال با همراهی یکی از دوستانِ خانم خود، برای مشاوره به سراغ من آمد و از حالات اضطرابی[۱] شکایت داشت. او در نیمهی دوم از دههی پنجم زندگی خود قرار داشت و نسبتاً جوان مانده بود، و به وضوح مشخص بود که زنانگی او هنوز به پایان نرسیده است. علت بروز ناگهانی حالات اضطرابی، طلاق از همسر آخرش بوده است؛ اما به گفتهی خودش، اضطراب او از زمانی که با پزشکی جوان در حومهی شهر محل زندگیاش مشورت کرده بود به میزان قابل توجهی تشدید شده بود، چرا که پزشک گفته بود علت اضطراب او فقدان ارضای جنسی است. پزشک گفته بود که او نمیتواند از دست دادن رابطهی زناشویی با شوهرش را تاب بیاورد، و به همین خاطر تنها سه راه وجود دارد که میتواند سلامت خود را دوباره به دست بیاورد – یا باید نزد همسرش برگردد، یا معشوقی[۲] بیابد، و یا خودش را ارضا کند. از آن زمان به بعد او قانع شده بود که مشکل او غیر قابل درمان است، چون به سراغ همسرش نخواهد رفت و دو راه دیگر هم با احساسات اخلاقی و مذهبی او مغایرت داشتند. با این حال به سراغ من آمده بود، چرا که پزشک گفته بود این کشف جدیدی است که من در قبال آن مسئول هستم، و او باید به سراغ من بیاید و از من بخواهد چیزی که پزشک گفته است را تأیید کنم، و من باید به این خانم بگویم که این مسئله کاملاً حقیقت دارد و لاغیر. دوستی که همراه او بود، خانمی مسنتر، شکستهتر و با ظاهری ناخوشاحوال، از من خواست به بیمار اطمینان دهم که پزشک اشتباه کرده است؛ این مسئله به هیچ عنوان درست نیست، چون خود او سالها بیوه بوده است و با وجود این، بدون اینکه دچار اضطراب شود به زندگی آبرومندانهی خود ادامه داده است.
قصد ندارم به توصیف وضعیت ناخوشایندی که به خاطر این ویزیت در آن قرار گرفته بودم بپردازم، بلکه میخواهم عملکرد پزشکی که این خانم را نزد من فرستاده بود بررسی کنم. با این حال اجازه دهید ابتدا یک استثنا در ذهن خودمان لحاظ کنیم، که شاید کار بیجایی هم نباشد، در واقع امیدواریم اینگونه باشد. تجربهی سالهای متمادی به من یاد داده است –همانطور که میتواند به هر کسی یاد داده باشد– که صحبتهای بیمار دربارهی پزشک، بهویژه بیماران اعصاب را بی چون و چرا نپذیرم. متخصص اعصاب فارغ از شیوهی درمانی که به کار میگیرد، نهتنها به سادگی تبدیل به اُبژهی احساسات خصمانهی بسیاری از بیماران خود میشود؛ بلکه گاهی باید با نوعی فرافکنی، مسئولیت امیال واپسرانده[۳] و مدفون بیماران ناآرام خود را بپذیرد. این یک مالیخولیاست اما قابل توجه است که چنین تهمتهایی، بیش از هرجای دیگری در میان پزشکان دیگر اعتبار مییابند.
به همین علت انتظار داشتم این خانم گزارشی مغرضانه و تحریفشده از آنچه دکتر گفته است ارائه کند، و من با ربط دادن اظهاراتم دربارهی روان-کاوی وحشی به این اتفاق، دربارهی این مرد قضاوتی غیرمنصفانه داشته باشم. اما با انجام این کار شاید بتوانم مانع از این شوم که دیگران به بیماران خود آسیب برسانند.
پس اجازه دهید اینطور فرض کنیم که پزشک دقیقاً همانگونه که بیمار گزارش کرد، با او صحبت کرده است. همه بلافاصله این انتقاد را مطرح میکنند که اگر پزشک فکر میکند مطرح کردن مسئلهی تمایلات جنسی با یک خانم ضروری است، باید این کار را با ملاحظه و رعایت ظرافتهای اجتماعی انجام دهد. به هر حال رعایت کردن این خواسته، همزمان با اجرای برخی قواعد تکنیکی[۴] روان-کاوی صورت میگیرد. علاوه بر این، پزشک مورد بحث ما از برخی نظریههای علمی[۵] روان-کاوی بیاطلاع بوده یا آنها را درست نفهمیده است، و بدین نحو این اتفاق نشان داد که درک او از ماهیت و اهداف روان-کاوی چقدر سطحی بوده است.
اجازه دهید ابتدا به مورد دوم، یعنی خطاهای علمی بپردازیم. توصیهی دکتر به خانم بهوضوح نشان میدهد که درک او از عبارت «زندگی جنسی[۶]» چه بوده است، برای مثال در میان عوام، منظور از نیازهای جنسی چیزی جز آمیزش جنسی یا اَعمال شبیه به آن که موجب ارگاسم و انزال میشود نیست. با این حال بعید است او از این موضوع بیاطلاع بوده باشد که روان-کاوی همیشه به خاطر اینکه مفهوم جنسی بودن را از محدودهی معمول آن فراتر برده است، مورد انتقاد قرار میگیرد. حقیقت روشن است؛ من اینجا دربارهی درست یا نادرستی این انتقاد بحث نخواهم کرد. در روان-کاوی، مفهوم جنسی بودنْ دایرهی بسیار وسیعتری را شامل میشود، و از درک عامیانهی آن ژرفتر و نیز فراتر میرود. این فراتر رفتن به کمک ژنتیک قابل توجیه است؛ ما تمام فعالیتهای همراه با احساسات لطیف را که منبع آنها تکانههای جنسی بدوی است «زندگی جنسی» به حساب میآوریم، حتی زمانی که این تکانهها نسبت به هدف جنسی اصلی خود منع شده باشند یا این هدف با هدفی که به هیچ عنوان جنسی نیست عوض شده باشد. به همین علت ترجیح ما بر این است که از ساحت روانی-جنسی[۷] استفاده کنیم، و به این ترتیب روی این موضوع تأکید کنیم که نباید عامل روانی در زندگی جنسی نادیده یا دست کم گرفته شود. ما عبارت «سکسوالیته[۸]» را همانگونه به کار میبریم که واژهی lieben [بهمعنای عشق ورزیدن] در زبان آلمانی به کار برده میشود. همچنین بهخوبی میدانیم که غیاب رضایت روانی با تمام پیامدهای آن میتواند در شرایطی که آمیزش جنسی طبیعی هیچگونه نقصی ندارد، وجود داشته باشد؛ و ما به عنوان درمانگران همیشه در ذهن داریم که تمایلات جنسی ارضا نشده (که با ارضاهای جایگزین آنها در قالب سیمپتوم عصبی مبارزه میکنیم) اغلب اوقات مجال بسیار ناکافی از طریق آمیزش یا سایر اعمال جنسی پیدا میکنند.
کسی که با این دیدگاه روانی-جنسی موافق نیست حق ندارد به رسالات روانکاوی که به اهمیت سببشناختی[۹] سکسوالیته میپردازند، استناد کند. بیشک او با تأکید ویژه بر عامل بدنی[۱۰] در سکسوالیته، مشکل را بسیار ساده میکند، اما خود او به تنهایی باید مسئولیت کاری را که انجام میدهد، بر عهده بگیرد.
محدودیت دسترسی به ادامهی مطلب
دسترسی کامل به محتوای تخصصی تداعی صرفاً برای اعضای ویژهی تداعی در نظر گرفته شده است.
با عضویت در تداعی و فعال کردن عضویت ویژه به امکان مطالعهی آنلاین این مقاله و تمام مقالات تداعی که در حال حاضر بیش از ۴۰۰ مقالهی تخصصی شامل نظریات روانکاوی، رویکردهای مختلف، تکنیکهای بالینی و مواردی از این دست است دسترسی خواهید یافت. عضویت ویژه فقط برای مطالعهی آنلاین در سایت است و امکان دانلود پیدیاف با عضویت ویژه وجود ندارد. اگر نیاز به پیدیاف مقالات دارید، آنها را بایستی جداگانه تهیه کنید.
در این صفحه میتوانید پلنهای عضویت ویژه را مشاهده کنید و از این صفحه میتوانید نحوهی فعال کردن عضویت ویژه را ببینید.
اگر اکانت دارید از اینجا وارد شوید.
اگر اکانت ندارید از اینجا ثبتنام کنید.
- 1.درباره رواندرمانی | زیگموند فروید
- 2.دربارهی آغاز درمان | زیگموند فروید
- 3.یادآوری، تکرار و حل و فصل | زیگموند فروید
- 4.روان-کاوی بیقاعده | زیگموند فروید
با تشکر از تلاش شایسته تقدیرتون
در پاراگراف ۶ adduce psychoanalytic «رسالات روانی جنسی » ترجمه شده که نیازمند اصلاح است
ممنون از دقتنظرتان، اصلاح شد.
ترجمه دیگری از این متن خوانده بودم که به نظر نا واضح می آمد، پیش از اینکه عدم وضوح مذکور را به نویسنده منصوب کنم..!!..با این ترجمه انطباق دادم که رفع شد.
با سپاس از تیم ترجمه سایت تداعی
بسیار عالی ومفید