همزاد خیالی ویلفرد بیون 1. بیماری که بیشتر این مطالب برگرفته از روانکاوی اوست، سالهای…
حمله به پیوندها | مبانی نظری روانکاوی ویلفرد بیون
حمله به پیوندها ویلفرد بیون
انگارهی ویلفرد بیون از «حمله به پیوندها» نخستین بار در مقالهی درخشان «حملات بر پیوند[۱]» (۱۹۵۹) به مثابه بخشی از کار نوآورانهی او در باب سایکوز شرح داده شد. حمله به پیوندها، حملات ویرانگری از بخش سایکوتیک ذهن هستند که علیه تمام پیوندهای میان فرد و ابژهها فعال میشوند و آنها را تخریب میکنند.
درونیسازی «سوپرایگوی ایگو-ویرانگر» (ego-destructive super-ego) -نامی که بیون بر آن تمثالی مینهاد که به تمام پیوندهای هیجانی و عقلی میان ابژهها حمله میکند- هنگامی رخ میدهد که رابطه میان مادر و نوزاد فاقد پیوندهای عادی ارتباط اولیه توسط همانندسازی فرافکنانه است. او فکر میکند که منبع اصلی ناکامی ارتباط اولیه در چنین مواردی، ناشی از تمایل مادرزاد نفرت و حسادت افراطی در نوزاد است، که اگر مادر غیرپذیرا باشد، شرایط او وخیمتر میشود و اگر مادر بتواند احساسات خشونتآمیز نوزاد را در عین حفظ تعادل درونفکنی کند، این تمایل کاهش مییابد اما از بین نمیرود.
بیون اهمیت نظری مفهوم «حمله به پیوندها» را برای درک برخی علائم در بیماران مرزی نشان داد. بیمار که فاقد وضعیت ذهنی با توانایی برقراری پیوند برای رشد است، احساس میکند که ذهن او فاجعهای مدام است، و میترسد که ناتوان از حل و فصل آن باشد. به علاوه، از آنجا که کمبود کنجکاوی در روان او وجود دارد، هر گونه رشد که وابسته به تحقیق و بررسی است غیرممکن میگردد، و پیوندها در ذهن او منحرف، بیرحمانه و عقیم باقی میمانند.
در ذهن یک فرد دارای سازمان مرزی، بخشهای سایکوتیک ذهن شروع میکنند به بخش کنجکاو ذهن حمله میکنند. گویی که دریچههای رو به بیرون را یکی یکی میبندند و روان را در سلول انفرادی خود حبس میکنند. |
مفهوم «حمله به پیوندها» در عمل بالینی، توجه تحلیلگر را به طریق مهمی از ماهیت ابژه به ماهیت روابط میان ابژهها منتقل میکند، یعنی از ساختارها به کارکردها. حمله به پیوندها، خودش را در تلاش برای تخریب کارکرد ذهنی درونی بیمار و تحلیلگر، و ارتباط کلامی و غیرکلامی که پیوند میان آنها است، جلوهگر میسازد. مسائل در تحلیل تمایل دارند که نه فقط بر چرایی بلکه همچنین بر چیستی متمرکز شوند، به این معنا که کارکرد تحلیل و تحلیلگر برای بیمار چیست.
برای درمانگران این وضعیت آشنایی است. به ویژه کار با برخی افراد دارای سازمان مرزی همواره در سطحی از تخریب قرار دارد. بیمار مرزی در تلاش است که نه تنها به «تفکر» در دنیای ذهنی خود حمله کند و از بین ببرد، بلکه در تلاش است تا بخش متفکر درمانگر نیز حمله کند. در واقع او به تمام پیوندهایی که ممکن است او را به زندگی متصل کند حمله میکند و درمانگر فیگوری برای تفکر است، فیگوری برای زیستن و مواجههی سالم با پدیدهها. |
انگارهی بیون از «حمله به پیوندها»، متناسب با توصیف زیگموند فروید در نوشتار ماندگار «تمدن و ملالتهای آن» از غریزهی مرگ به عنوان پویشی غریزی برای انحلال واحدها است. همچنین مفهوم کلاین از دوپارگی را شرح و بسط میدهد.
تمرین: اگر درمانگر هستید و با بیماران مرزی سروکار دارید، به مواردی فکر کنید که در آن به پیوندهایی که شما در تلاش بودهاید تا با مراجعتان بسازید و ناکام مانده فکر کنید. چقدر احساس کردهاید که بعد از جلسه نمیتوانید درست «فکر» کنید؟ اینجا درست زمانی است که به شما حمله شده است. |
خبر اینکه ما در حال ترجمهی مقالهی کامل «حمله به پیوندها» هستیم و در طول هفتههای آتی بر روی سایت قرار خواهد گرفت. |
این مقاله با عنوان «Attacks on Linking» در encyclopedia منتشر شده و در تاریخ ۹ مرداد ۱۳۹۸ توسط تیم ترجمه تداعی ترجمه شده و در وبسایت تداعی منتشر شده است. |
[۱] Attacks on Linking
6.
همزاد خیالی
12.
حمله به پیوندها | مبانی نظری روانکاوی ویلفرد بیون
این پست 0 دیدگاه دارد.