skip to Main Content
معنای سکوت بیمار

معنای سکوت بیمار

معنای سکوت بیمار

معنای سکوت بیمار

عنوان اصلی: The Meaning of Patient Silence
نویسنده: Marie Hartwell
انتشار در: سایک‌سنترال
تاریخ انتشار: 2019
تعداد کلمات: 1051 کلمه
تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
ترجمه: تیم ترجمه‌ی تداعی

معنای سکوت بیمار

گریس ۲۴ ساله، در میانه‌ی یکی از جلسات می‌گوید که دیگر نمی‌خواهد حرف بزند، و نمی‌زند.

جو ۱۵ ساله وارد دفتر شما می‌شود و خود را روی صندلی می‌اندازد، با پاهای گشاده، دست به سینه، سر به پایین، نهان زیر کلاه سویی‌شرتش. شما می‌گویید: «سلام». او غرولند می‌کند.

در جلسه‌ی یک زوج هستید. هر چه صدای مایک بلندتر می‌شود، اِوی آرام‌تر می‌شود. مایک عبارات و اتهاماتی را مانند هیمه بر روی هم تلنبار می‌کند. اِوی خاموشی می‌گزیند.

کیشا در ۳ ماه نخست درمان عملکرد خوبی داشته است. امروز او بیشتر از معمول به پایین نگاه می‌کند. پاسخ سوالات شما به صورت تک‌سیلابی هستند. به نظر نمی‌رسد که مایل به گفتگو باشد.

هر درمانگر تجربیاتی از این دست را گاه و بیگاه دارد. وقتی بیمار از صحبت امتناع می‌کند یا به نظر می‌رسد که علاقه‌ای به حرف زدن ندارد، به چه معناست؟ برای درمان شخص، مهم است که درمان‌گر چنین وقفه‌هایی را در مکالمه با درایت و مهارت مدیریت کند.

سکوت بیمار معنی ندارد!

 

مقاومت: بیایید این ایده را که سکوت به معنای «مقاومت» است کنار بگذاریم. یکی از ارزشمندترین چیزهایی که از نظریه‌پرداز لین هافمن[۱] آموختم این است که کل انگاره‌ی مقاومت، بیمار را برای هنگامی که درمان به مشکل برمی‌خورد سرزنش می‌کند، انگار ما آن‌قدر درخشان و آرامش‌بخش هستیم که «مقاومت‌ناپذیر» هستیم. چرند. به جای آن، هافمن و همکارانش در مورد ماندگاری الگوهای رفتار بیمار صحبت می‌کنند که جزئی از آن‌چه او را در وهله‌ی اول به درمان می‌آورد هستند. طبق این استاندارد، صحبت نکردن به معنای «مقاومت» نیست. در عوض، ماندگاری رفتاری است که مراجعین وقتی مورد استفاده قرار می‌دهند که احساس امنیت نمی‌کنند یا فاقد مهارت هستند تا آن‌چه را که برای آن‌ها در جلسه جریان دارد به صورت کلامی در میان بگذارند.

ناکامی از مشارکت در درمان: همچنین این ایده را رد می‌کنم که مراجعینی که سکوت می‌کنند از «مشارکت» سر باز می‌زنند. مشارکت نکردن نیز نوع خاصی از مشارکت است. به محض این‌که کس دیگری در اتاق با هر فردی باشد، مکالمه‌ای در جریان است، گرچه ممکن است غیرکلامی باشد. تلاش‌های ما نباید معطوف به ایده‌ی محدود مشارکت به مثابه گفتگوی کلامی شوند. ما باید در عوض سعی کنیم تا معنی مشارکت غیرکلامی مراجع را درک کنیم.

بنابرین اگر سکوت به معنای مقاومت یا فقدان مشارکت نیست، پس چیست؟ بیایید نگاهی به برخی از رایج‌ترین دلایل داشته باشیم که بیمارانی که برای کمک به نزد ما می‌آیند اطلاعات کلامی کافی در اختیار ما نمی‌گذارند که سودمند باشد.

محدودیت دسترسی به ادامه‌ی مطلب

دسترسی کامل به محتوای تخصصی تداعی صرفاً برای اعضای ویژه‌ی تداعی در نظر گرفته شده است.

با عضویت در تداعی و فعال کردن عضویت ویژه‌ به امکان مطالعه‌ی آنلاین این مقاله و تمام مقالات تداعی که در حال حاضر بیش از ۴۰۰ مقاله‌ی تخصصی شامل نظریات روانکاوی، رویکردهای مختلف، تکنیک‌های بالینی و مواردی از این دست است دسترسی ‌خواهید یافت. عضویت ویژه فقط برای مطالعه‌ی آنلاین در سایت است و امکان دانلود پی‌دی‌اف با عضویت ویژه وجود ندارد. اگر نیاز به پی‌دی‌اف مقالات دارید، آنها را بایستی جداگانه تهیه کنید.

در این صفحه می‌توانید پلن‌های عضویت ویژه را مشاهده کنید و از این صفحه می‌توانید نحوه‌ی فعال کردن عضویت ویژه را ببینید.

اگر اکانت دارید از اینجا وارد شوید.

اگر اکانت ندارید از اینجا ثبت‌نام کنید.

مجموعه مقالات تکنیک در روانکاوی
6 کامنت
  1. مقاله هایی که میذارین فوق العاده هستن
    آیا براتون امکان داره که متن اصلی مقاله هایی رو که ترجمه می کنین، هم در سایت قرار بدین؟

  2. آیا واقعا این حجم از درک و تعمق در واقعیت اتفاق میفته ؟؟ یا این نکات فقط در مورد افرادی مثل فروید ، یونگ و وینیکات و .. اجرا میشده ؟ و در حال حاضر در ایران فقط چیزی بنام شبه روانکاوی در حال اجراست ؟ ارزیابی برای اینکه درمان‌های روانکاوی در حال حاضر چقدر خروجی دارد وجود دارد ؟!

    1. منظورتان از شبه روانکاوی چیست؟
      ما در چند مقاله درباره کارایی رواندرمانی تحلیلی و روانکاوی (مثلاً این مقال: https://tadaei.com/?p=1958) ترجمه کرده‌ایم، لطفاً آنها را بخوانید.
      همچنین این‌ها لزوماً مربوط به فروید نیست، بعد از فروید روانکاوی تغییراتی اساسی کرده است و در حال حاضر برخی تکنیک‌ها متفاوت از زمان فروید است.

    2. من بنا به تجربه خودم شک ندارم که اکثریت روان شناسان فعلی شارلاتان و به شدت بی سواد هستند. سیستم روانشناسی و همین طور روانپزشکی ایران بسیار ناکارامد و عقب مونده است. این رو به عنوان کسی می گم که افسردگی شدید داشتم و سالها به روانشناس ها و روانپزشک های مختلف مراجعه کردم. هیچ کس براش مهم نبود که حداقل در ازای پولی که می گیره کمکی به ادم بکنه. فقط همین رو بلد بودند که چند تا کتاب روانشناسی زرد معرفی کنند و بگن اینو بخون جلسه بعد بیا تا در موردش صحبت کنیم!!!!! بعد رفتم روان درمانی تحلیلی و تنها درمانی بود که تا حدودی جواب داد. تنها کار موثر همین روان درمانی تحلیلیه که البته اون هم به تازگی از طرف همین دوستان بازاری به عنوان منبع درامد جدید مورد حمله قرار گرفته و به گند کشیده می شه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×Close search
Search
×