skip to Main Content
انتقال متقابل به چه معناست؟

انتقال متقابل به چه معناست؟

انتقال متقابل به چه معناست؟

انتقال متقابل به چه معناست؟

عنوان اصلی: Counter-Transference
نویسنده: لاپلانش و پونتالیس
انتشار در: THE LANGUAGE OF PSYCHO-ANALYSIS
تاریخ انتشار: 1998
تعداد کلمات: ۵۴۰ کلمه
تخمین زمان مطالعه: ۵ دقیقه
ترجمه: تیم ترجمه‌ی تداعی

انتقال متقابل | Counter-Transference

کلیه‌ی واکنش‌های ناهشیار روانکاو نسبت به شخص روانکاوی شونده – به ویژه در برابر انتقال خودِ روانکاوی شونده.

تنها در موارد بسیار نادری فروید به آنچه انتقال متقابل می‌نامید اشاره کرده است. او این امر را به مثابه نتیجه تاثیر بیمار روی احساسات ناهشیار ]پزشک[ می‌داند، و روی این واقعیت تاکید می‌ورزد که «هیچ روانکاوی از آنچه عقده‌ها و مقاومت‌های درونی‌اش اجازه می‌دهند، فراتر نمی‌رود»[۱]؛ در نتیجه، روانکاو باید بی هیچ قید و شرطی به یک روانکاوی شخصی تن در دهد.

از دوران فروید به بعد، انتقال متقابل توجه فزاینده‌ای را از سوی روانکاوان دریافت کرده است، به خصوص از آنجا که درمان بیشتر و بیشتر به عنوان یک رابطه فهمیده و توصیف شده است، اما همچنین در نتیجه نفوذ روانکاوی به حوزه‌های جدید (روانکاوی کودکان و سایکوتیک‌ها) که در آن‌ها واکنش‌های روانکاو بیشتر مورد نیاز هستند. ما در اینجا تنها به دو جنبه از این مسئله می‌پردازیم:

۱) اختلاف نظر زیادی در ارتباط با گستره این مفهوم وجود دارد: بعضی نویسندگان انتقال متقابل را شامل هر چیزی می‌دانند که در شخصیت روانکاو مستعد تاثیر گذاشتن روی درمان است، در حالی که دیگران آن را به فرایندهای ناهشیاری محدود می‌سازند که به واسطه انتقال در روانکاوی شونده، در روانکاو ایجاد شده است.

مقالات مرتبط:‌ انتقال متقابل در رواندرمانی معاصر

دانیل لاگاچ تعریف دوم، که محدود‌تر است را اتخاذ می‌کند و آن را با این اشاره توضیح می‌دهد که وقتی انتقال متقابل به این معنا درک شود –یعنی به عنوان واکنشی به انتقال دیگری- نه تنها در روانکاو بلکه در سوژه نیز یافت خواهد شد. بنابراین، از این دیدگاه انتقال و انتقال متقابل دیگر به عنوان فرایندهایی که به ترتیب مختص به روانکاو و روانکاوی شونده هستند دیده نمی‌شوند. با در نظر گرفتن روانکاوی به عنوان یک کل، باید نقش انتقال و نقش انتقال متقابل را در هر یک از‌ دو فرد حاضر ]در روانکاوی[ معین کنیم[۲].

۲) تا جایی که به تکنیک مربوط می‌شود، می‌توان سه گرایش را به طور قیاسی از یکدیگر متمایز کرد:

الف. کاهش تظاهرات انتقال متقابل تا جایی که توسط روانکاوی شخصی امکان‌پذیر باشد به طوری که وضعیت تحلیلی به صورت آرمانی منحصراً توسط انتقال بیمار ساختارسازی شود.

ب. بهره‌برداری از تظاهرات انتقال متقابل به شیوه‌ای کنترل شده برای اهداف کار روانکاوی. این رویکرد از اشاره فروید مبنی بر این که «هر کسی در ناهشیار خویش دارای ابزاری است که توسط آن می‌تواند اظهارات ناهشیار را در دیگر افراد تعبیر کند»[۳] سرچشمه می‌گیرد.

ج. این که فرد به خویش اجازه دهد که در تعبیر واقعی توسط واکنش‌های انتقال متقابل خویش هدایت شود، که در این دیدگاه اغلب از هیجانات احساس شده افتراق داده نمی‌شود. این رویکرد مبتنی بر این عقیده است که بسامد «از ناهشیار به ناهشیار» تنها شکل اصالتاً روانکاوانه‌ی ارتباط را تشکیل می‌دهد.

این مقاله با عنوان «Counter-Transference» در THE LANGUAGE OF PSYCHO-ANALYSIS منتشر شده و در تاریخ ۱۵ دی ۱۴۰۰ توسط تیم ترجمه تداعی ترجمه و در بخش دانشنامه‌ی وب‌سایت گروه روانکاوی تداعی منتشر شده است.

[۱] فروید. اس. «چشم انداز های آینده درمان روانکاوی» (1910d)، G.W.، VIII، ۱۰۸، S.E، XI، ۱۴۴-۱۴۵.

[۲] رجوع کنید به لاگاچ، دی، La methode psychanalytique،,in M I C H A U X . L . et al., Psychiat، (Paris: 1964), 1036-66.

[۳] فروید، اس، «The Disposition to Obsessional Neurosis»، (۱۹۱۳/), G.W., VIII, 445; S.E., XII, 320.

مجموعه مقالات مفاهیم روانکاوی
0 کامنت

دیدگاهتان را بنویسید

Back To Top
×Close search
Search