خوانش بیون
خوانش[۱] بیون
سبک نوشتاری بیون، اغلب دشوار، پرطمطراق و به طرزی دیوانهوار، گیجکننده و رازآلود است. با این حال تلاشهای من برای بازنویسی نوشتههای او تقریباً همیشه دست آخر این احساس را در من به جا گذاشته که گویی موفق به برگرداندنِ مهمترین بخش از تفکر بیون نشدهام. در اینجا ملاحظاتی را در مورد سالها نحوهی مطالعهام بر آثار بیون ارائه میکنم که امیدوارم به دیگران و تلاششان در خواندن آثار او کمک کند. شاید مهمترین جنبه از روشِ خواندن آثار او، وضعیت ذهنی است که سعی میکنم در هنگام مطالعه به آن دست یابم. وضعیتی ذهنی که در آن با آغوش باز آنچه را که معتقدم نگاه خودِ بیون به نوشتههایش بود، میپذیرم: بیون تلاش میکند که فهمیده نشود، بلکه بهسانِ کاتالیزوری برای اندیشیدن خود خواننده عمل کند.
دومین توصیهای که به خوانشام از بیون میافزایم، برداشتی است که از آثار او به عنوانِ دو دورهی «متقدم» و «متأخر» دارم. به نظرم پیشفرضهای روانکاوانهای که آثار این دو دوره بر آن بنا شده، هرچند دارای برخی اشتراکات هستند، اما تمایز آشکاری نیز از یکدیگر دارند. نوشتههای این دو دوره نیاز به روشهای متفاوتی از مطالعه دارند که همین هم منجر به خلقِ تجربیات متفاوتی از خوانش میشود. معتقدم که اگر خواننده بپندارد که آثار اولیه و متأخر بیون مجموعهای از نظرات متوالی و تدریجاً نضجیافته درباره رشد روانشناختی دارد، در این صورت دچار سردرگمی خواهد شد. به نظر من آثار متأخر ضمن آنکه شباهت زیادی با آثار اولیه دارند و مفروضشان میپندارند، در عین حال نشان از گسستی ریشهای نیز از آن دارند. «بیونِ متقدم» بنا به برداشتی که من از مجموعه آثارش میکنم، شامل تمام نوشتههای او تا اثر «یادگیری از تجربه» (۱۹۶۲) است؛ و «بیون متأخر» با اثر «عناصر روانکاوی» (۱۹۶۳) شروع میشود و تا پایان فعالیت او ادامه مییابد (که در این میان، کتاب «توجه و تأویل» [۱۹۷۰] ادای سهم مهمی در این مجموعه است).
در این مقاله که موضوعش «خوانش بیون» است، به عنوان نقطه شروع، تجربهی خواندن دو گزیدهی منتخب از آثار او را گنجاندهام؛ قطعه اول از کتاب «یادگیری از تجربه» و قطعه دوم از کتاب «توجه و تأویل» است. بیون در این قطعات تمایلش به اینکه نوشتههای «قدیمی» و «جدید»اش چطور خوانده شوند را در اشاراتی به خواننده ابراز میکند. هدف من تلاش برای دستیابی به «منظور واقعی» او از متونش نیست، بلکه در عوض علاقمندم که بدانم چه کارکرد نظری و بالینی میتوانم از تجربه خوانش شخصیام بر آثار متقدم و متأخر او به دست آورم. به استناد بسیاری از نظراتی که بیون در دهه آخر حیاتش ابراز کرده، جای تردیدی باقی نیست که او امیدوار بود تمامی آثارش بدینگونه خوانده شوند: «روش روانکاویام برای هیچکسی جز خودم اهمیتی ندارد، اما ممکن است ایدهای از روش روانکاویِ شما به خودتان بدهد و همین مهم است» (سمینارهای بالینی بیون در سائوپائولو، ص ۲۰۶).
در بخش پایانی این فصل، شرح مفصلی از یک جلسهی روانتحلیلی را ارائه میکنم و سپس این تجربهی تحلیلی را از دیدگاهی به بحث میگذارم که تأثیرگرفته از نوشتههای بیون (خصوصاً آثار متأخرش) است.
محدودیت دسترسی به ادامهی مطلب
دسترسی کامل به محتوای تخصصی تداعی صرفاً برای اعضای ویژهی تداعی در نظر گرفته شده است.
با عضویت در تداعی و فعال کردن عضویت ویژه به امکان مطالعهی آنلاین این مقاله و تمام مقالات تداعی که در حال حاضر بیش از ۳۵۰ مقالهی تخصصی شامل نظریات روانکاوی، رویکردهای مختلف، تکنیکهای بالینی و مواردی از این دست است دسترسی خواهید یافت. عضویت ویژه فقط برای مطالعهی آنلاین در سایت است و امکان دانلود پیدیاف با عضویت ویژه وجود ندارد. اگر نیاز به پیدیاف مقالات دارید، آنها را بایستی جداگانه تهیه کنید.
در این صفحه میتوانید پلنهای عضویت ویژه را مشاهده کنید و از این صفحه میتوانید نحوهی فعال کردن عضویت ویژه را ببینید.
اگر اکانت دارید از اینجا وارد شوید.
اگر اکانت ندارید از اینجا ثبتنام کنید.
- 1.نگارش روانکاوانه بهمثابه یک فرم داستانی
- 2.خوانش بیون
- 3.خوانش لووالد: بازاندیشی در اُدیپ
- 4.تأملاتی در باب کاربست روانکاوی
- 5.این هنر روانکاوی: رؤیت رؤیاهای نادیده و گریههای قطع شده
- 6.در باب زبان و حقیقت در روانکاوی
- 7.مفهوم روابط اُبژهای درونی
- 8.خوانش تازهای از ریشههای نظریهی روابط اُبژهای
- 9.رؤیابینیِ جلسهی روانکاوی: یک مقالهی بالینی
- 10.دیالوگ روانکاوانه | ماتریس ذهن
- 11.دربارهی همانندسازی فرافکنانه
- 12.دربارهی روانکاو شدن
- 13.ضلع سوم روانکاوی: کار کردن با حقایق بالینی بیناذهنی
- 14.ترس از فروپاشی و زندگی نزیسته
- 15.چگونه توماس آگدن روانکاو، خودِ واقعیاش را در داستان یافت؟