رشک آلت چیست؟
رشک آلت [Penis Envy]
عنصر بنیادین در سکسوالیتهی جنس مؤنث و ریشهی دیالکتیک آن.
سرمنشأ رشک آلت، کشف تمایز آناتومیک بین دو جنس است: دختربچه نسبت به پسر احساس محرومیت میکند و دوست دارد همچون او صاحب آلت باشد (عقدهی اختگی[۱]). متعاقباً در فاز اُدیپی این رشک آلت به دو فرم ثانویه درمیآید: اول، میل به دست آوردن آلت در درون خود فرد (بیشتر در قالب میل به داشتن بچه) و دوم، میل به لذت بردن از آلت در مقاربت.
رشک آلت میتواند از مسیرهای آسیبشناختی یا والایششدهی مختلفی منتج شود.
هرچه فروید سکسوالیتهی مؤنث را، که در ابتدا تصور میکرد دقیقاً متناظر با سکسوالیتهی پسر است، به تدریج بیشتر تصریح میکرد، مفهوم رشک آلت در نظریهی او اهمیت بیشتری مییافت.
در اولین نسخه از سه رساله در باب نظریهی سکسوالیته[۲] که تمرکز آن بر رشد سکسوالیته در جنس مذکر است، هیچ اشارهای به رشک آلت نشده است. اولین اشاره به آن در آثار فروید، در مقالهای با عنوان «دربارهی نظریات جنسی کودکان» (1908c) است که علاقهی دختربچه به آلت پسر را مورد توجه قرار میدهد – علاقهای که «تحت سلطهی رشک (Neid) درمیآید. […] زمانی که دختر اظهار میکند «ترجیح میداد پسر باشد» میدانیم این آرزوی او به منظور رفع چه کمبودی مطرح شده است» (۱).
زمانی که فروید –در ۱۹۱۴ (۲)– از عبارت «رشک آلت» برای نشان دادن بروز عقدهی اختگی در دختر استفاده کرد، ظاهراً این عبارت پیش از آن در نوشتههای روانکاوانه مورد پذیرش واقع شده بود.
هرچند در مقالهی «در باب دگرگونیهای غریزه، که شهوت مقعدی نمونهای از آن است[۳]» (1917c) معنای صریح این عبارت دیگر منحصر به میل جنس مؤنث به داشتن آلتی همچون آلت پسر نیست: حالا این عبارت نسخههای اصلی مشتقشده از رشک آلت –یعنی میل به کودک، مطابق با همارزی نمادین آلت و کودک، و میل به جنس مذکر به عنوان یک «زائدهی متصل به آلت»– را نیز در بر میگیرد (۳).
رشک آلت [Penis Envy]
عنصر بنیادین در سکسوالیتهی جنس مؤنث و ریشهی دیالکتیک آن.
سرمنشأ رشک آلت، کشف تمایز آناتومیک بین دو جنس است: دختربچه نسبت به پسر احساس محرومیت میکند و دوست دارد همچون او صاحب آلت باشد (عقدهی اختگی[۱]). متعاقباً در فاز اُدیپی این رشک آلت به دو فرم ثانویه درمیآید: اول، میل به دست آوردن آلت در درون خود فرد (بیشتر در قالب میل به داشتن بچه) و دوم، میل به لذت بردن از آلت در مقاربت.
رشک آلت میتواند از مسیرهای آسیبشناختی یا والایششدهی مختلفی منتج شود.
هرچه فروید سکسوالیتهی مؤنث را، که در ابتدا تصور میکرد دقیقاً متناظر با سکسوالیتهی پسر است، به تدریج بیشتر تصریح میکرد، مفهوم رشک آلت در نظریهی او اهمیت بیشتری مییافت.
در اولین نسخه از سه رساله در باب نظریهی سکسوالیته[۲] که تمرکز آن بر رشد سکسوالیته در جنس مذکر است، هیچ اشارهای به رشک آلت نشده است. اولین اشاره به آن در آثار فروید، در مقالهای با عنوان «دربارهی نظریات جنسی کودکان» (1908c) است که علاقهی دختربچه به آلت پسر را مورد توجه قرار میدهد – علاقهای که «تحت سلطهی رشک (Neid) درمیآید. [...] زمانی که دختر اظهار میکند «ترجیح میداد پسر باشد» میدانیم این آرزوی او به منظور رفع چه کمبودی مطرح شده است» (۱).
زمانی که فروید –در ۱۹۱۴ (۲)– از عبارت «رشک آلت» برای نشان دادن بروز عقدهی اختگی در دختر استفاده کرد، ظاهراً این عبارت پیش از آن در نوشتههای روانکاوانه مورد پذیرش واقع شده بود.
هرچند در مقالهی «در باب دگرگونیهای غریزه، که شهوت مقعدی نمونهای از آن است[۳]» (1917c) معنای صریح این عبارت دیگر منحصر به میل جنس مؤنث به داشتن آلتی همچون آلت پسر نیست: حالا این عبارت نسخههای اصلی مشتقشده از رشک آلت –یعنی میل به کودک، مطابق با همارزی نمادین آلت و کودک، و میل به جنس مذکر به عنوان یک «زائدهی متصل به آلت»– را نیز در بر میگیرد (۳ . . .