skip to Main Content
مسئله‌ی اقتصادی مازوخیسم | زیگموند فروید

مسئله‌ی اقتصادی مازوخیسم | زیگموند فروید

مسئله‌ی اقتصادی مازوخیسم | زیگموند فروید

مسئله‌ی اقتصادی مازوخیسم | زیگموند فروید

عنوان اصلی: The Economic Problem of Masochism
نویسنده: زیگموند فروید
انتشار در: نسخه معیار مجموعه آثار روانشناختی زیگموند فروید
تاریخ انتشار: 1924
تعداد کلمات: 4050 کلمه
تخمین زمان مطالعه: 25 دقیقه
ترجمه: هدیه عرشیانی

مسئله‌ی اقتصادی مازوخیسم

وجود گرایش به مازوخیسم در زندگی غریزی انسان، از نقطه نظر اقتصادی مرموز است. چرا که اگر اصل لذت بر فرآیندهای روانی حاکم باشد، به‌­طوری که هدف اصلی آن­ها اجتناب از عدم لذت و کسب لذت باشد، مازوخیسم غیرقابل درک خواهد بود.

اگر درد و عدم لذت بتوانند به‌جای علائم هشدار، به هدف اصلی تبدیل شوند، آن­گاه اصل لذت فلج می­‌شود. مثل این است که دارویی، محافظ زندگی روانی ما را از کار انداخته باشد.

بنابراین مازوخیسم را یک خطر بزرگ تلقی می‌­کنیم، چیزی که در مورد نقطه مقابل آن یعنی سادیسم به هیچ‌وجه صدق نمی­‌کند. گاهی وسوسه می‌­شویم، اصل لذت[۱] را محافظ کل زندگی خود بدانیم و نه اینکه فقط محافظ زندگی روانی­‌مان در نظر بگیریم. در چنین حالتی باید پاسخ این سوال را جستجو کنیم که اصل لذت، با دو دسته غریزه‌­ای که از هم افتراق دادیم، یعنی غریزه مرگ[۲] و غریزه­ شهوانی زندگی[۳] (یعنی لیبیدو) چه ارتباطی دارد؛ و تا زمانی که این مسئله را حل نکنیم، نمی‌­توانیم به بررسی عمیق­‌تر موضوع مازوخیسم بپردازیم.

باید به خاطر داشته باشیم که شکل خاصی از اصل “گرایش به پایداری[۴]” فخنر را بعنوان اصل حاکم بر تمام فرآیندهای روانی درنظر گرفته‌­ایم و برهمین اساس، معتقدیم هدف دستگاه روانی تقلیل دادن و یا به حداقل رساندن مجموع برانگیختگی­‌هایی است که به آن وارد می­‌شود. باربارا لو پیشنهاد کرده که برای این گرایش از نام “اصل نیروانا[۵]” استفاده شود که ما هم این واژه را پذیرفته‌­ایم. البته اصل لذت-عدم لذت[۶] را بلافاصله در کنار این اصل نیروانا قرار دادیم. بنابراین، انتظار می‌­رود هر عدم لذتی با یک افزایش و هر لذتی با یک کاهش در تنش روانی ناشی از تحریک همراه باشد. همچنین انتظار می­‌رود، اصل نیروانا (و اصل لذتی که قرار است معادل با آن فرض شود) مطلقاً در خدمت غریزه­‌ی مرگی باشد که هدفش رساندن ناآرامی‌­های زندگی به وضعیت پایدار شرایط بی‌­جانی است و عملکردش هشدار دادن در مقابل خواسته­‌های غریزه زندگی یعنی لیبیدو خواهد بود که سعی می­‌کند، سیر از پیش تعیین شده زندگی را بهم بزند. ولی چنین دیدگاهی نمی‌­تواند درست باشد. به نظر می‌­رسد در مجموعه‌­ای از موارد احساس تنش، درک مستقیمی از افزایش و کاهش در مقدار تحریک داریم و نمی‌­توان شکی داشت که تنش­‌های لذت­بخش و رهایی از تنش‌های بدون لذت نیز وجود خواهد داشت. قابل توجه­‌ترین مثال افزایش تحریک لذت­بخشی از این نوع، برانگیختگی جنسی است، ولی قطعا این مورد تنها مثال این حالت نیست.

بنابراین، لذت و عدم لذت را نمی‌­توان افزایش یا کاهش یک کمیت (آن­‌طور که ما “تنش ناشی از تحریک” توصیف می­‌کنیم) در نظر بگیریم، اگرچه به­‌طور واضحی با این فاکتور ارتباط زیادی دارند. ظاهرا به این فاکتور کمّی وابسته نیستند، بلکه به یکی از مشخصات این فاکتور بستگی دارند که فقط می­‌توانیم نوعی مشخصه کیفی در نظر بگیریم. اگر می‌­توانستیم بگوییم این مشخصه کیفی دقیق چیست، در روانشناسی پیشرفت زیادی می‌­کردیم. شاید ریتم، توالی زمانی تغییرات و یا افت و خیزهای مقدار تحریک باشد. در حال حاضر مشخص نیست.

به هر صورت به‌­نظر می‌­رسد که لازم است، اصل نیروانا که در واقع متعلق به غریزه مرگ است، در موجودات زنده تحت تعدیلاتی قرار بگیرد که متعاقب این تعدیلات به اصل لذت تبدیل ­شود. لذا از این به بعداز یکی فرض کردن این دو اصل خودداری خواهیم کرد. اگر همین خط فکری را دنبال کنیم، حدس زدن این موضوع که منشا این تعدیلات چه نیرویی بوده است، دشوار نخواهد بود. فقط می­‌تواند غریزه زندگی یعنی همان لیبیدو باشد که توانسته برای تنظیم فرآیندهای زندگی در کنار غریزه مرگ سهمی مطالبه کند. به این ترتیب، مجموعه کوچک ولی جالبی از ارتباطات را بدست می­‌آوریم. اصل نیروانا گرایش غریزه مرگ را نشان می‌­دهد، اصل لذت خواسته‌­های لیبیدو را بازنمایی می‌­کند، و تعدیل شده اصل لذت، یعنی اصل واقعیت[۷]، تاثیر دنیای بیرونی را نشان می‌دهد.

در واقع هیچ یک از این سه اصل، توسط دیگری از کار کردن کنار گذاشته نمی­‌شود. به عنوان قانون آن­ها می‌­توانند یکدیگر را تحمل کنند، اگرچه با توجه به اهداف متفاوتی که برای هریک از آن­ها تعریف شده، قابل انتظار است که گه‌گاه تعارضاتی ایجاد شود. که این اهداف، در مورد اولی (اصل نیروانا) کاهش کمّی بار تحریک، در دومی (اصل لذت) مشخصه کیفی تحریک و در مورد سومی (اصل واقعیت) به تاخیر انداختن آزادسازی تحریک و دادن رضایت همراه با ناخرسندی به عدم لذت موقت خواهد بود.

از این موارد می‌­توانیم این طور نتیجه بگیریم که توصیف اصل لذت به عنوان محافظ زندگی مان به‌­راحتی قابل کنار گذاشتن نخواهد بود.

به مازوخیسم برمی‌­گردیم. مازوخیسم به سه شکل مورد توجه ما قرار می­‌گیرد: شرایطی که در برانگیختگی جنسی ظاهر می­‌شود و بر آن سوار می­‌شود، به صورت تظاهری از طبیعت زنانه و به عنوان یک هنجار رفتاری. به همین ترتیب، می­‌توانیم انواع مازوخیسم شهوانی، زنانه و اخلاقی را از هم تفکیک کنیم. نوع اول یعنی مازوخیسم شهوانی یا لذت در درد کشیدن، نیز خاستگاه دو نوع دیگر است. پایه و اساس آن را باید در امتداد فرآیندهای بیولوژیک و ذاتی جستجو کنیم و مگر اینکه حاضر باشیم در مورد برخی مسائل به شدت مبهم، برخی فرضیات را بپذیریم، غیرقابل درک باقی خواهد ماند. نوع سوم مازوخیسم که از بعضی لحاظ مهمترین آن­هاست، به‌­تازگی و از طریق روانکاوی بعنوان احساس گناهی که عمدتا ناهشیار است، شناسایی شده است، البته در حال حاضر هم به طور کامل قابل توضیح و هم‌خوان با بقیه دانش ماست. برخلاف این مورد، مازوخیسم زنانه بیش از سایر انواع در معرض مشاهده ما قرار دارد، کمترین مشکل را ایجاد می‌­کند و تمام جنبه‌­های آن قابل بررسی است. بحث خود را با مازوخیسم زنانه شروع می‌­کنیم.

با این نوع مازوخیسم در مردان آشنایی کافی داریم (که با توجه به اطلاعاتی که در اختیار من قرار دارد، اظهارات خود را به این گروه محدود می­‌کنم)، این اطلاعات از مردان مازوخیستیک و لذا اغلب ناتوان از نظر جنسی بدست آمده که فانتزی­‌هایشان به خودارضایی ختم می­‌شود یا نوعی اقناع­‌شدگی جنسی با خودشان را بازنمایی می­‌کند. عملکرد زندگی واقعی افراد مازوخیستیک منحرف جنسی کاملاً منطبق بر همین فانتزی­‌ها است. فرقی نمی­‌کند که این اعمال به خودی خود هدف باشند، یا به هدف القای توانمندی جنسی باشند و به فعالیت جنسی منتهی شود. در هر دو مورد، این اعمال در واقع همان اجرا کردن فانتزی‌­های در جریان است و در هر دو حالت محتوای به نمایش درآمده، شامل دهن بند زده شدن، بسته شدن، به‌طرز دردناکی کتک خوردن، شلاق خوردن، به طریقی مورد بدرفتاری قرار گرفتن، اجبار برای اطاعت مطلق، کثیف شدن و تحقیر شدن خواهد بود. شامل آسیب جدی شدن، بسیار نادر است و در چنین حالتی محدودیت‌­های جدی اعمال می‌­شود. تعبیر واضحی که به راحتی می­‌توان به آن رسید این است که فرد مازوخیستیک دوست دارد که مثل یک کودک کوچک و ناتوان، و خصوصا کودکی که شیطنت کرده، با او برخورد شود. برای به تصویر کشیدن این موضوع نیازی به نقل مورد بالینی نیست، زیرا یافته‌­ها متحد الشکل و در دسترس هر مشاهده‌­گر حتی افراد غیر روانکاو است. ولی اگر کسی فرصت مطالعه کیس‌­هایی را داشته باشد که فانتزی­‌های مازوخیستیک به اندازه کافی در آن تکامل یافته باشد، سریعا متوجه می­‌شود که سوژه در موقعیتی قرار می­‌گیرد که مشخصه زنانه دارد، موقعیتی که بر اخته شدن، مورد آمیزش جنسی قرار گرفتن یا بدنیا آوردن نوزاد، دلالت می­‌کند. به همین خاطر، این نوع مازوخیسم را (براساس انواع شدید آن) نوع زنانه نامیده‌­ام، اگرچه بسیاری از اجزای آن به زندگی کودکی اشاره دارد. علت این طبقه­‌بندی زنانه و کودکانه در ادامه توضیح داده می­‌شود. در فانتزی این افراد معمولا ردّ اخته شدن یا کور شدن که نمادی از اختگی است، پاک می‌­شود. در شرایطی که قرار است دقیقا به ژنیتال و چشم‌­ها هیچ صدمه­‌ای وارد ­نشود. (شکنجه‌­های مازوخیستیک در واقعیت یا در فانتزی، به ندرت و تنها به صورت تصادفی به اندازه بی‌­رحمی­‌های سادیستیک جدی می­‌شوند.)

احساس گناه نیز به محتوای آشکار فانتزی­‌های مازوخیستیک راه پیدا می‌­کند؛ سوژه این طور فرض می­‌کند که جرمی (که ماهیت آن نامعین باقی می­‌ماند) مرتکب شده که قرار است، با تمام این فرآیندهای دردناک و زجرآور پاک شود. به نظر می­‌رسد که این یک توجیه سطحی برای موضوع مازوخیسم فرد است، ولی پشت آن، ارتباطی با خودارضایی کودکی وجود دارد. از طرفی، این فاکتور حس گناه، گذاری به نوع سوم مازوخیسم یعنی مازوخیسم اخلاقی فراهم می‌­کند.

مازوخیسم زنانه که تا این­جا توصیف کردیم، کاملاً بر پایه مازوخیسم اولیه یا شهوانی یعنی لذت از درد بنا شده است. نمی‌توانیم این موضوع را توضیح دهیم، مگر اینکه بحث را به خیلی عقب‌­تر برگردانیم.

محدودیت دسترسی به ادامه‌ی مطلب

دسترسی کامل به محتوای تخصصی تداعی صرفاً برای اعضای ویژه‌ی تداعی در نظر گرفته شده است.

با عضویت در تداعی و فعال کردن عضویت ویژه‌ به امکان مطالعه‌ی آنلاین این مقاله و تمام مقالات تداعی شامل نظریات روانکاوی، رویکردهای مختلف، تکنیک‌های بالینی و مواردی از این دست دسترسی ‌خواهید یافت. عضویت ویژه فقط برای مطالعه‌ی آنلاین در سایت است و امکان دانلود پی‌دی‌اف با عضویت ویژه وجود ندارد. اگر نیاز به پی‌دی‌اف مقالات دارید، آنها را بایستی جداگانه از طریق فروشگاه مقالات تهیه کنید.

در این صفحه می‌توانید پلن‌های عضویت ویژه را مشاهده کنید و از این صفحه می‌توانید نحوه‌ی فعال کردن عضویت ویژه را ببینید.

اگر اکانت دارید از اینجا وارد شوید.

اگر اکانت ندارید از اینجا ثبت‌نام کنید.

مجموعه مقالات نظری فروید
0 کامنت

دیدگاهتان را بنویسید

Back To Top
×Close search
Search
×