دربارهی موضع افسردهوار
دربارهی موضع افسردهوار
این نوشته برگرفته از مقالهی ملانی کلاین به نام «نگاهی به خلقت روانی حالتهای مانیک–دپرسیو» و فصل چهارم کتاب «نظریهی کلاینی: یک چشمانداز معاصر» نوشتهی جین تمپرلی به نام «موضع افسردهوار» است.
همانطور که تواناییهای شناختی و حرکتی کودک رشد میکند، تجربههای خوب و بد بیشتری شکل میگیرند و به نظر میرسد که بناست این تجربهها به تدریج به هم نزدیکتر شوند تا یک کل منسجم را بسازند. گویی تصویری کامل در حال شکلگیری است. تا زمانی که ایگو تکه تکه بوده و بخشهای مختلف آن کنار هم قرار نگرفته باشند نمیتواند تصویری از اُبژه را به نمایش بگذارد. در واقع نمیتواند با اُبژه همانندسازی کرده و آن را درون خود شکل دهد. چرا که نه تنها خود ایگو هنوز منسجم نشده بلکه اُبژه را نیز به درستی و کامل دریافت نکرده است. بنابراین یکی از کارهای مهم در این مرحله از زندگی کودک تشکیل یک کل منسجم هم در ایگو و هم در نگاه به اُبژه است. برای اینکه بخشهای مختلف ایگو بتوانند کنار هم قرار بگیرند و چنین کلی را شکل دهند بایستی تجربههای خوب باید بر تجربههای بد غلبه داشته باشند. با وجود تجربههای خوب، نوزاد نیاز کمتری به برونفکنی و دور کردن بخشی از وجود خود داشته و بازنمایی اُبژه نیز دستخوش تحریفهای کمتری میشود. بنابراین زمانی که فرافکنی کم میشود دنیای درونی غنای خود را حفظ میکند. به علاوه درک او از اُبژه تماس بیشتری با واقعیت پیدا کرده و چنین نزدیکی با واقعیت در دو جنبه خود را نشان میدهد.
از یک طرف منجر به این امر میشود که مادر به صورت تکهای که یا به تمامی ارضا کننده و ایدهآل بوده یا ناکام کننده و به تمامی بد تجربه نشود. کاهش دوپارهسازی، درک از اُبژه را به واقعیت نزدیکتر کرده و منجر به نزدیکی دو بخش خوب و بد به یکدیگر میشود. وقتی این دو بخش به هم نزدیکتر شوند احساسات متعاقب آن دو نیز در مجاورت هم قرار میگیرند. به این معنی که حالا اُبژه هم فردی دوست داشتنی است و هم فردی که میتواند نفرتانگیز و عصبانی کننده باشد. در واقع نقطهی آغاز دوسوگرایی (ambivalence) همینجا خواهد بود. به عبارتی فضای مطلق موضع پارانوئید-اسکیزوئید به فضایی نسبی تغییر میکند. خوب یا بد مطلق به خوب نسبی یا بد نسبی تغییر شکل میدهد. ایگو بناست که بتواند این نسبیت را تاب بیاورد و این مهم زمانی حاصل میشود که تجربههای خوب وزن سنگینتری داشته باشند، چرا که این امر توان بالایی میطلبد.
محدودیت دسترسی به ادامهی مطلب
دسترسی کامل به محتوای تخصصی تداعی صرفاً برای اعضای ویژهی تداعی در نظر گرفته شده است.
با عضویت در تداعی و فعال کردن عضویت ویژه به امکان مطالعهی آنلاین این مقاله و تمام مقالات تداعی شامل نظریات روانکاوی، رویکردهای مختلف، تکنیکهای بالینی و مواردی از این دست دسترسی خواهید یافت. عضویت ویژه فقط برای مطالعهی آنلاین در سایت است و امکان دانلود پیدیاف با عضویت ویژه وجود ندارد. اگر نیاز به پیدیاف مقالات دارید، آنها را بایستی جداگانه از طریق فروشگاه مقالات تهیه کنید.
در این صفحه میتوانید پلنهای عضویت ویژه را مشاهده کنید و از این صفحه میتوانید نحوهی فعال کردن عضویت ویژه را ببینید.
اگر اکانت دارید از اینجا وارد شوید.
اگر اکانت ندارید از اینجا ثبتنام کنید.
- 1.ماهیت کنش درمانی روانکاوی
- 2.رویکردهای تکنیکی برای نفرت انتقالی در تحلیل بیماران مرزی
- 3.از فروید تا لکان: پرسشی در باب تکنیک
- 4.تعارض و نقص: اشارات تکنیکی آن
- 5.تفسیر بیمار-محور و روانکاو-محور
- 6.گوش دادن تحلیلی به عنوان کارکرد نگهدارندهی بخشهای ازهمگسستهی بیمار
- 7.چه بر سر رواننژندی آمد؟
- 8.«کالبد تهی»: مادر مرده، کودکِ مرده، تحلیلگرِ مرده
- 9.جوانب اخلاقی خودافشایی در رواندرمانی
- 10.تعامل مادر-کودک در دوران جدایی-تفرد
- 11.وقتی کلمات بیان نمیشوند: پلی فراتر از سکوت
- 12.وقتی تحلیلگر احمق میشود!
- 13.دربارهی موضع افسردهوار
- 14.مَکس ایتینگون
- 15.دربارهی موضع پارانوئید-اسکیزوئید
- 16.رفتار تسهیلکنندهی انتقالی
- 17.روانکاوی و فرهنگ
- 18.وقتی که بدن به تو خیانت میکند.
- 19.انیشتین، زمان و ناهشیار
- 20.پیرامون نژادپرستی | دوام آوردن در برابر نفرتورزی و مورد نفرت واقع شدن
- 21.رویاهای کودکی و تئاترهای درونی
- 22.معنای سکوت بیمار
- 23.مرزهای تحلیلی و فضای انتقالی
- 24.سکوت و صمیمیت
- 25.کارایی رواندرمانی تحلیلی