آیا عقدهی اُدیپ هنوز سنگ بنای روانکاوی است؟
آیا عقدهی اُدیپ هنوز سنگ بنای روانکاوی است؟
چکیده
حل و فصل بحثها و اختلاف نظرهای کنونی در مورد محوریت عقدهی اُدیپ در روانکاوی دشوار است، مگر اینکه سه مانع موجود بر سر راه بررسی منطقی را مورد توجه قرار دهیم. نخستین مورد این است که عقدهی اُدیپ، «اسم رمز»[۱] روانکاوی فروید، از نظر سیاسی بحثبرانگیز است. دومین مورد، دشواری بزرگ در توافق بر سر تعریف و مرزبندی عقدهی اُدیپ است، به ویژه پیچیدگیهای ضروری که با معرفی عقدهی اُدیپ منفی، سکسوالیته زنانه، ماهیت فانتزیها و کنشهای پیشاُدیپی و ضد اُدیپی[۲] وجود دارد. مانع سوم شامل سئوالات اساسیِ معرفتشناختیِ[۳] روانکاوی است: یعنی معیارهای ما برای ارائهی شواهدی جهت اثبات یا رد هر گزاره[۴] خاص. نتیجه میگیرم که آگاهی از این دشواریها نشاندهندهی بلوغ خاص تفکر ماست و پیچیدگیای که این موانع ایجاد کردهاند، میتواند به مرور زمینه را برای مجموعهای از فرمولبندیها فراهم کند که غنیتر و نزدیکتر به پیچیدگیها و ابهامات وضعیت بالینی هستند.
در سالهای آخر قرن نوزدهم، فروید شروع به ترسیم مجموعهای از عواطف، آرزوها، و دفاعها کرد که بعدها آن را «عقدهی اُدیپ» نامید. در سال ۱۹۲۰، او به طور قطعی محوریت آن را در روانکاوی در یک پانوشت برای «سه رساله درباره نظریه سکسوالیته» (۱۹۵۰) بیان کرد: «با پیشرفت مطالعات روانکاوی، اهمیت عقدهی اُدیپ بیش از پیش آشکار شده است؛ شناخت آن به اسم رمزی تبدیل شده است که طرفداران روانکاوی را از مخالفانش متمایز میکند.» (ص. ۲۲۶).
عقدهی اُدیپ عرصه تعارض درون روانکاوی است.
بنابراین، محوریت عقدهی اُدیپ در اتیولوژی (سببشناسی) و درمان نوروز و در نتیجه، به عنوان ستون اصلی روانکاوی، که عملی معادل با والدکُشی[۵] (یا نوع دیگر آن در تفکر فرویدی، برادر یا خواهرکُشی[۶]) است، به چالش کشیده شد. با این حال، در طی دوازده سال، خود فروید پرسشهایی در مورد محوریت این عقده مطرح کرد که به دلیل شرح و بسط مرحله پیشاُدیپی بود که در حال پیدایش بود، به ویژه با توجه به رشد روانکاوی زنان (فروید، ۱۹۳۱). او هرگز در دیدگاهش نسبت به عقدهی اُدیپ به عنوان «اسم رمز» متزلزل نشد، اما همراه با برخی از پیروانش، سئوالاتی را در مورد مرزها و ماهیت دقیق روابط بین اُدیپی و پیشاُدیپی مطرح کرد. با گذشت زمان، این پرسش پیش آمد که آیا عقدهی اُدیپ در برخی از بیمارانِ به شدت آشفته وجود دارد یا خیر (به سمپوزیوم، ۱۹۵۲ رجوع کنید).
اعتقاد فروید در مورد محوریت عقدهی اُدیپ تا حدودی ریشه در کشفیات مهمی داشت که در طی خود–کاوی[۷] به دست آورده بود (اگرچه، از قضا، در سالهای اخیر برخی در مورد اهمیت عناصر پیشاُدیپی فروید در بازسازیهای «اُدیپی» دوران کودکی او استدلال کردهاند [بلوم، ۱۹۷۷]). آن خودکاوی، همراه با روانکاوی بیمارانش در طی پنج سال آخر قرن نوزدهم بود که به او دادههای مورد نیاز، شجاعت، و تمرکز فکر داد تا اعلام کند که (برای همه تماشاگرانی که نمایشنامه اُدیپ رکس را تماشا میکنند) «شاید سرنوشت همه ما این است که اولین انگیزههای جنسی خود را به سمت مادرمان هدایت کنیم و اولین نفرت ما و اولین آرزوی ما برای قتل، علیه پدرمان باشد.» (فروید، ۱۹۰۰، ص. ۲۶۲). (مسئله دیگری که چند دهه بعد مشکلآفرین تلقی میشد، کلمات «همه ما» است که زنان را مورد استثناء قرار میدهد.) اما واضح است که وقتی فروید از محوریت عقدهی اُدیپ دفاع میکرد، در واقع از درک خودش که به سختی به دست آورده بود، دفاع میکرد.
محدودیت دسترسی به ادامهی مطلب
دسترسی کامل به محتوای تخصصی تداعی صرفاً برای اعضای ویژهی تداعی در نظر گرفته شده است.
با عضویت در تداعی و فعال کردن عضویت ویژه به امکان مطالعهی آنلاین این مقاله و تمام مقالات تداعی که در حال حاضر بیش از ۴۰۰ مقالهی تخصصی شامل نظریات روانکاوی، رویکردهای مختلف، تکنیکهای بالینی و مواردی از این دست است دسترسی خواهید یافت. عضویت ویژه فقط برای مطالعهی آنلاین در سایت است و امکان دانلود پیدیاف با عضویت ویژه وجود ندارد. اگر نیاز به پیدیاف مقالات دارید، آنها را بایستی جداگانه تهیه کنید.
در این صفحه میتوانید پلنهای عضویت ویژه را مشاهده کنید و از این صفحه میتوانید نحوهی فعال کردن عضویت ویژه را ببینید.
اگر اکانت دارید از اینجا وارد شوید.
اگر اکانت ندارید از اینجا ثبتنام کنید.
- 1.آیا عقدهی اُدیپ هنوز سنگ بنای روانکاوی است؟
- 2.سیاست در اتاق درمان
- 3.روانکاوی چه چیزی نیست؟
- 4.بارداری روانکاو
- 5.جنگ سرد در سیاست روانکاوی
- 6.روانکاوی و ابطالپذیری
- 7.جنگهای درمانی: انتقام فروید
- 8.نیمهی تاریک میراث فرویدی ما