
چگونه توماس آگدن روانکاو، خودِ واقعیاش را در داستان یافت؟

ماجرای چگونگی ورود توماس آگدن به ادبیات -جای تعجب ندارد که- با مادرش شروع میشود.
سانفرانسیسکو– دکتر توماس آگدن [۱] روی صندلی درمانگریاش نشسته و من در انتهای دیگر اتاق روی صندلیای روبروی او نشستهام. بین ما یک تخت باریک وجود دارد که سرش به سمت اوست. آگدن؛ روانکاو برجسته، استاد و مدرس درمانگری، و نویسندهی چندین کتاب و مقاله اینجا در کلینیکش در طبقهی همکف خانهاش در سانفرانسیسکو به نظر کاملاً راحت میآید. در پسزمینه کتابخانهی زیبایی دیده میشود و روی دیوارها عکسهای آبستره که برای کسانی که قبلاً در جلسات درمانگری حضور داشتهاند آشناست -سایههای تکرنگ و خطوطی که طرح مشخصی را ترسیم نمیکنند؛ چیزهایی برای خیره شدن و یافتن معنا.
آگدن خوشمشرب، خوشبیان و کنجکاو است. او جوانتر از ۷۰ سال سناش به نظر میرسد. روشن است که مهارت خاصی در بهسرعت صمیمی شدن با غریبهها دارد؛ استعدادی که او را به یکی از نوآورترین و جذابترین روانکاوان نسلاش بدل کرده است. او بهندرت مصاحبه میکند، اما با صحبتهای مداومش در طول ملاقاتمان گفتگو را به سمتی کشید که کنترلش سخت بود. با اینکه او روی صندلی درمانگری نشسته بود، گویی صحبتهایش را این قاعدهی اساسی روانکاوی هدایت میکرد که بایستی مثل یک آنالیزان همهی تداعیهایش را بدون فیلتر ابراز کند. او دربارهی زندگیاش –چه حرفهای و چه شخصی- با گشودگی صحبت میکرد. در ده دقیقهی اول مصاحبهمان گفت هفتساله بود که برای اولین بار گریهی مادرش را بعد از مرگ روانکاو مادرش دید.
به وضوح برایش مهم تر آن بود که مطمئن باشد فهمیده میشود نه اینکه بخواهد چهرهی رازآلودش را بهعنوان روانکاو یا داستاننویس حفظ کند. با این همه آگدن آدم جالب و سرگرمکنندهای است و داستان زندگیاش را طوری تعریف میکند که تصویر روشنی از خودش به عنوان روانکاو، نویسنده و حتی یک نفر از نسل انفجار جمعیت[۲] عرضه میکند.
بهانهی دیدار ما انتشار ترجمهی عبری اولین رمانش، «تکههای از قلم افتاده»[۳] (۲۰۱۴) بود. او میگوید دومین رمانش، «در دستان جاذبه و بخت»[۴] (۲۰۱۶) هم به عبری ترجمه خواهد شد. او نویسندگی را بعد از چند دهه نوشتن متون روانکاوی شروع کرده است. خوانندگان اسرائیلی با چند تا از آنها آشنا هستند: «ماتریس ذهن»[۵]، «آستانه ی اولیهی تجربه»[۶]، «کشف دوبارهی روانکاوی»[۷] و «دربارهی ناتوانی در رؤیا دیدن»[۸] که هم در بین جامعهی روانکاوی و هم بیرون از آن کتابهای موفقی بودند.
اینکه کتابهای تخصصی او در اسرائیل منتشر شده و فروش خوبی داشته مایهی تعجب اوست اما برایش توضیحی هم دارد. میگوید: «به نظرم یهودیها –من خودم هم یهودیام- برخلاف اغلب آمریکاییها به دروننگری اهمیت میدهند. یهودیها همیشه در حال تفسیر متون بودهاند و زبان هم متن است. این بخشی از ژن این مردم است».
نوشتههای روانکاوی آگدن منحصراً وابسته به یک مکتب خاص نیست. او بیش از همه متأثر از دونالد وینیکات[۹] که یکی از تحلیلگران برجستهی مکتب روابط ابژه[۱۰] در بریتانیا است (در ادامه به او برمیگردیم)، ملانی کلاین[۱۱] و ویلفرد بیون[۱۲] است. آگدن نوشتههای زیادی دربارهی این سه نفر دارد اما نظریهاش که عمومی و جامع نیست، به جهات دیگر هم کشیده شده است. رویکرد او به روانکاوی و نوشتههایش در این باره معمولاً بیشتر تحلیل متنی[۱۳] به حساب میآید تا روش تشخیصی[۱۴].
محدودیت دسترسی به ادامهی مطلب
دسترسی کامل به محتوای تخصصی تداعی صرفاً برای اعضای ویژهی تداعی در نظر گرفته شده است.
با عضویت در تداعی و فعال کردن عضویت ویژه به امکان مطالعهی آنلاین این مقاله و تمام مقالات تداعی که در حال حاضر بیش از ۳۵۰ مقالهی تخصصی شامل نظریات روانکاوی، رویکردهای مختلف، تکنیکهای بالینی و مواردی از این دست است دسترسی خواهید یافت. عضویت ویژه فقط برای مطالعهی آنلاین در سایت است و امکان دانلود پیدیاف با عضویت ویژه وجود ندارد. اگر نیاز به پیدیاف مقالات دارید، آنها را بایستی جداگانه تهیه کنید.
در این صفحه میتوانید پلنهای عضویت ویژه را مشاهده کنید و از این صفحه میتوانید نحوهی فعال کردن عضویت ویژه را ببینید.
اگر اکانت دارید از اینجا وارد شوید.
اگر اکانت ندارید از اینجا ثبتنام کنید.
- 1.خوانش لووالد: بازاندیشی در اُدیپ
- 2.خوانش بیون
- 3.تأملاتی در باب کاربست روانکاوی
- 4.هنر روانکاوی: رؤیت رؤیاهای نادیده و گریههای قطع شده
- 5.در باب زبان و حقیقت در روانکاوی
- 6.مفهوم روابط اُبژهای درونی
- 7.خوانش تازهای از ریشههای نظریهی روابط اُبژهای
- 8.رؤیابینیِ جلسهی روانکاوی: یک مقالهی بالینی
- 9.دیالوگ روانکاوانه | ماتریس ذهن
- 10.دربارهی همانندسازی فرافکنانه
- 11.دربارهی روانکاو شدن
- 12.ضلع سوم روانکاوی: کار کردن با حقایق بالینی بیناذهنی
- 13.ترس از فروپاشی و زندگی نزیسته
- 14.چگونه توماس آگدن روانکاو، خودِ واقعیاش را در داستان یافت؟