روانکاوی چیست؟
روانکاوی چیست؟
روانکاوی روشی تحلیلی برای واکاوی مسائل و مشکلاتی است که در طول زندگی روزمره با آن مواجه میشویم ولی علت آنها را متوجه نمیشویم. در روانکاوی برای بررسی وضعیتهای کنونی به تاریخچهی زندگی فرد رجوع میشود و با واکاوی رویدادها، خاطرات و تجارب دوران کودکی تا کنون، نسبت به آنها بینش ایجاد میشود.
روانکاوی نوع عمیقی از درمان با گفتار است با این هدف که اندیشهها و احساسات ناهشیار یا عمیقاً دفن شده را به ذهن هشیار بیاورد. از طریق روانکاوی میتوان تجربیات و عواطف واپسزده را که اغلب مربوط به کودکی است بیرون کشید و بررسی کرد. روانکاو و روانکاویشونده (یا آنالیزان) با همکاری هم بررسی میکنند که چگونه این خاطرات واپسزده قدیمی بر فکر، رفتار و روابط بزرگسالی روانکاویشونده تأثیر میگذارند.
روانکاوی در ابتدا با کارهای زیگموند فروید آغاز شد. در ۲۱ سپتامبر ۱۸۹۷ فروید به دوست (و درمانگرش) ویلهلم فلیس نوشت: «هیچ نشانهای از واقعیت در ناهشیار وجود ندارد، به طوری که نمیتوان بین حقیقت و داستانی تخلیلی که با عاطفه سرمایهگذاری روانی شده است، تمایز قائل شد». شاید این روز، روز تولد روانکاوی باشد. ولی غالباً شروع روانکاوی را انتشار کتاب «مطالعاتی در باب هیستری» میدانند که زیگموند فروید و همکارش ژوزف بروئر نوشتند و در سال ۱۸۹۵ منتشر کردند. با وجودی که بیشتر افرادی که با روانکاوی آشنایی چندانی ندارند روانکاوی را با زیگموند فروید یکی میپندارند ولی روانکاوی در زمان حیات و بعد از مرگ فروید بسیار گسترش یافت، در حدی که حالا زیگموند فروید در واقع قفسهی کوچکی از کتابخانهی عظیم روانکاوی است.
زیگموند فروید کیست؟ اینجا را بخوانید. |
تمرکز اصلی روانکاوی روی چه چیزی است؟
تمرکز اصلی جلسات روانکاوی «ناهشیار» (ضمیر ناخودآگاه) است. باور بر این است که ما در زندگی روزمره فقط به بخشهای کوچکی از آنچه در روان ما اتفاق میافتد دسترسی داریم و بخش عظیمی از آن در ناهشیار اتفاق میافتد. ناهشیار مأمن تمام تجارب روانشناختی ماست که ما توان تحمل آنها را در ساحت هشیار نداریم ولی آنها در ناهشیار حضور دارند و روی زندگی ما اثر میگذارند.
ناخودآگاه چیست؟ اینجا را بخوانید. |
در روانکاوی چه ابزارهایی استفاده میشود؟
روانکاو برای تحلیل آنالیزان، ۳ ابزار مهم دارد:
تداعی آزاد: از آنالیزان خواسته میشود آنچه به ذهنش میرسد را بدون آنکه تلاش کند آن را سانسور کند به زبان بیاورد. مهم نیست آنچه به زبان میآید باارزش است یا بیارزش یا مهم است یا غیرمهم. در واقع هیچچیز غیر مهم در روانکاوی وجود ندارد و همه چیز مهم است، حتی یک اشتباه به نظر سهوی در گفتن یک کلمه.
تعبیر رؤیاها: در جلسات روانکاوی، رؤیاها تفسیر میشوند، ولی نه به صورت سنتی و نمادین. بلکه محتوای رؤیاها –چه محتوای آشکار و چه محتوای ناآشکار رؤیا- در بافت زندگی آنالیزان بررسی میشود. زیگموند فروید میگفت که «رؤیاها شاهراه ناهشیار هستند». در بسیاری اوقات رؤیاها محتوای واپسراندهی شدهی آگاهی را به صورت تغییر شکل یافته بروز میدهند.
بررسی پویایی ارتباطی بین روانکاو و روانکاویشونده: روانکاوان معاصر غالباً به پویاییهایی که در جلسه اتفاق میافتد توجه ویژهای دارند. اینکه در جلسه بین روانکاو و روانکاویشونده در لحظه چه اتفاقی میافتد و روانکاویشونده چه واکنشی به موقعیتها نشان میدهد، الگوی زندهای از آن چیزی است که او احتمالاً در بیرون جلسات به نمایش میگذارد و بنابراین برای روانکاو مهم است.
تداعی آزاد چیست؟ اینجا را بخوانید. |
جلسات روانکاوی چطور برگزار میشوند؟
این جلسات حداقل یک جلسه و حداکثر ۶ جلسه در هفته برگزار میشود. در جلسات در بیشتر اوقات روانکاویشونده (یا آنالیزان) حرف میزند و آنچه به ذهنش میرسد را بازگو میکند. روانکاو بیشتر شنونده است ولی شنوندهی فعال و تلاش دارد تا مکانیزمهای دفاعی، الگوهای تکراری، لغزشهای کلامی و مواردی از این دست که فرد متوجه آن نیست را به همراهی آنالیزان کشف کند.
روانکاوی چقدر طول میکشد؟
در مدل کلاسیک روانکاوی که تعداد جلسات بین ۳ تا ۶ جلسه در هفته است، روانکاوی بهطور معمول بین ۳ تا ۵ سال طول میکشد. ولی این میزان ضرورتاً عمومی نیست. اساساً فلسفهی روانکاوی این است که ناهشیار هر فردی سیستم پیچیده و منحصر به فردی است که آن را با فرمولها یا تکنیکهای از پیش آماده نمیشود شناخت. از این رو، وقتی برای روانکاوی آماده میشوید این انتظار را داشته باشید که ممکن است این فرایند سالها به طور انجامد. در مدلهای معاصرتر روانکاوی که شامل رواندرمانی تحلیلی هم میشود و تعداد جلسات آن غالباً بین ۱ تا ۳ جلسه در هفته است ممکن است این مدت طولانیتر باشد.
رواندرمانی تحلیلی چیست؟ اینجا را بخوانید. |
روانکاوی چه تفاوتی با رواندرمانی دارد؟
تمایز این دو بسیار دشوار است. در بین اندیشمندان روانکاوی غالباً دو دسته وجود دارد که یک دسته روانکاوی را یک شکل از رواندرمانی میدانند و دستهی اصولگرای دیگری وجود دارند که معتقدند روانکاوی اساساً با رواندرمانی متمایز است و در واقع درمان اثر جانبی روانکاوی است و نه هدف روانکاوی. امروز این دو بسیار به هم نزدیک هستند تا حدی که بسیاری از درمانگران رواندرمانی روانکاوانه انجام میدهند. اما اگر بخواهیم کمی دقت بیشتری به خرج دهیم، رواندرمانی شامل رویکردهای مختلفی میشود، مثل رویکرد شناختی رفتاری یا طرحواره درمانی که تمرکز آنها روی رفتار، شناخت و طرحوارههاست. تمرکز رواندرمانی تحلیلی یا رواندرمانی روانکاوانه همان چیزی است که در روانکاوی است، یعنی تمرکز روی ناهشیار است.
دربارهی تفاوت روانکاوی با رواندرمانی تحلیلی اینجا بیشتر بخوانید. |
آیا در روانکاوی راهکار داده میشود؟
به طور معمول خیر. راهکار با فلسفهی روانکاوی ناسازگار است. فرض روانکاوی این است که تمام راهکارها در دنیای درونی روانکاویشونده است و بنابراین چیزی بیرون از او نمیتواند برای دنیای درونی او کار کند. در واقع راهکارها از دل تحلیل تجربهی درونی روانکاویشونده بیرون میآیند. در اینجا نیز اندیشمندان روانکاوی نظرات مختلفی دارند. یک دستهای از روانکاوی کاملاً راهکار را نهی میکنند، در حالی که دستهی دیگری از روانکاوان معتقدند نادیده گرفتن دنیای بیرون ممکن است ناخشنودیهای بهحق روانکاویشونده از وضعیت بیرونی را دستکم بگیرد و در نهایت منجر به شماتت او شود. با همهی اینها، تمام روانکاوان بر این باور استوار هستند که راهکارهای بیرونی نمیتوانند تغییر عمدهای در افراد ایجاد کنند.
روانکاوی برای چه کسانی مناسب است؟
روانکاوی یک فرایند طولانی مدت و با حوصله است. در ابتدای امر روانکاوی مناسب کسانی است که حوصلهی کافی دارند که چند سال روی ساختار روانیشان کار کنند تا در درازمدت نتایج عمیقتری را تجربه کنند. در وهلهی دوم روانکاوی برای کسانی مناسب است که در موقعیت اورژانسی نیستند، چراکه موقعیتهای اورژانسی گاه نیاز به اقدام به عمل دارند که این جزو فعالیتهای عمدهی روانکاوان نیست. هرچند هر روانکاوی در موقعیتهای اورژانسی مراجعانش آنها را بهفراخور به متخصصان دیگر ارجاع خواهد داد. نهایتاً روانکاوی برای همه مناسب است. ما معتقدیم که هیچ انسان ضرورتاً سالمی وجود ندارد و همهی ما در بهترین حال «روانرنجور» هستیم (در حالتهای دیگر ممکن است مرزی، سایکوتیک یا روانکژ باشیم). بنابراین روانکاوی برای همه مناسب است. افراد مبتلا به افسردگی، درگیریهای عاطفی، ترومای عاطفی، الگوهای رفتاری خودتخریبگر، اختلالات شخصیت یا مشکلات پایدار ارتباطی، همه میتوانند از روانکاوی بهره بگیرند.
آبا روانکاوی برای من مناسب است؟ اینجا را بخوانید. |
در اتاق روانکاوی چه میگذرد؟
اتاق روانکاوی غالباً یک شیء آشنا دارد: کاناپه. در رویکردهای کلاسیک روانکاویشونده روی کاناپه دراز میکشد و روانکاو در پشت کاناپه، جایی که در دیدرس روانکاویشونده نیست مینشیند. ارتباط از طریق صدا برقرار میشود و روانکاو و روانکاویشونده ارتباط چشمی با هم ندارند. علت امر این است که در روانکاوی کلاسیک معتقد بودند که بایستی هر چیزی را که ممکن است در تداعیهای روانکاویشونده اخلال ایجاد کند را از دیدرس او خارج کرد تا یک محیط خنثی را تجربه کند. رودر رو شدن روانکاو و روانکاویشونده موجب میشود که روانکاویشونده نگران واکنشهای روانکاو شود و از این رو روند تداعیهایش مختل شود. ولی در روانکاوی معاصر این ایده چندان رایج نیست.
غالباً روانکاو و روانکاویشونده رو در روی هم مینشینند یا ممکن است به شکل ۹۰ درجهای بنشینند. به این خاطر که در روانکاوی معاصر فرض بر این است که واکنشهای روانکاو اخلال ایجاد نمیکند، بلکه یک وضعیت جدید ایجاد میکند که همین وضعیت جدید هم قابل تحلیل است.
از روانکاویشونده خواسته میشود تا هرچه بهذهنش میآید را بیان کند و روانکاو تلاش میکند از دل این تداعیهای آزاد روانکاویشونده الگوهای ارتباطی، دفاعها، ترسها و وحشتها، لغزشها و فانتزیهای ناهشیار روانکاویشونده را بیرون بکشد.
چرا روانکاوها از کاناپه استفاده میکنند؟ اینجا بخوانید. |
آیا در جلسات روانکاوی از هیپنوتیزم استفاده میشود؟
خیر. فقط یک دورهی خیلی کوتاهی از تاریخ روانکاوی از هیپنوتیزم استفاده شده است. در آغاز فرض بر این بود که افراد میتوانند با هیپنوتیزم به خاطرات و تروماهای کودکی دسترسی پیدا کنند و با بازگو کردن آن و تلقین روانکاو بر آن فائق آیند. ولی این روش خیلی زود برچیده شده و جای آن را «تداعی آزاد» گرفت. در تداعی آزاد روانکاو و روانکاویشونده تلاش میکنند در حین اینکه روانکاویشونده از اعمال و افکار و احساسهای خود آگاه است به تروماها و خاطرات دسترسی بیابند.
دربارهی کاربرد هیپنوتیزم در روانکاوی معاصر اینجا بیشتر بخوانید. |
روانکاو کیست؟
روانکاو کسی است که آموزش پیشرفتهی روانکاوی دیده، خودش روانکاوی شده و از راهنماییهای یک سوپروایزر بهره میبرد. او یک رواندرمانگر یا روانپزشک است که پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه وارد گروهها و انستیتوهای آموزش روانکاوی شده و در آنجا پس از چند سال آموزش و تحلیل شخصی امکان تحلیل دیگران را کسب کرده است.
چه روانکاو یا رواندرمانگری برای من مناسب است؟
روانکاوی یک شراکت صمیمانه است و صمیمیت جایی است که نیاز به حداقلی از سلامت دارد. بنابراین به طور خاص به دنبال فردی باشید که خود روانکاوی شده و حداقلی از سلامت روان را داراست و نسبت به مسائل و محدودیتهای خود آگاه است. این البته جزو قوانین الزامی روانکاوی است که روانکاو و رواندرمانگر تحلیلی خود بایستی حتماً تحلیل شده باشد، با وجود این، مهم است که پیشینه و صلاحیت او را بسنجید. همینطور ما پیشنهاد میکنیم به دنبال کسی باشید که علاوه بر زمینهی آموزشی مناسب و تجربهی مرتبط، بتوانید با او احساس امنیت کنید و بهراحتی بتوانید دربارهی مسائل شخصیتان با او صحبت کنید.
درمانگران کلینیک تداعی آموزش کافی دیدهاند، خودشان درمان شدهاند و سوپرویژن میگیرند. برای رزرو به اینجا وارد شوید. |
- 1.اعتیاد، درماندگی و خشم خودشیفته
- 2.استر بیک کیست؟
- 3.خوانش نامههایی از فروید
- 4.پیرامون یادگیری شناخت خویش
- 5.معرفی تیتروار مهمترین یافتههای زیگموند فروید
- 6.انواع روشهای رواندرمانی روانکاوانه
- 7.روش و محیط روانکاوی
- 8.نظریات روانکاوی از زمان فروید
- 9.رواندرمانی تحلیلی یا رواندرمانی روانکاوانه چیست؟
- 10.آیا روانکاوی برای من مناسب است؟
- 11.روانکاوی چیست؟