وقتی کلمات بیان نمیشوند: پلی فراتر از سکوت
وقتی کلمات بیان نمیشوند: پلی فراتر از سکوت
رواندرمانی، درمانی است که از طریق گفتگو و هم کلام بودن انجام میشود. تکنیکهایی مثل تداعی آزاد، تعبیر دادن و .. همگی از کلمات کمک میگیرند تا هم راهی برای ورود به ناهشیار باز شود و هم از طریق این بیان شدن خاصیت درمانی داشته باشد. اما زمانهایی پیش میآید که مراجع سکوت میکند، یا محتوای کلامی کمی دارد و ظاهراً ارتباط از طریق کلام قطع میشود. در چنین مواقعی سکوت مراجع چگونه تعبیر میشود؟
ما معمولاً سکوت مراجع را نوعی از «مقاومت» مینامیم. اما چنین تعبیری لزوماً کارساز نیست. چرا که ممکن است این سکوت تنها نوعی مقاومت نباشد بلکه گاهی حتی نشاندهندهی این باشد که خود این فرآیند به کلام در آوردن از ابتدای امر شکل نگرفته است. به کلام در آوردن با توانایی شناخت و ابراز هیجانات همراه است و نیاز است که این فرآیند از نظر رشدی بهتر فهمیده شود.
در مراحل اولیهی رشدی، اولین تجربیات حسی ما، احساسات بدنی ما هستند. ما دنیا را از طریق بدن میشناسیم و حس میکنیم. به تدریج این تجربهها به صورت ذهنی، شناختی و بازنمایی کلامی و تصویرسازی شکل میگیرند و رشد پیدا میکنند و کم کم با پیچیدهتر شدن زبان به کلام آورده میشوند. در این فرآیند پاسخ محیط بسیار اثرگذار است.
اسلوات در این باره مینویسد:
«شیوهای که مادر به احساسات کودک واکنش نشان میدهد، او را آرام میکند و احساساتش را ترجمه میکند، تاثیر عمیقی بر سلامت روان کودک، تنظیم هیجانات او، شکلگیری ذهن وتصویرسازی از رابطه دارد.
کودکانی که مادرانشان نمیتوانند پاسخ مناسب و سازنده به احساساتشان دهند، ممکن است احساس فقدان اعتماد به احساسات، درماندگی و خشم را تجربه کنند. برای آنها بسیار دشوار است که از تجربیات حسی عینی و مشخص بدن به بازنمایی کردن این احساسات در ذهن تغییر کنند و تجربهی این احساسات به صورت خام سخت و ناتوانکننده میشود. در چنین مواردی کودکان ممکن است مکانسیم دفاعی همهتوانی و کنترل یا جابهجایی به موضوعات دیگر را در مقابل اضطراب ناتوانی شکل دهند.
پیتر فوناگی که طراح نظریهی ذهنیسازی است در این مورد بیان میکند که ناتوانی در ذهنیسازی، تجربهی به کلام آوردن احساسات را برای مراجعین بسیار سخت میکند. این مراجعین احساسات خود را به صورت بدنی حس میکنند و نمیتوانند پاسخهای عاطفیشان را به کلام در بیاورند.
بنابراین یک فرآیند روان-تنی در جریان است: ممکن است احساسات به طرق مختلفی در روان تجربه نشوند و در کلام جاری نشوند. اما در حقیقت آنها در بدن پنهان میشوند.
روانکاوان در سالهای اخیر از جنبههای مختلفی به نشانههای روان-تنی پرداختهاند، اما ممکن است روان-تنی لزوماً یک بیماری خاص یا نشانهی خاص بدن نباشد، بلکه زمانی باشد که بدن حامل احساسات میشود و از طریق روان تجربه نمیشود و در بازنمایی کلامی آورده نمیشود. این فرآیند شبیه به مرحلهی اول در نوزادی است که تجربیات حسی از طریق بدن شناخته میشوند.
فوناگی بیان میکند که این سکوت؛ راهی برای کنترل احساسات شدید است. چرا که به کلام در آوردن معادل با یادآوری خاطرات و تصاویر مرتبط و عواطف دردناک با آن است.
سکوت کردن کار را برای درمانگران دشوار میکند. زیرا راه دسترسی به مسائل زیربنایی و احساساتی که به کلام آورده نمیشود بسته میشود. آنها مسائلی پنهان هستند و گاهی گنگ و دور به نظر میرسند. رواندرمانگران باید به تدریج پلی ارتباطی را میان این تجربیات و به کلام در آوردن کلمات پیدا کنند. این فرآیند یک درمان طولانی مدت را میطلبد.
محدودیت دسترسی به ادامهی مطلب
دسترسی کامل به محتوای تخصصی تداعی صرفاً برای اعضای ویژهی تداعی در نظر گرفته شده است.
با عضویت در تداعی و فعال کردن عضویت ویژه به امکان مطالعهی آنلاین این مقاله و تمام مقالات تداعی که در حال حاضر بیش از ۴۳۰ مقالهی تخصصی شامل نظریات روانکاوی، رویکردهای مختلف، تکنیکهای بالینی و مواردی از این دست است دسترسی خواهید یافت. عضویت ویژه فقط برای مطالعهی آنلاین در سایت است و امکان دانلود پیدیاف با عضویت ویژه وجود ندارد. اگر نیاز به پیدیاف مقالات دارید، آنها را بایستی جداگانه تهیه کنید.
در این صفحه میتوانید پلنهای عضویت ویژه را مشاهده کنید و از این صفحه میتوانید نحوهی فعال کردن عضویت ویژه را ببینید.
اگر اکانت دارید از اینجا وارد شوید.
اگر اکانت ندارید از اینجا ثبتنام کنید.
- 1.ماهیت کنش درمانی روانکاوی
- 2.رویکردهای تکنیکی برای نفرت انتقالی در تحلیل بیماران مرزی
- 3.تعارض و نقص: اشارات تکنیکی آن
- 4.تفسیر بیمار-محور و روانکاو-محور
- 5.گوش دادن تحلیلی به عنوان کارکرد نگهدارندهی بخشهای ازهمگسستهی بیمار
- 6.تجربهی من از تحلیل با فیربرن و وینیکات
- 7.چه بر سر نِوروز آمد؟
- 8.«کالبد تهی»: مادر مرده، کودکِ مرده، تحلیلگرِ مرده
- 9.جوانب اخلاقی خودافشایی در رواندرمانی
- 10.تعامل مادر-کودک در دوران جدایی-تفرد
- 11.وقتی کلمات بیان نمیشوند: پلی فراتر از سکوت
- 12.وقتی تحلیلگر احمق میشود!
- 13.دربارهی موضع افسردهوار
- 14.مَکس ایتینگون
- 15.دربارهی موضع پارانوئید-اسکیزوئید
- 16.رفتار تسهیلکنندهی انتقالی
- 17.روانکاوی و فرهنگ
- 18.وقتی که بدن به تو خیانت میکند.
- 19.انیشتین، زمان و ناهشیار
- 20.پیرامون نژادپرستی | دوام آوردن در برابر نفرتورزی و مورد نفرت واقع شدن
- 21.رویاهای کودکی و تئاترهای درونی
- 22.معنای سکوت بیمار
- 23.مرزهای تحلیلی و فضای انتقالی
- 24.سکوت و صمیمیت
- 25.کارایی رواندرمانی تحلیلی
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
معرفی جالبی بود. فقط لینک کتاب را میشود بگذارید
در انتهای مقاله روی نام کتاب کلیک کنید.